پایگاه خبری تحلیلی ایراسین- احسان دشتیانه: چالش اصلی امروز صنعت فولاد، رکود اقتصادی چین و کاهش رشد اقتصادی این کشور و احتمال تداوم آن است که بازار را تحتالشعاع خود قرار داده و این موضوع سبب بحران فروش شده است. موضوعی که در آینده میتواند باعث مشکلات بیشتری برای مازاد ظرفیت تولید فعلی فولاد کشور شود. بنابراین بازار فولاد ایران برای رهایی از این چالش، باید بازارهای صادراتی را مورد هدف قرار دهد. البته نباید از آثار تحریمها، سیاستها، مصوبات و دستورالعملهایی که دائم در حال تغییرند، غافل شویم؛ چراکه در این فضا هیچ شرکتی توان برنامهریزی بلندمدت را ندارد. این چالش جدی صنعت فولاد در بازار است. درحالیکه بسیاری کمبود مواد اولیه را چالش مهم فولادسازان میدانند، اما به نظر میرسد تا به امروز فولادسازان درگیری جدی با این مساله نداشتهاند و تولید مواد اولیه ما با میزان مصرف، یکدیگر را پوشش داده است. اگرچه در بازههای زمانی در بخشهایی از زنجیره فولاد شاهد عدم توازن مواد اولیه و مصرف بودهایم، اما در مجموع نمیتوان گفت مواد اولیه چالش بزرگ است. البته به نظر میرسد با تداوم سیاستهای فعلی، به طور قطع فولادسازان تا ۲۰سال آینده به مشکل جدی برمیخورند؛ بنابراین باید در سیاستهای اکتشاف معدن جدیتر عمل کرده و ذخایر غیرقطعی معادن کشور را کشف کنیم تا بتوانیم این زمان را به ۴۰ سال افزایش دهیم. البته در این مسیر، توسعه صنعت فولاد باید در کنار آب باشد تا اگر زمانی در تامین مواد اولیه دچار کمبود شدیم، بتوانیم مواد اولیه را وارد کشور کرده و محصول نهایی را صادر کنیم. البته در این فضا قیمت تمام شده فولاد کشور بالا میرود، اما ایران همچنان از نظر هزینههای پایین نیروی انسانی، محدوده جغرافیایی و ... مزیتهایی نسبت به رقبای خود دارد.
از سوی دیگر، امروزه صنعت فولاد ایران با چالش جدی تامین انرژی مواجه است. این صنعت در تابستان با کمبود برق و در زمستان با کمبود گاز مواجه است که ریشه آن به خصوص در مصرف برق و گاز به الگوی مصرف برمیگردد و مصرف بخش خانگی چند برابر میشود. درحالی که در دنیا، گرمایش بخش خانگی همانند ایران وابسته به گاز نیست، بنابراین تا الگوی مصرف را اصلاح نکنیم، نمیتوانیم ظرفیت زیرساختها را برای سهماه افزایش و برای سه ماه کاهش دهیم. متاسفانه در این شرایط سیاستگذاران بر راهحلی میانبُر و مُسکن به صنعت فشار میآورند تا نخواهند در بخشخانگی اصلاح الگوی مصرف داشته باشیم. همچنین هزینه انرژی برای مصرفکننده خانگی غیرواقعی و پایین است؛ بنابراین برای مردم صرفهجویی معنایی ندارد. از سوی دیگر قیمت بسیار پایین برق موجب مصرف بیش از حد میشود و باعث شده تا سرمایهگذاریهای لازم در این حوزه انجام نشود. با وجود این ، راه حل مشکل، سرمایهگذاری فولادیها در حوزه برق و اصلاح الگوی مصرف و اصلاح قیمت در بخشخانگی است و تنها راهکار کمبود گاز نیز اصلاح الگوی مصرف است. همچنین دولت باید با تنظیم سیاستهای درست، قیمتی را برای مصرف کننده تعیین کند تا الگوی مصرف را اصلاح کند. البته باید توجه کرد که دولت قیمت گاز و برق را برای صنعت افزایش داده است، اما در بخش خانگی قیمتها همچنان غیرواقعی و پایین است. امروز هزینه تمام شده فولاد در کشور به شکل قابل توجهی افزایش یافته است و به نوعی ضرر سنگین سرمایهگذاری و سودی که صنعت فولاد در ماههای تعطیل از دست میدهد، از سرجمع قیمت برق و گاز صنعت در ایران به نسبت قیمت جهانی آن بالاتر شده که در بلندمدت موجب از درست رفتن قدرت رقابت در بازارهای صادراتی خواهد شد. از سوی دیگر تمام صنایع ایران از جمله پتروشیمی در تولید محصولات با ارزش افزوده بالا، کمتر سرمایهگذاری کردهاند. در فولاد نیز از این قاعده مستثنا نیستیم و طی سالهای گذشته، به سمت تولید با ارزشافزوده بالا نرفتهایم، چراکه محصولات با ارزش افزوده بالا باید در مقیاسهایی تولید شوند که صرفه اقتصادی داشته باشد، اما اگر بخواهیم محصولات با ارزش افزوده بالا را در مقیاس بالا تولید کنیم، باید ۹۰ درصد کالاها را صادر کنیم که با توجه وضعیت عدم قطعیت اقتصاد ایران، تحریمها و موانع صادراتی هیچ مجموعهای در ایران، توان و جرات تولید ورق خاص در پاییندست را ندارد. معتقدم صنایع پاییندست کوچک باید در این زمینه سرمایهگذاری کنند، اما با توجه به اینکه بازده مقیاس، مشروط به صادراتی بودن است، هیچ فولادسازی ریسک این کار را نمیپذیرد و ما همچنان به سمت تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر حرکت نمیکنیم.
همه این موارد در شرایطی است که امروز شاهد تداوم رکود در بازار جهانی هستیم. اگرچه ایران هنوز در فضای رقابتی حضور دارد، اما اگر وضعیت رکود اینگونه ادامه یابد، کار فولادسازان ما بسیار سختتر خواهد شد.
منبع: ماهنامه تحلیلی کارخانه
ارسال نظر