به گزارش ایراسین، برند هربنگاه اقتصادی بر اساس جایگاه آن در دیدگاه مشتری و درک و احساس کلی نسبت به سازمان تعریف میشود. به همین دلیل موفقیت هر برند وابسته به تمایزات آن با رقبا و ایجاد تصویری مثبت از فعالیتها در ذهن مخاطب است. اقدامات و سیاستگذاریهای شرکت فولاد مبارکه در طول بیش از ۳ دهه فعالیت، حیات و توسعه این شرکت، امروز موجب شده تا نام این شرکت به عنوان برندی شناخته شده و قابل اعتماد نزد بازار مصرف مخاطبان و مردم شناخته شود. بنیانگذاری هلدینگ فولاد متیل نیز که با هدف فروش محصولات فولادمبارکه در بازار کشور و تامین نیاز مصرف کنندگان داخلی فولاد انجام شد، گام بلندی در مسیر ایجاد رضایتمندی برای مشتری و تقویت برند گروه فولادمبارکه و هلدینگ فولاد متیل بوده است.
رضا حیدری، مدیرعامل هلدینگ فولاد متیل نیز در این زمینه معتقد است داشتن روایتی روشن از فلسفه وجودی هر سازمان که در نهایت منجر به رضایتمندی مشتری و حک شدن نام مجموعه در اذهان عمومی خواهد شد، گامی در جهت توسعه پایدار و داشتن یک برند موفق است. مدیرعامل هلدینگ فولاد متیل در یادداشتِ پیش روی شما، به اهمیت و جایگاه برند سازمانی پرداخته است که در ادامه میخوانید:
ایجاد یک تصویر روشن و خوشنام که منجر به جذب مشتری و گسترش بازار فروش و مصرف شود، در ابتدا برای شرکتهای تولیدکننده محصولات پرمصرف همچون موادغذایی و مواد شوینده مطرح شد و مدیران به سمت برندسازی و رضایت مشتری حرکت کردند؛ اما با گذر زمان، کمپانیهای صنعتی نیز که صرفا با مصرفکننده نهایی ارتباط مستقیم نداشتند و نقش عمده آنها در ایجاد زیرساخت و توسعه کلان کشور بود، به اهمیت برند سازمانی پی بردند و در این مسیر ورود کردند.
بنابراین در شرایط فعلی، داشتن یک روایت روشن از هر بنگاه اقتصادی، صنعتی، تولیدی و … به عنوان یک امر مهم و غیر قابل انکار بوده و ایجاد یک تصویر روشن و درست از فعالیتهای آن برای تمامی بخشها از عموم جامعه گرفته تا ذینفعان درون سازمانی همتی بالا را میطلبد که تنها با تکیه بر خرد جمعی آن مجموعه شکل خواهد گرفت؛ چراکه با گذر زمان و تغییر نسل، در صورت نبود یک روایت روشن از فلسفه وجودی سازمان، ممکن است این روایت و تصویر، دستخوش تغییر گردد.
از سوی دیگر با توجه به قدرت رسانههای جهانی و اثراتی که میتوانند در ثبت تصویر فعالیتهای یک مجموعه داشته باشند و گاهی اوقات آگاهانه به سمت تغییر و دورکردن اذهان عموم جامعه بروند و نهایت، یکپارچگی سرمایههای انسانی آن مجموعه از روایت واقعی آن سازمان دور شود، بنابراین لزوم ثبت یک روایت و برند مشخص از سازمان به شدت احساس میشود.
در واقع میتوان گفت: روایت صحیح و ثبت برند میتواند بینش و شاکله اصلی که بر اساس آن مجموعه بنیان گذاشته شده را نشان دهد. در این میان یکی از شرکتهای بزرگ صنعتی که امروز با نام و برند آن آشنایی داریم یعنی “فولادمبارکه”، بعد از گذشت ۳۰ سال از بهرهبرداری آن، به عنوان یکی از برندهای مطرح در صنعت کشور و منطقه شناخته شده و زیرمجموعههای آن نیز مانند هلدینگ فولاد متیل نیز که بنیاد آن همزمان با راه اندازی شرکت فولادمبارکه گذاشته شد، تا به امروز در تلاش بودهاند تا ضمن ایجاد رضایتمندی برای مشتری، برندی مطرح در کشور و منطقه داشته باشند.
شرکت فولاد مبارکه، امروز تنها به عنوان یک صنعتگر بزرگ و اقتصادی مطرح نیست، بلکه میتوان از آن به عنوان الگو برای دیگر صنایع کشور یاد کرد که با نگاهی بر آن بتوانیم به سمت ایجاد شرکتهای دیگری همچون فولاد مبارکه حرکت کنیم.
امروز نیز میبینیم با گذشت ۳۰ سال از افتتاح و راه اندازی شرکت فولادمبارکه که ساخت، بهرهبرداری و توسعه آن تاریخش را رقم زده، از ابتدای امر نگاه توسعهای و آبادانی کشور در مدیریت این مجموعه حاکم بوده و به دنبال آن نیز هلدینگ فولادمتیل هم با هدف پیشبرد توسعه، بنیادش گذاشته شد تا محصولات فولادمبارکه را در سراسر کشور به فروش برساند و تمامی صنعتگران از واحدهای بزرگ گرفته تا صنایع خرد را از محصولاتش بهرهمند گرداند. حال دغدغهای که امروز وجود دارد و باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد، تعریف روشن و واقعی از جایگاه صنعت فولادمبارکه و شرکتهای زیرمجموعه آن است تا جامعه نیز ضمن آشنایی با این برند بزرگ، با دید باز و بدور از ابهام به آن بنگرد.
در مجموع میتوان گفت: آنچه منجر به داشتن برند سازمانی موفق میشود، شناخت صحیح و روشن جامعه از آن مجموعه است که جز با یکپارچگی در میان شاکلههای اصلی مجموعه بوجود نخواهد آمد و به عموم مخاطبین منتقل نخواهد شد.
ارسال نظر