به گزارش خبرنگار ایراسین، دهم آبانماه زادروز مردی است که فوتبال ایران و اصفهان را دگرگون ساخت، پسر لاغر اندام و ظاهرا نحیفی که کسی فکرش را نمیکرد چنان منش و تکنیک قوی داشته باشد که نام خود را برای سالهای طولانی در فوتبال ایران جاودان کند، نامی که به نامی «محرم» مقدس بود و بعدها روی سکوهای طلایی نیز «نویدکیا»اش و شماره ۴ او طنینانداز بود.
محرم از ابتدای دهه ۱۳۸۰ در سپاهان مطرح شد، او در اوج جوانی رهبری تیمی را بر عهده داشت که در عصر جدید خود و تحت مدیریت فولاد مبارکه، بلندپروازیهای بسیاری داشت. تیمی که آمده بود تا همچون روزگاری که نامش شاهین بود، تاریخ را تغییر دهد و تبدیل به یک قطب شود.
تیم طلایی آن سالهای اصفهان در دومین دوره مسابقات لیگ برتر فوتبال کشور، اولین لیگ منسجم و حرفهای تاریخ فوتبال ایران، به قهرمانی رسید تا خیلی زود یک تیم غیر تهرانی به قله فوتبال ایران برسد و رنگ طلایی نیز در کنار سرخابی به عنوان یک قطب در فوتبال ایران مطرح شود.
در آن سال محرم به عنوان جوانترین بازیکن آن تیم جام قهرمانی را بالای سر برد و عنوان بهترین بازیکن مسابقات لیگ برتر را نیز از آن خود کرد تا نوید سالهای روشن را بدهد. سالهایی که دور نبود و پس از یک دوره پوست اندازی، سپاهان این بار با کاپیتانی او به قلههای موفقیت در آسیا برسد و پس از کسب عنوان نائب قهرمانی آسیا به جام باشگاههای جهان برود.
این موفقیت در لیگ ایران نیز دنبال شد، تیمی رویایی امیر قلعهنویی به رهبری محرم در لیگهای نهم و دهم قهرمان شد و تیم دگرگون شده فصل یازدهم را نیز کرانچار قهرمان کرد تا آنچه که هواداران به عنوان «هتریک قهرمانی» از آن یاد میکنند حاصل شود. محرم در آن سال نیز برای دومین بار عنوان بهترین بازیکن مسابقات لیگ را به دست آورد و جایزهاش را نیز از دست علی دایی گرفت.
باگذشت سه سال از آغاز دهه ۱۳۹۰ بسیاری تصور میکردند که عصر محرم و سپاهان به پایان رسیده، اما نویدکیا بار دیگر رهبری تیمی را بر عهده گرفت که توانست با هدایت دو مربی در دو مقطع یک قهرمانی دراماتیک و تاریخی را به دست آورد. قهرمان پنجم بسیار شیرین بود و در آن نقش محرم بی بدیل بود، او در هفتههای پایانی چندین بار با پاس گلهای طلایی خود سپاهان را به پیروزی رساند تا جام پنجم به دست آید.
پس از آن سال ناکارآمدی مدیریتی سپاهان را زمین گیر کرد و در بدترین روزهای این تیم، باز هم محرم بود که فریاد دادخواهی سر داد. او تا لیگ شانزدهم نیز فوتبال بازی کرد و سپس با یک خداحافظی غریبانه و شعارهای معروف «احسان نگذار بره» در برابر ذوبآهن، کفشهای خود را آویخت.
پس از چند سال دوری، تیم مدیریتی جدید به سپاهان آمد، تیمی که وظیفهاش بازیابی موفقیتها و هویت این تیم بود، تیمی که چندین فصل را با افت پشت سر گذاشته بود و شرایط خوبی نداشت. برای این ماموریت ویژه، محمدرضا ساکت برای لیگ بیستم سراغ یک شخص ویژه رفت و محرم را بار دیگر به سپاهان آمد، این بار به عنوان سرمربی.
او در دو فصل گذشته سرمربی سپاهان بود و توانست یک نائب قهرمانی و یک عنوان سومی به دست آورد تا بار دیگر شور و حرارت به سکوهای طلایی نقش جهان بازگردد. اما آنچه از او در دوران سرمربیگری به یادگار ماند، نتایج مختلف نبود، بلکه اخلاقی بود که فوتبال ایران فراموش کرده بود.
منش و سبک مصاحبههای نویدکیا به سرعت در ایران تبدیل به یک الگو شد، او هیچگاه درباره داوری نظری نداد، کنار زمین داد و بیداد نکرد، بیاحترامی به حریف نکرد، درباره بازیکنان رقیب بد نگفت، او هیچگاه شانتاژ راه ننداخت و در نشست خبری خطاب به سرمربی حریف نگفت که توپ را با خودش ببرد! شاید همین موضوعات بود که در فوتبال دلالمعابانه و لنپن ایران، دشمنان بسیاری پیدا کرد، دشمنانی که نانشان در بیاحترامی بود.
با این حال محرم برای سومین بار با سپاهان خداحافظی کرد و رفت، او از فوتبال ایران نیز رفت، اما داستان محرم همینجا به پایان نخواهد رسید، او روزی بازخواهد گشت، ویترین افتخارات مربیگری او به زودی پر خواهد شد.
ارسال نظر