به گزارش ایراسین، شاید تفاوت فقر امروز با 30 سال گذشته در این باشد که اکنون کسی از فقر نمی میرد و این ترس که فقر انسان را می کشد نیست، اما همین فقری که نمی کشد، زمینگیرت می کند و چنان به خاک سیاه می نشینی که نمی توانی برخیزی. طی چند سال گذشته با توجه به شرایط اقتصادی و تورمی که وجود دارد رقم کسانی که زیر خط فقر رفته اند در حدود دو برابر شده است. گرچه نهادهای حمایتی از جمله بهزیستی و کمیته امداد همواره اذعان داشته اند که برخی از کسانی را که تحت حمایتشان بوده اند را خودکفا کرده اند و پشت نوبتی ها هم بسیار کاهش یافته اند، اما از سویی دیگر رقم کسانی که نیازمند حمایت از این دو نهاد شده اند افزایش چشمگیری یافته است.
خشکسالی، بیکاری، تعدیل نیروی کار، نبود بسته های حمایتی بیمه ای ، کم سوادی و بی توجهی دستگاه های اجرایی به توزیع متوازن و مناسب امکانات و خدمات باعث نادیده گرفته شدن برخی از شهروندانی شده که تحت حمایت نیستند و یا اگر هم هستند امکانات حمایتی آنقدرها نیست که همخوانی با دخل و خرج و قیمت های صعودی داشته باشد.
طبق برآوردهای مرکز پژوهشهای مجلس ، خط فقر در تابستان امسال نسبت به تابستان گذشته در مناطق مختلف کشور حدود ۲۲ تا ۲۵ درصد افزایش داشته است.
این در حالی است که فقرا معمولا سهم عمده ای از سبد خریدشان صرف مواد خوراکی می شود، بنابراین با رشد قابل توجه قیمت های گروه های خوراکی به نظر می رسد که خط فقر نسبت به سالهای گذشته پررنگتر شود.
بماند که خط فقر برای افراد مختلف دارای تعریف متفاوتی است. تعریف خط فقر برای فردی که در شهر سکونت دارد با فردی که ساکن روستا است، متفاوت بوده و فردی که مسکن دارد با فرد فاقد مسکن، تعریف متفاوتی از فقر دارند.
اما یک مساله عمده و مهم همیشه در این بررسی ها مشترک بوده است اینکه کسانی که دارای اموال منقول و غیر منقول هستند با تورم حتی ثروتمندتر هم می شوند و فقرا با فشار مضاعف قیمت ها فقیرتر .
مصطفی سلیمیفر، عضو هیئت علمی اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد، چندی پیش در گفتگو با ایسنا، در تعریف فقر سه مساله را عنوان می کند:« سه تعریف از خط فقر در ادبیات وجود دارد. یک تعریف، خط فقر مطلق است، آن سطح درآمدی که میتواند نیازمندیهای یک فرد و خانوار را اعم از خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت، درمان و آموزش پوشش دهد که آن سطح درآمد را تعیین میکنند و افرادی که کمتر از آن درآمد را داشته باشند، در خط فقر مطلق به سر میبرند.یک خط فقر دیگر، خط فقر نسبی است. یعنی افراد، دهکها و خانوارها را با هم مقایسه کرده و بیان میکنند که این دهکها یا خانوارها نسبت به دیگری فقیر هستند. یک خط فقر شدید نیز وجود دارد که سطح درآمدی است که تنها برای نیازهای خورد و خوراک و مسکن کفایت میکند، این سطح درآمد را تعیین میکنند و افرادی که درآمد کافی برای پوشش هزینههای آموزش، بهداشت و حملونقل و غیره را ندارند، در فقر شدید به سر میبرند».
با یک حساب سرانگشتی می توان پی برد که اکنون درصد زیادی از مردم در فقر شدید به سر می برند، چرا که در کمتر از یک سال اخیر یعنی در حدود هشت ماه، فقر تشدید شده و مولفههای آن نیز وجود دارد. از لحاظ درآمد، دولت دستمزدهای کارمندان و کارگران را از طریق قانون حداقل دستمزد ثابت نگه داشته، در صورتی که اکثر هزینهها همچون قیمت مواد خوراکی، پوشاک، تفریح، سلامت، آموزش و مولفههای مختلفی که مورد مصرف مردم است، افزایش پیدا کرده و این نشان میدهد که احتمالا تعداد افراد بیشتری زیر خط فقر قرار گرفتهاند.
به اعتقاد کارشناسان اقتصاد می توان با حذف یارانه ها از دهک های برخوردار و انتقال آن به دهک های آسیب پذیر با مبلغ بیشتر کمی از فشار فقر را کاهش داد، گرچه خیلی ها هم با این سخنان مخالف بوده و می گویند به جای اینکه به فقرا ماهی بدهیم باید به آنها ماهی گرفتن را یاد دهیم و دولت باید از تولید کننده و کارگر که به عنوان بازوی اصلی اقتصاد به شمار می رود حمایت کند تا بتوانیم در این شرایط کمی خط فقر را کمرنگ تر کنیم .
ارسال نظر