حسینقلی

در شرایط فعلی که کارشکنی‌های اقتصادی علیه کشورمان از سوی آمریکا روز به روز گسترش می‌یابد گره زدن اقتصاد کشورمان به بازارهای بین المللی راهکار قابل اعتمادی است که می‌توانیم از آن در مقابل کارشکنی‌های آمریکا استفاده کنیم و این مهم نیازمند همکاری و همراهی کلیه نهادها و دستگاه‌های سیاست‌گذار در این زمینه است.

به گزارش ایراسین، استفاده از فرصت‌ها و توسعه محصولات صادراتی در بازارهای هدف نسخه‌ای است که برای این منظور می‌توانیم از آن استفاده بهینه داشته باشیم تا دوری از اقتصاد تک محصولی یا همان دلارهای نفتی قدرت مقابله بالاتری در اختیار ما قرار دهد و در میان جایگاه معادن و صنایع معدنی غیرقابل انکار است اما برخی موانع صادراتی باعث شده تا این تولیدکنندگان امکان دستیابی به بازارهای هدف خود را نداشته باشند. دراین زمینه گفت‌وگویی با حسن حسینقلی، رئیس هیات مدیره انجمن صادرکنندگان سرب و روی ایران داشتیم که در ادامه می‌خوانیم.

  • مسئولان همگی خبر از حمایت صادرات کالاهای غیرنفتی می‌دهند، آیا در بخش سرب و روی این حمایت‌ها ملموس است؟

ببنید این سئوال خیلی کلی مطرح می‌شود، در بسیاری ازموارد بله اتفاقات مثبتی افتاده و تولیدکنندگان می‌توانند در این زمینه به خوبی عمل کنند اما در برخی موارد هم مشکلاتی داریم که باید برطرف شود ولی در مجموع اگر بخواهیم درباره صادرات سخن بگوییم باید بگویم دستورالعمل‌های متعدد و مقطعی باعث بروز مشکلاتی در امر صادرات شده که می‌توان گفت حال صادرات خوب نیست.

  • منظور شما این است که انگیزه‌ حمایتی وجود ندارد؟

خیر اصلا منظور این نیست، اتفاقا انگیزه و نیت برای این کار وجود دارد اما شاید هنوز راه کاملا مشخص نیست و مقطعی تصمیم‌گیری‌هایی انجام می‌شود. همین مشکل باعث شده تاحتی اگر نیت و تصمیم درستی گرفته شده منجر به رونق صادرات نشده باشد. رفع یا حذف موانع صادراتی نیازمند کارکارشناسی و همفکری تمامی نهادها و سازمان‌های مسئول است چون بعضا مشاهده می‌کنیم دستورالعملی کاملا منطقی صادر می‌شود اما این دستورالعمل با دستورالعمل یک نهاد دیگر که در امر صادرات دخیل است مغایرت داشته و همین امر باعث بروز مشکل برای صادر کنندگان می‌شود.

  • در این زمینه مثالی هم دارید؟

بله؛ به عنوان مثال مجوز صادرات تنها برای تولیدکنندگان از جمله این موارد است.

  • مشکل این موضوع کجاست، به ظاهر این دستورالعمل برای حذف دست واسطه‌ها مطرح شده است، شما با این موضوع مخالفید؟

موضوع مخالفت نیست، موضوع جریان صادرات و انجام فرآیند منطقی در این زمینه است. ببینید در کشورهای توسعه یافته کمتر تولیدکنندگان مستقیم خودشان درگیر کارهای بازرگانی بخصوص بازرگانی خارجی می‌شوند. در این میان اصولا شرکت‌های بازرگانی و متخصص در زمینه‌هایی وارد چرخه تولید و عرضه می‌شوند که می‌توانند به سادگی زمینه منافع تولید کنندگان را فراهم کنند. بطور کلی برخی از تولیدکنندگان یا امکانات مالی مناسب برای حضور در بازارهای بین المللی ندارند یا اینکه اصلا وقت این فعالیت را ندارند که تصمیم به انجام فعالیت‌های بازرگانی بگیرند. شرکت‌های بازرگانی را نمی‌توان دلال یا واسطه نامید چون بسیار نقش سازنده‌ای دارند.

  • اگر تولیدکنندگان مستقیم به بازارهای جهانی متصل باشند که منافع اقتصادی بالاتری خواهند داشت، چطور شما معتقدید که نقش شرکت‌های بازرگانی مفید است؟

همانطور که قبلا اشاره شد برخی از تولیدکنندگان بخصوص تولیدکنندگان کوچک‌تر اصولا نمی‌توانند برای انجام فعالیت‌های بین المللی هزینه زیادی را متقبل شوند یا اینکه نیروی کافی در اختیار داشته باشند، چون پروسه انجام فعالیت‌های بازرگانی بخصوص خارج از مرزها به وقت و زمان نیاز دارد که عموما تولیدکنندگان این دو آیتم را در اختیار ندارند و ترجیح می‌دهند که همین زمان و هزینه را در بخش تولید خود متمرکز کنند. حالا چه اشکالی دارد که شرکت‌های بازرگانی با توجه به بازارهایی که در اختیار دارند به صورت تخصصی در این زمینه فعالیت کنند؟ مگر نه اینکه ما به دنبال رونق تولید هستیم خوب وقتی تولیدکنندگان مطمئن باشد که تقاضای برای تولیداتش وجود دارد و منافع اقتصادی مناسبی دارد چه فرقی وجود دارد که کالا به داخل یا خارج از مرزها ارسال شود. ببینید اصولا انجام فرآیند تجاری با وعده، حرف یا سخنرانی صورت نمی‌گیرد.

  • این نکته تنها در صنایع معدنی وجود دارد یا درباره تمامی تولیدات است؟

خیر؛ در همه صنایع و تولیدات چنین قانونی وجود دارد که وقتی شرکت بازرگانی می‌تواند بازاریابی خوبی صورت دهد که گردش مالی مناسبی ایجاد کند مشکلی در کار نیست. اجازه دهید برای شما مثالی بزنم فعالیت این شرکت‌های بازرگانی دقیقا مثل فروشگاه‌های زنجیره‌ای است برای تولیدکنندگان وقتی فروشگاه‌های زنجیره‌ای دارای شبکه توزیع گسترده هستند چه لزومی دارد که مثلا تولیدکننده فلان محصول غذایی خودشان به دنبال ایجاد شبکه توزیع باشند؟ بهتر نیست به نظرشما مستقیم با این فروشگاه‌ها ارتباط برقرار کنند؟ اکنون براساس قانون تولیدکنندگان آهنی فقط می‌توانند شمش آهن صادر کنند و سرب و روی هم دستور گرفته که تنها تولیدکنندگان کنسانتره می‌توانند صادرات انجام دهند خوب حالا شما در این زمینه پاسخ دهید که آیا واقعا برای همه تولیدکنندگان این امکان وجود دارد که در بازارهای خارجی به دنبال مشتری مناسب باشند؟

  • پس تاکید دارید چنین شرایطی منجر به تولید نمی‌شود؟

اجازه دهید اینگونه توضیح دهم که اغلب صنایع معدنی صادرات محور هستند بنابراین وقتی شرایطی را فراهم کنیم که صادرات برای تولید کنندگان سخت باشد خوب طبیعی است که تولید کاهش می‌یابد و رفته رفته اصولا فعالیت کارگاه یا کارخانه غیراقتصادی می‌شود و تعطیلی و بیکاری نتیجه و دستاورد آن است. حالا به نظر شما بهتر نیست اجازه دهیم تولید کننده تنها به دنبال تولید باشد و شرکت‌های بازرگانی به فکر بازاریابی و صادرات باشند. کدام سیاست منجر به تولید و حمایت از مشاغل می‌شود؟ اجازه بدهید شفاف بگویم بطورکلی سهم بالای بازارهای خارجی با وعده و سیاست‌های غیرمنطقی حاصل نمی‌شود.

  • این نوع سیاست به نظر شما بازار داخلی را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد؟

این به نظر من حاشیه سازی برای سیاست‌های اشتباه است تا اذهان را از واقعیت دور کنیم. من از شما سئوال می‌کنم اگر صادر کننده‌ای امکان صادرات نداشته باشد محصولاتش را چه خواهد کرد؟ مگر ما نمی‌خواهیم از اقتصاد تک محصولی دور باشیم خوب اجازه دهیم تولید کننده با تمام ظرفیت خود تولید کنند و به تقاضای موجود پاسخ دهد این موضوع رقابتی ایجاد می‌کند که نتیجه آن قطعا به نفع بازار داخلی است. اکنون سیاست‌ها به گونه‌ای است که نه بازار داخلی و نه در بازارهای خارجی به اهداف تعیین شده دست نمی‌یابیم و فقط دور یک دایره می‌چرخیم. من بطور کلی می‌گویم اجازه دهیم جریان منطقی بازار کار خودش را انجام دهد قطعا دخالت دستاوردی برای اقتصاد ایران ندارد کما اینکه تا امروز دیدیم همیشه درگیر بوده‌ایم.

  • گروهی براین باورند فعالیت شرکت‌های بازرگانی باعث کاهش حاشیه سود تولیدکنندگان می‌شود، در این زمینه چه نظری دارید؟

اجازه دهید برای شما اینگونه مثال بزنم که مثلا یک کیلو سرب توسط تولیدکننده‌ای تولید شده و قرار است با سود مثلا ۲۰ درصد آن را بفروشد حالا این فروش مستقیم باشد یا به شرکت‌های بازرگانی برای صادرات چه تفاوتی در کل معادله ایجاد می‌کند به نظر شما؟ مگر نه اینکه بالاخره گردش مالی در اقتصاد کشورمان ایجاد رونق خواهد کرد چون شرکت بازرگانی هم اگر خریدی انجام می‌دهد برای دستیابی به حاشیه سود موردنظرش است. بازهم می‌گویم حاشیه سازی باعث دوری از واقعیت می‌شود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 11 =