به گزارش ایراسین، در این مطلب با نگاهی به کتاب بهمن احمدی امویی در کتاب «اقتصاد سیاسی صندوقهای قرضالحسنه و موسسات اعتباری» به این پرسش پاسخ میدهد.
امویی بحث خود را با یک روند تاریخی آغاز میکند و به چگونگی شکلگیری صندوقهای مذکور در قبل از انقلاب اسلامی میپردازد و بعد روند آنها را در سالها و دهههای بعد تا سالهای اخیر بررسی میکند و در عین حال به مشکلات بنیادین و ساختاری موسسات مالی و اعتباری که نوعی از همین صندوقها در ابعاد بزرگتر هستند اشاره میکند.
امویی در فصل اول کتاب با عنوان «مهمترین ۱۰ سال ۱۰۰ سال اخیر» به شرایط اقتصاد ایران در دهه ۱۳۴۰ میپردازد و از این دهه به عنوان باثباتترین دوران اقتصادی ایران یاد میکند. آن طور که این نویسنده وضعیت آن دوران را روایت میکند؛ تحولات صورت گرفته در این ۱۰ سال زمینههایی را برای تغییر تاریخ ایران برای همیشه فراهم کرد.
میتوان گفت برنامه عمرانی سوم که در همین دهه اجرا شد، در بیشتر اهداف خود نه تنها توفیق یافت، بلکه در حوزههایی مانند رشد اقتصادی، رشد صنعتی، پایهگذاری بنیانهای صنعتی ایران و از همه مهمتر اصلاحات ارضی و بردن پیشروترین اقشار و گروههای شهرنشین به روستاها از طریق تشکیل سپاه دانش و بهداشت از اهداف پیشبینی شده جلو افتاد و تحولات بسیار مهمی را در همه ساختارهای سیاسی و اجتماعی ایران پدید آورد.
رشد صنعتی بیشتر و بهبود رفاهی گستردهتر در شهرها در مقایسه با روستاها به همراه اجرای اصلاحات ارضی، میلیونها روستایی را به یکباره از قعر مناسبات شبه قرون وسطایی به میان مناسبات شهری شبه مدرن پرتاب کرد. این روند آغازگر موج مهاجرت بیسابقه در تاریخ ایران بود که حتی تا سه دهه بعد از آن همچنان ادامه یافت و بنیان همه ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران را به هم ریخت.
روشن شدن شعله صندوقهای قرض الحسنه
همچنان که نیمههای دهه ۴۰ نزدیک میشد فضای اجتماعی و سیاسی به سمتی میرفت که مخالفت با شرایط موجود خودش را به شکلهای مختلف نشان میداد. تعدادی از مذهبیها و بازاریها نیز در نشستها و جلسههایی که داشتند به ضرورت ایجاد تشکلهایی در حوزه اقتصادی و سیاسی پیبردند.
در یکی از جلساتی که با شرکت برخی بازاریان با روحانیون ناراضی تشکل شده بود، کلید راهاندازی صندوقهای قرضالحسنه زده شد. علاء میرمحمد صادقی که برای بیش از چهل سال رئیس سازمان اقتصاد اسلامی است در گفتو گو با احمدی امویی در همین کتاب این طور ماجرا را روایت میکند: بعد از جریان انجمنهای ایالتی و ولایتی و حوادث پانزده خرداد ۱۳۴۲ عدهای از متدینین به این فکر افتادند تا اصلاحی در جهت اسلامی شدن جامعه انجام شود. عدهای از بازار و تعدادی هم در خارج بازار کنار هم نشستند و جلساتی برگزار کردند. افراد مختلفی بودند که بیشتر درد دین داشتند.
میرمحمد صادقی روند شکلگیری صندوقهای قرض الحسنه را از برگزاری این جلسات به خوبی یادآور میشود،« قرار شد صبحهای جمعه هر هفته شهید بهشتی برای ما سخنرانی کند. هر هفته جلسه به صورت سیار میچرخید و به نوبت در خانه دوستان ما برگزار میشد. از این جلسهها فکر راهاندازی صندوقهای قرض الحسنه کلید خورد.
هدف از راهاندازی این صندوقها ترویج کمک به دیگران و حمایت از اقشار آسیبپذیر و مذهبی بود. اولین صندوق قرضالحسنه در مسجد لرزاده و در سال ۱۳۴۸ راهاندازی شد. میرمحمد صادقی میگوید: آقای حاج آقا فلسفی که در مسجد لرزاده نماز میخواندند از مشوقین راهاندازی صندوقهای قرضالحسنه بودند. اولین صندوق قرضالحسنه به نام ذخیره جاوید در مسجد لرزاده شکل گرفت.
رونق صندوقهای قرضالحسنه به گفته دستاندرکارانشان به حدی زیادی بود که حتی برخی از افراد غیرمسلمان هم از آنها کمکهایی گرفته بودند که سر و صدای زیادی به پا کرد. برخی مخالف و عدهای موافق بودند. البته به همین جا ختم نشد و ساواک رد پای کمکهای صندوقهای قرضالحسنه را هم در بین چریکهای شهری گرفته بود. ساواک میگفت این صندوقها تشکیل شده برای جمع کردن برخی منتقدین رژیم و کمک مالی به آنها. بنابراین حکومت تلاش میکرد که اینها شکل نگیرد.
نقش شهید بهشتی در شکلگیری صندوقها
فرشاد مومنی نیز که در دهه ۱۳۵۰ با آیت الله بهشتی ارتباط داشت به خوبی به یاد میآورد که مشوق اصلی راهاندازی صندوقهای قرضالحسنه آیتالله بهشتی بود. او توضیح میدهد: در نظریههای جدید توسعه میگویند تنگنای اصلی در کشورهای در حال توسعه نه ارز است و نه ریال و نه ماشینآلات، بلکه دانش ذهنی و ظرفیت سازمانی است. اینها دو ویژگی دارد، یکی اینکه انباشت آن ذره ذره و تدریجی است و دوپینگی جلو نمیرود. دوم اینکه وارد کردنی هم نیست. یعنی هر کس باید این قابلیت را در محیط خود ایجاد کند و شهید بهشتی این مسئله را از زاویه اسلامی خیلی خوب فهمیده بود و با متدولوژی خیلی زیبایی آن را پی گرفته بود.
در بحث صندوقهای قرض الحسنه قبل از انقلاب و در نسل ما بیشترین نقش را در این زمینه شهید بهشتی داشت. دلیل آن هم این است که واقعا به طرزی معجزهوار این مسئله را فهمیده بودند که توسعه به بیان امروزی دو رکن دارد، یکی دانش ذهنی و دیگری ظرفیت سازمانی.
صندوقهای قرضالحسنه پس از انقلاب
در ابتدای انقلاب تعداد صندوقهای قرضالحسنه حدود ۲۰۰ صندوق برآورد میشد اما پس از آن به ناگهان رشدی فزاینده یافت، به نحوی که در سال ۵۹ با رشد ۳۰۰ درصدی به ۸۰۰ صندوق، درسال ۶۲ به ۱۴۰۰ صندوق،سال ۶۳ به ۱۶۵۰ صندوق،سال ۶۵ به بیش از ۲۲۵۰ صندوق و در سال ۷۹ به بیش از پنج هزار صندوق برآور شد. در سال ۹۲ گزارش صندوقهای قرض الحسنه بانک مرکزی تعداد آنها را بیش از هفت هزارعنوان کرده است.
از همان ابتدای پیروزی انقلاب تا کنون بیثباتی، آسیبپذیری و سیاسی شدن مدیران ارشد بانک مرکزی عوامل مهمی در اختلال نظام بانکی کشور بوده است. محافظه کاری نظام بانکی، نداشتن نوآوری در خدمات سیستم بانکی، هزینه کردن بسیاری از منابع به طور دستوری و در قالب تسهیلات تکلیفی و احکام بودجه که از سوی دولت به بانکها تحمیل میشد، هزینههای اداری بالایی که بانکها بر مشتریان خود وارد میکردند و بیتوجهی به مشتریان خرد و دراختیار داشتن بخش بزرگی از منابع در دست گروههای خاص و کلان سرمایهداران مهمترین عوامل و زمینههای گسترش صندوقهای قرضالحسنه و موسسات تعاونی اعتباری مالی و پولی و فراری بودن مردم از درگیر شدن با نظام بانکی بود.
انواع صندوقهای قرضالحسنه
بر اساس یک تقسیمبندی میتوان صندوقهای قرضالحسنه را به سه دسته صندوقهای قرضالحسنه نوع اول یا معاونت، صندوقهای قرضالحسنه نوع دوم یا تعاون و صندوقهای قرضالحسنه بزرگ تقسیم کرد. طبق این الگو صندوقهای قرضالحسنه نوع اول به صندوقهایی اطلاق میشود که در قالب اساسنامه بانک مرکزی قرار میگیرند.
این صندوقها با هدف معاونت و معاضدت تشکیل شدهاند. بر اساس تحقیقات به عمل آمده این گونه صندوقها از لحاظ تعداد ۲۰ درصد و از لحاظ حجم فعالیت ۵ درصد کل صندوقهای قرضالحسنه را تشکیل میدهند. هر چند که طبق نظر مسئولان بانک مرکزی این موسسات تاثیر چندانی بر متغیرهای کلان اقتصادی ندارند و بانک مرکزی ضرورتی برای نظارت بر این موسسات احساس نمیکند.
دسته دوم صندوقهای قرضالحسنه تعاون هستند. این صندوقها با رویکرد تعاون شکل گرفتهاند. به این ترتیب که اعضای صندوق همگی افراد نیازمندند و هدف از شکلگیری صندوق این بوده که وجوه مازاد اعضا را جمع آوری و بر اساس معیارهایی به همین اعضا تسهیلات پرداخت کند. طبق برآوردها از لحاظ تعداد ۷۵ درصد و از لحاظ حجم فعالیت ۳۰ درصد صندوقهای قرض الحسنه موجود در ایران از این دسته است.
اما دسته سوم نیز صندوقهای قرضالحسنه بزرگ هستند که از لحاظ تعداد ۵ درصد و از لحظ حجم فعالیت بیش از ۶۵ درصد صندوقهای قرضالحسنه ایران را به خود اختصاص میدهند. در سالهای اخیر این صندوقها از شمول قرضالحسنه خارج و تبدیل به موسسه مالی و اعتباری شدند.
مشکلات ساختاری صندوقهای قرض الحسنه
امویی در بخش دیگری از کتاب خود به مسائل و مشکلات پولی و مالی ناشی از صندوقهای قرضالحسنه اشاره میکند. کارشناسان و بازرسان بانک مرکزی طی بیش از سه دهه بارها درباره عملکرد و تاثیرات صندوقهای قرضالحسنه بر بازار پولی کشور، نامهها و گزارشهایی به مقامات بانک مرکزی و دولت و همچنین کمیسیون اقتصادی مجلس ارائه دادهاند. مهمترین ایرادهایی که این کارشناسان بر عملکرد صندوقهای قرضالحسنه وارد کردهاند به این شرح است:
الف) مشکلات و ایرادهایی که به جهت ضعف عملکرد دستگاههای نظارتی و خلاء قانونی به وجود آمده و عمدتا ناشی از عملکرد بی ضابطه بعضی از صندوقهای موجود است به اختصار عبارتاند از :
۱- گرفتن کارمزدی بیش از هزینههای انجام شده یا اصطلاحا مزد کار
۲-افتتاح سپردههای پسانداز غیر قرضالحسنه بر خلاف مصوبه شورای پول و اعتبار
۳-اعطای تسهیلات غیر قرضالحسنه برخلاف مصوبه شورای پول اعتبار
۴-خرید دارایی غیرمنقول از محل سپرده سپردهگذاران بر خلاف مصوبه شورای پول و اعتبار
۵-سوء استفاده از منابع سپردهگذاران
ب) مشکلات و ایرادهایی که از دید تخصصی و اقتصادی بر عملکرد این گونه موسسات وارد است به این شرح است:
۱-تاثیر بر متغیرهای پولی
۲-تاثیر روی تابع مصرف
۳-تاثیر بر تابع توزیع درآمد.
کتاب اقتصاد سیاسی صندوقهای قرض الحسنه و موسسات اعتباری نوشته بهمن احمدی امویی از سوی نشر کتاب پارسه در ۱۵۱ صفحه منتشر شده است.
منبع: تجارت نیوز
ارسال نظر