پایگاه خبری تحلیلی ایراسین_ یزدان روحانی: فوتبال ایران در سال جاری شرایط سختی را پشت سر گذاشته و روز به روز شرایط تیم ملی و فدراسیون بدتر شده است. پس از افتضاح اردوی قطر و شرایط آمادهسازی تیم ملی در اولین فیفادی در راه جام جهانی، اوج شاهکار فدراسیون فوتبال در چند هفته گذشته رخ داد.
ابتدا شایعاتی درباره برکناری دراگان اسکوچیچ از سرمربیگری تیم ملی در رسانهها مطرح شد، سپس درحالی که اسکوچیچ در هواپیما در راه ایران بود، کمیته فنی فدراسیون فوتبال تشکیل جلسه داد و با عدم تایید صلاحیت اسکوچیچ این مربی کروات را برکنار کرد! با این حال پس از یک هفته اغما در تیم ملی و فدراسیون، اعضای هیات رئیسه فدراسیون نیمه جان فوتبال، رای به ابقای اسکوچیچ دادند.
این اتفاقات باعث ایجاد حواشی بسیار زیادی برای فوتبال ایران در داخل و خارج از کشور شد و شاید مهمترین آفت آن چند دستگی بین بازیکنان تیم ملی بود، بازیکنانی که قرار است پرچمدار فوتبال ایران در مهمترین رویداد جهان یعنی جام جهانی در قطر باشند، اما در حواشی غرق شدهاند.
درباره مسائل و مشکلات فدراسیون فوتبال، خبرنگار ایراسین گفتوگویی با رسول کربکندی، پیشکوست فوتبال ایران که سابقه حضور در جام جهانی ۱۹۷۸ با تیم ملی فوتبال ایران را دارد، داشته که مشروح آن به شرح زیر است:
اتفاقات عجیب و غریبی در هفتههای گذشته برای تیم ملی رخ داد؛ شرایط تیم ملی را در مجموع چطور ارزیابی میکنید؟
شرایط فوتبال ایران اصلا خوب نیست و اگر اتفاق خوبی در جام جهانی برای تیم ملی رخ داد، یک استثنا خواهد بود و اتفاقی عجیبی است. هیچ اقدامی در جهت آمادگی سازی تیم ملی، توامند کردن بازیکنان و شناخت بهتر رقبا در آستانه جام جهانی نشده است.
فدراسیون فوتبال ایران در حال حاضر رئیس ندارد و همه مسئولان آن درگیر انتخابات هستند. از طرفی برای مربی نیز آن وضعیت ناجور را پیش آوردند که پس از گذشت سه ماه از پایان رقابتهای انتخابی جام جهانی، تازه یادشان افتاد که صلاحیت او را رد کنند! این اتفاق چند دستگی در بین بازیکنان را نیز به دنبال داشت و در مجموع هیچیک از فاکتورهایی که برای موفقیت نیاز است فراهم نشده است.
با این شرایط چقدر میتوان به کسب نتایج یا حتی انجام بازیهای دلچسب در جام جهانی امیدوار بود؟
اینکه اتفاق مثبتی برای تیم ملی در جام جهانی رخ دهد، خارج از تصور است و اصول و منطق میگوید که اتفاق مثبتی در انتظار تیم ملی در جام جهانی نخواهد افتاد.
ایا ابقای اسکوچیچ تصمیم صحیحی بود؟
دیدگاههای مختلفی پیرامون این موضوع مطرح شد و برخی مغرضانه و برخی دلسوزانه صحبتهایی را انجام دادند. در این شرایط ابقای اسکوچیچ منطقیترین راهکار به نظر میرسید. تیم ملی کشور ما قرار نیست قهرمان جهان شود و سقف آروزهای ما صعود به مرحله بعدی در پنجمین حضورمان در جام جهانی است. پس تغییر مربی در این زمان صحیح نیست، میشد اسکوچیچ را پس از پایان بازیهای انتخابی با احترام و تقدیر قراردادش را فسخ و مربی جدید آورد. اما پس از گذشت بیش سه ماه از انتخابی جام جهانی و رد کردن یک فیفادی و در شرایطی که جایگزینی نیز وجود ندارد، تغییر سرمربی عجیب به نظر میرسد. در مجموع حفظ اسکوچیچ جوانب منفی کمتری برای تیم ملی در جام جهانی خواهد داشت.
درباره رسانهای شدن تصمیم کمیته فنی و در نهایت سرپیچی هیات رئیسه از این تصمیم نیز حواشی زیادی مطرح شد. نظرتان درباره این مسئله چیست؟
کمیته فنی اگر قرار است نظری فنی و تخصصی دهد، نباید این نظر رسانهای میشد، بلکه کمیته باید نظر خود به مراجع تصمیمگیر بالاتر ارجاع و پس از تصمیمگیری نهایی اعلام عمومی صورت میگیرد. کمیته فنی تصمیمگیرنده نهایی نیست و نباید مباحث جلساتش رسانهای شود که جو پس از خبر عدم احراز صلاحیت اسکوچیچ در جامعه فوتبال ایران شکل گیرد. زمانی که مربی در هواپیما و در راه ایران است، برکنار شود، یک کار غیر حرفهای و بعضا مغرضانه رخ داده است. این شرایط عوارض منفی بسیاری داشت.
این اتفاقات ریز و درشت باعث ایجاد دو دستگی در بین بازیکنان تیم ملی شد و حتی برخی صریحا مواضع خود را در رسانهها مطرح کردند، آیا این موضوع به تیم ملی ضرر نخواهد زد؟
بازیکنان تیم ملی، چه موافق و چه مخالف اسکوچیچ، میخواهند در یک عرصه بینالمللی خود را نشان دهند و در جام جهانی به این دلیل چند دستگی کمرنگ میشود. در آوردگاه جام جهانی هر بازیکن برای پیشرفت حرفهای و آینده خود، بهترین بازی را ارائه خواهد داد. این یکی از شانسها و فاکتورهایی است که چند دستگی را کاهش میدهد. البته رسانه، فدراسیون و سرمربی نیز در همدل کردن تیم نقش بسزایی دارد و هر یک باید به خوبی نقش خود را ایفا کنند.
اما برخلاف دیدگاه شما در جام جهانی ۲۰۰۶ دیدم که برخی اختلافات در رختکن به زمین بازی نیز کشیده شد و حواشی زیادی برای تیم ملی داشت؛ حتی تیم ملی پرستاره آن روزهای ایران در آن گروه موفق به کسب یک پیروزی هم نشد.
امیدوارم آن مسائل تکرار نشود و تیم همدل در جام جهانی حاضر شود. بازیکنان این نسل نسبت به نسل ۲۰۰۶ حرفهای تر هستند، اما باید اعتراف کنم که حرفهایتر عمل نمیکنند. در هیچ کجای دنیا بازیکن درباره تغییر یا ابقای مربی نظر نمیدهد، بلکه بازیکن باید تابع مربی باشد. از این روی بازیکنان نباید در این مسائل مداخله میکردند، البته در این اتفاق کسانی که از بازیکنان تیم ملی نظر فنی درباره کادر مربیگری خواستند نیز مقصر هستند. اشتباه بزرگ را نهادها و ارگانهای مختلفی انجام دادند که نظرات بازیکنان را پیرامون سرمربی خواستند و کار غیر حرفهای کردند.
ارسال نظر