پایگاه خبری ایراسین- مهنور گیتیفر: اهمیت آب این مهمترین مایه هستی بر هیچکس پوشیده نیست. آب از اجزای مهم محیطزیست است و حفظ و پایداری آن بسیار اهمیت دارد. میتوان گفت اهمیت آب به هزاران سال قبل برمیگردد. اهمیت آب آنقدر هست که پیشینیان ما بارها از اهمیت آب در کتیبهها و دعاهایشان صحبت کردند. مورخان دنیای باستان ارزش و اهمیت به آب را ثبت کردهاند، زمانی که مهمترین علت پایداری برخی تمدنها دسترسی آنها به آب بود. اکثر تمدنهای بزرگ جهان در اطراف آبها پدید آمدهاند چرا که نه تنها فراهمکننده آب شیرین برای آنها بود بلکه در کشاورزی، بازرگانی، حمل و نقل و دفاع نقش کلیدی برعهده داشته است. تمدنهایی همچون امپراتوری رم، تمدن مصر و سلسله اومایاد همگی بر پایه دسترسی به آب بنا شدند که این مهم به آنان امکان گسترش و ادامه حیات را میداد. در ایران نیز تمدنهای بزرگی مانند تمدن فارس در مجاورت رودخانههایی مانند سیوند و یا تمدن شوش در نزدیکی رودخانههای دز و کارون وجود داشته است.
در تقسیم بندی آب از نظر بحث علم آبشناسی در چرخه هیدرولوژی، منابع آب به دو دسته آب آبی و آب سبز تقسیمبندی میشود.کل آبهای زیرزمینی و آبهای سطحی، آب آبی را تشکیل میدهند که میتواند برای آبیاری و دیگر مصارف انسان برداشت شود. آب باران بعد از نفوذ در خاک و قبل از اینکه به منطقه اشباع برسد، آب سبز را تشکیل میدهد. براساس تعریف آب سبز، آب نگهداشته شده در بخشهای غیر اشباع خاک است که توسط بارش تأمین میشود و قابل دسترس برای گیاه بوده و در نهایت توسط تبخیر و تعرق از دسترس خارج میشود. آب موجود در آبخوانها از گذشتههای دور (بیش از هزاران سال قبل تاکنون) ذخیره شدهاند و سرعت تغذیه در آنها در مقیاس زمانی انسانی ناچیز است. به عبارتی تغذیه حاصل از بارش سالانه در مقایسه با حجم به نسبت بالای آب ذخیره شده در لایههای زیرین زمین اندک است. آب سبز برای اولین بار توسط Falkenmark مطرح شد معرفی شد تا اینکه بتوان با تفکیک آن از آب آبی با تقسیمبندی مناسبی از منابع آب، راحتتر آن را مدیریت کرد. همچنین با استفاده از این مفهوم جدید بتوان به ارزیابی دقیقتری از نقش آب در تولید محصولات کشاورزی در مناطق نیمهخشک پرداخت. در مقایسه با آب آبی، آب سبز منبع بزرگتری از نظر حجم ذخایر آب شیرین و مشارکت در تولید مواد غذایی است، چراکه ۶۵ % از نزولات آسمانی به آب سبز و باقی به آب آبی تبدیل می شود. اگر برداشت سالانه از منابع آب زیرزمینی بیشتر از میزان تجدیدشوندگی آن باشد، افت سطح آب زیرمینی رخ میدهد. با وقوع افت مستمر سطح آب زیرزمینی برگشت به حالت قبل برای تغذیه آبخوان تقریبا غیرممکن است. زیرا افت مستمر سطح آب زیرمینی موجب افزایش تراکم آبرفت در اثر تحکیم و کاهش ضریب ذخیره آب در آبخوان شده و فرونشست ناهمگن سطح زمین را به دنبال خواهد داشت که خود خسارتی غیر قابل برگشت به دنبال دارد.
آب تجدیدپذیر مقدار آبی است که یک حوضه، طی چرخه آبی سالیانه توانایی بازیابی آن را دارد. در تعیین مقدار آب تجدیدپذیر بایستی هدف و فشارهای وارد شده در نظر گرفته شود. آب تجدیدپذیر طبیعی در واقع همان آب آبی (آب زیرزمینی و سطحی)، چه داخل حوضه و یا از خارج حوضه است که به کمک سیکل هیدرولوژی به دست میآید.
آب تجدیدپذیر واقعی به بخشی از منابع آب تجدیدپذیر طبیعی گویند که تحت فشارهای اقتصادی و سیاسی و محدودیتهای دانش و تکنولوژی تعیین میگردد. زیرا بخشی از این منابع به لحاظ سیاسی (فشارهای قومی و منطقه ای) یا اقتصادی محدود شده و مورد بهرهبرداری قرار نمیگیرد.
یادمان باشد که آبهای زیرزمینی هر کشوری آبهای استراتژیک آن سرزمین به حساب می آیند و استفاده بیش از اندازه از این آبها قابل جبران نیست.
۳۶۱ میلیون کیلومتر مربع از ۵۱۶ میلیون کیلومتر مربع سطح کره زمین با آب پوشیده شده است این یعنی حدود ۷۱ درصد زمین را آب فراگرفته است. بسیاری کره زمین را کره آب مینامند ولی در عمل آب قابل شرب بسیار اندک است.
بر اساس مطالعات منابع آ۹۷/۵ درصد آبهای جهان شور و غیرقابل آشامیدن است. تنها ۲/۵ درصد از منابع آب جهان آب شیرین است که ۶۸/۹ درصد از آن بصورت توده یخ و یخبندان در یخچالهای قطبی و یا پوشش برفی در نواحی کوهستانی انباشته شده، ۳۰/۸ درصد بصورت آبهای زیرزمینی،۰/۳ درصدآن در دریاچههای آب شیرین، رودخانهها و نهرها موجود است. این بدان معنی است که از این حجم اندک آب شیرین فقط یک درصد آن قابل دسترس است!
حالا مساحت کشور ما ایران در حدود ۱۶۴۸۰۰۰ کیلومتر مربع است که متوسط بارش سالانه حدود ۲۵۰ میلی متر، حجم متوسط بارش سالانه ۴۱۳ میلیارد متر مکعب (۶۹ درصد در مناطق کوهستانی و ۳۱ درصد در نواحی دشت و جلگه وکویر) است. از این آمار ۷۲ درصد از منابع آب از طریق تبخیر و تعرق خارج میشوند. اما حجم متوسط جریان آبهای سطحی ۹۲ میلیارد متر مکعب و حجم آب نفوذ یافته به آبخوان ۳۶ میلیارد متر مکعب است. این آمار به ما چه چیزی را نشان میدهند؟
متوسط بارش سالانه ایران حدود ۲۵۰ میلیمتر است. یعنی کمتر از یک سوم بارش متوسط جهان. میزان متوسط سالانه تبخیر و تعرق ایران بیش از ۳ برابر متوسط جهانی است. و این درحالیست که توزیع زمانی و مکانی نزولات جوی کشور نامناسب است.۵۶ درصد از مجموع بارش سالانه در ۳۰ درصد پهنه کشور اتفاق میافتد و ۷۵ درصد بارش سالانه در فصول غیر کشاورزی رخ میدهد.
در کشور ما ایران بیشتر مصرف آب را بخش کشاورزی به خود اختصاص داده است حدودا ۸۷ درصد از منابع آبی چه سطحی و چه زیرزمینی در بخش کشاورزی استفاده میشود. ده درصد منابع آبی برای شرب و بهداشت و فقط ۳ درصد برای صنایع مصرف میشود.
آنچه که اهمیت دارد این است که متوسط برداشتهای مجاز و غیر مجاز از آبهای زیرزمینی کشور ما که جز منابع استراتژیک کشور به حساب میآید، کم نیست و کارشناسان سالهاست که زنگ هشدار را به صدا درآوردند. اینکه ما این مایه گران بها را از زمین برمیداریم و آن را صرف کاشت محصول پرآبی میکنیم که در نهایت در بازار کیلویی ۷ هزارتومان خریداری شود، ظلم به خودمان و آیندگانمان است! در کشوری که از لحاظ جغرافیایی در موقعیت نیمه خشک است، نیاز است دخل و خرج آبی داشته باشیم. یعنی بین آبی که دارایم و آبی که خرج می کنیم تعادل و تناسب برقرار کنیم.
ارسال نظر