شهاب جوانمردی

در کشور ما بازیگران سنتی و در واقع قدیمی‌های عرصه اقتصاد تضاد و تزاحمی با شرایط و بازیگران جدید عرصه اقتصاد پیدا می‌کنند و به جای اینکه حامی و پشتیبان آنها باشند در واقع خود به چالشی جدی برای رشد آنها تبدیل می‌شوند. اما چرا بازیگران سنتی اقتصاد کشور، بازیگران جدید را به رسمیت نمی‌شناسند؟

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین_ آنچه مسلم است کشور ما در زمینه فعالیت‌های اقتصادی و اقتصاد دیجیتال در لایه‌های اولیه (لایه‌های اول و دوم) تفاوت چندانی با سایر کشورهای دنیا ندارد. یعنی ما مطابق با روندی که در دنیا وجود دارد، هرگاه در زمینه ایجاد زیرساخت‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌ایم، نتیجه قابل قبولی از آن دریافت کرده‌ایم. بعد از آن، ظرفیت توسعه پلتفرمی در کشور در فضایی که شاید رگولاتور هنوز به خودش نیامده بود، شکل گرفت و پلتفرم‌ها با گرته‌برداری از آنچه که در دنیا تحقق یافته بود، خود را به فضای اقتصادی جامعه معرفی کردند و با توجه به شرایط جامعه و بر اساس استفاده از روش‌های مختلف توانستند به خوبی در بازار جانمایی شوند و خود را اثبات کنند.

اما در کشور ما در لایه سوم پیچیدگی‌ها بسیار بیشتر می‌شود، چراکه در این لایه، حاکمیت و دولت تازه متوجه می‌شوند که این فضا یک فضای بازی کوچک و بی اهمیت نیست و بخشی جدی از اقتصاد است که خود قادر است در این عرصه ایفای نقش کرده و در واقع بازی‌ساز باشد. در اینجا، موضوع «داده» به مرور اهمیت پیدا می‌کند، هرچند هنوز گویی نهادهای بازیگر، رگولاتور را به رسمیت نمی‌شناسند. در این حالت فرصتی برای خروج سرمایه‌گذار مهیا نیست و همه نگران این موضوع هستند که اگر سرمایه‌گذار از این فضا خروج کند، آیا شرایط برای ادامه حیات مهیا خواهد بود یا باید به تماشای پایان فعالیت یک واحد اقتصادی نشست!

از سوی دیگر، در کشور ما بازیگران سنتی و در واقع قدیمی‌های عرصه اقتصاد تضاد و تزاحمی با شرایط و بازیگران جدید عرصه اقتصاد پیدا می‌کنند و به جای اینکه حامی و پشتیبان آنها باشند در واقع خود به مانع و چالشی جدی برای توسعه و رشد آنها تبدیل می‌شوند و همه اهرم‌های پیدا و پنهان خود را برای جلوگیری از ورود بازیگران جدید به عرصه اقتصاد به کار می‌گیرند.

ذکر این نکته را لازم می‌دانم که با گذر زمان هرچه به جلو رفته‌ایم، با فضایی مبهم‌تر و چالش برانگیزتر روبه‌رو شده‌ایم و این در حالی است که اگر می‌خواهیم در لایه سوم اتفاق مبارک و مفیدی در حوزه اقتصاد دیجیتال رخ بدهد، نیازمند همگرایی بیشتری نسبت به لایه‌های یک و دو هستیم. باید بدانیم که اقتصاد دیجیتال امری معنادار برای بازیگران سنتی اقتصاد در کشور نیست و اگر برخی از حوزه‌ها با انگیزه و تمایل بیشتری به سمت دیجیتال شدن می‌روند، به دلیل این است که اسکِیل بازیگران آن به نحوی بوده که زمینه ساز ایجاد این تغییر بوده است. اما این شرایط در بسیاری از حوزه‌ها موجود نیست. مثلاً امروز ما هیچ زیرساختی برای ورود اقتصاد دیجیتال به عرصه سلامت نداریم و بیمارستان‌های کشور چنین ظرفیتی از حیث نیروی انسانی، ظرفیت درمانی و… در اختیار ندارند. در این صورت، وقتی اسکیل موجود نیست و بازیگران سنتی و جدید نیز با هم همگرایی و همکاری ندارند، نتیجه‌ای نیز حاصل نخواهد شد.

در کنار تمامی عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موجود در کشور که مانعی بر سر راه رشد اقتصاد دیجیتال هستند، اقتصاد بسته و عدم برخورداری کشور از روابط سازنده و مفید با سایر کشورها مانعی جدی در این مسیر محسوب می‌شود. چنانکه امروز به جای اینکه با مثلاً ۱۰ بازیگر بزرگ حوزه اقتصادی مواجه باشیم با هزار بازیگر کوچک و خرد مواجهیم! مثلاً امروز بازیگران سنتی خودروسازی مانند سایپا و ایران خودرو اجازه فعالیت به دیگر بازیگران نمی‌دهند. ضمن اینکه به دلیل عدم ورود خودروی خارجی، این دو بازیگر سنتی بازار را قبضه کرده و یکه‌تاز میدان شده‌اند!

باید تاکید کنم که فضا باید برای فعالیت بازیگران خرد و کوچک در عرصه اقتصاد فراهم باشد تا آنها بتوانند با اتحاد و همگرایی گام‌های مؤثری در این عرصه بردارند. تا وقتی چنین فضایی مهیا نشود نمی‌توان از فعالان اقتصادی و اقتصاد دیجیتال توقع داشت که بازدهی مورد انتظار را داشته باشند. مثلاً معتقدم مهم‌ترین عامل موفقیت کسب و کار شاهکاری مانند تپسی، تعامل آن با رگولاتور بوده است. لذا این یک مسیر قابل مطالعه و قابل توجه است که اگر تعامل فعالان اقتصادی با رگولاتور بهبود یابد و بتوانند با آن وارد تعامل و مفاهمه شوند، اتفاقات خوب و مبارکی رخ بدهد و موفقیت‌های دیگری مانند موفقیت تپسی تکرار شود.

شهاب جوانمردی

مدیرعامل فناپ

منبع: ماهنامه تحلیلی صنعت، معدن و تجارت- کارخانه

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 11 =