به گزارش ایراسین، کارشناسان در این زمینه میگویند: سهم بالای تولید و اشتغال به استناد آمارهای سال گذشته که موجب ثبت رشد اقتصادی مناسب شد آنهم درحالی که بخش صنعت در رکود کامل بسربرده میبرد؛ شاهد مثالی غیرقابل انکار در این زمینه است.
در همین زمینه گفتوگویی با سیدجواد ساداتینژاد رئیس کمیسیون کشاورزی ایران داشتیم که در ادامه میخوانیم.
- جایگاه واقعی بخش کشاورزی در اقتصاد ایران کجاست؟
بطور کلی نیاز بشر به غذا خودگواه جایگاه بخش کشاورزی است بخصوص در شرایطی که اغلب کشورها برای تامین نیازهای غذایی خود به خارج از مرزها وابستههستند و موضوع امنیت غذایی یکی از نکات کلیدی در تمام دولتها است. این درحالی است که ایران با درنظر گرفتن شرایط اقلیمی و آب هوایی دارای پتانسیلهای قابل اتکایی است که باید از آنها استفاده کنیم. ببینید حتی اگر از موضوع امنیت غذایی بگذریم تعداد ایجاد فرصتهای شغلی در یک بخش از اقتصاد اهمیت و جایگاه آن را تایید میکند خوب حالا اگر به آمارهای موجود در ایران دقت داشته باشیم میبینیم نزدیک به 33 درصد اشتغال ایران در این بخش فعال است که در واقع رقمی دقیق آن 5/32 درصد از کل اشتغال ایران یعنی یک سوم جامعه فعال ایران در بخش کشاورزی کار میکنند.
- با توجه به این جایگاه امروز برای بخش کشاورزی درست برنامهریزی کردهایم؟
ببینید؛ اگر بخواهم صادقانه بگویم لازم است توجه داشته باشیم که همه مسئولان برای بهبود شرایط فعالیت میکنند و نباید فرض کنیم که کسی کاری انجام نداده، اما نکته اینجاست که باید درست، بموقع و هدفمند گام برداریم براساس سیاستهای کلان کشور. خوب حالا در این بخش نقدهایی وجود دارد که باید بررسی شود. به عقیده من برنامهریزی ممکن است نقایصی داشته اما نکته مهم نقایص عمدهتر در بخش اجرا و نظارت است که باید برای آنها راهکار داشته باشیم و مشکلات را برطرف کنیم.
- لطفا در این زمینه مثالی بزنید.
خوب براساس بررسیهایی که بنده انجام دادهام و اطلاعاتی که در اختیار دارم معتقدم اولین گام برای بهبود شرایط کشاورزی ایران آمایش سرزمین و بعد از آن ارایه الگوی کشت مناسب است. به این معنی که امروز شاید اطلاعات دقیقی از پتانسیلهای کشاورزی مناطق مختلف ایران نداریم، بنابراین الگوی کشت مناسبی هم برای آن ارایه نشده است. به همین دلیل یکی از اصلیترین برنامههای کمیسیون کشاورزی در این دوبخش خلاصه میشود. ما اگر در این دو بخش درست عمل کنیم بدون تردید جایگاه بخش کشاورزی ایران ارتقاء خواهد یافت و دستاوردهای بالایی به دست خواهیم آورد.
- دو نقیصهای که شما اشاره کردید به نظرشما اکنون در مشکلات کمبود نهادهها و همچنین قیمتها نامناسب خرید محصولات کشاورزی دخیل هستند؟
اجازه دهید اینگونه بگویم که کشاورزی هم مثل سایر صنایع دارای زنجیره تولید تولید است به این معنی که نهادههایی لازم داریم که با استفاده از آنها یک فرآیندی آغاز شود و نهایتا محصول نهایی به بازار عرضه شود. من معتقدم هنوز ما به بخش کشاورزی به عنوان صنعت نگاه نمیکنیم که این زنجیره را برای آن طراحی و اجرایی کنیم. سیاستها جزیرهای و بعضا متناقض است که همین روند میتواند مشکلاتی برای بخش کشاورزی ایجاد کند و شاهد مثال آن هم موضوع نهادها است که به دلیل اختصاص ارز دولتی برای واردات اکنون با مشکل مواجه شدهایم.
- اختصاص ارز دولتی برای واردات قطعا برای حمایت بوده؛ چطور نظرتان متفاوت است؟
بیایید با کلمات بازی نکنیم، موضوع اینجاست که ما اصلا چرا باید ارز برای واردات در نظر بگیریم؟ چرا این ارز دولتی و ارزان قیمت که همیشه عامل رانت و فساد بوده در اختیار تولید کننده قرار نمیگیرد. امروز ارز وارداتی باعث ایجاد انحصار شده و یک یا دو شرکت خواسته یا ناخواسته تمام بخش دام و طیور را با چالش روبرو کردهاند. خوب حالا من از شما میپرسم اگر همین ارز در اختیار صد شرکت تولیدکننده نهاده داخلی برای تجهیز کارخانه و تولید قرار گرفته بود هم باز شرایط این چنین بود؟ اصلا بیایید فرض کنیم دو شرکت خاص مشکلی نداشتند و تحریمهای خصمانه آمریکا و کارشکنی آنها باعث بروز مشکل شده خوب وقتی ما امکان تولید داخل را داریم چرا اصلا باید وابسته به واردات باشیم. البته مشکل دیگر اینجاست که بعضا ارزهای دولتی ارزان قیمت برای واردات اقلام غیرضروری اختصاص داده شده است.
- گروهی میگویند توان تولید کافی نیست برای تامین بازار، نظر شما چیست؟
فرض کنیم این هم درست است، خوب عقل سلیم میگوید به اندازه کمبود به واردات وابسته باشیم نه 100 نیاز را وارد کنیم. حرف بنده این است. دولت میتواند با تقویت تولید رفته رفته وابستگی را کاهش دهد. اما چه کار کرد تنها رانت برای همان شرکتها ایجاد کرد. این سیاست به نظر شما منطقی است؟
- شما فکر میکنید نگاه به بخش کشاورزی متناسب با شرایط نوین در سایر نقاط است یا خیر؟
به نکته خوبی اشاره کردید، واقعیت امر اینجاست که ما هنوز وقتی صحبت از کشاورزی میکنیم بیشتر تصور ماشینآلات مزارع بزرگ، آبفشانها و از این موارد را داریم درحالی که امروز کشاورزی یک صنعت یا بخش مرتبط با فناوری است و نگاه سنتی به این بخش کاملا تغییر کرده امروز ارزش افزوده واقعی در آزمایشگاهها و مزارع پایلوت در مورد تولید بذور و گیاهان متناسب است و محصول در آخرین مرحله قرار میگیرد.
- به ارزش افزوده اشاره کردید، بسیاری براین باورند که کمبود صنایع تبدیلی بلای جان تولید کنندگان شده و ارزش افزوده واقعی از دست میرود. نظر شما در این زمینه چیست؟
بندههم موافق هستم، انتشار اخبار عدم برداشت محصولات به دلیل نبود صرفه اقتصادی یا گندین محصولات به دلیل نبود خریدار همه باعث تاسف است که حجم بالایی از منابع را استفاده کردهایم بعد به دلیل سوءمدیریت مینشینیم فاسد شدن آن را تماشا میکنیم. اینجا نقش صنایع تبدیلی تعیین کننده است. اتفاقا براساس همان آمایش سرزمین و الگوی کشت میتوانیم این مشکل را هم مدیریت کنیم. چون همانطور که قبلا اشاره شد نزدیک به 33 درصد از کل اشتغال کشور در بخش کشاورزی و صنایع وابسته به آن قرار دارد. این درحالی است که توجه به موضوع صنایع تبدیلی سه دستاورد اصلی برای اقتصاد کشاورزی خواهد داشت که عبارتند از: 1. جلوگیری از ضایعات و زیان کشاورزان 2. کوتاهی دست دلالها در شرایط عرضه تازه محصولات 3. ایجاد ارزش افزوده بالا
* شما در این زمینه چه برنامههایی دارید؟
اجازه دهید درباره قوانین و برنامهریزیها اصولا یا باید طرحی از سوی دولت ارایه شود تا در مجلس رسیدگی و قانون شود یا اینکه براساس بررسیهای کمیسیون تخصصی و مواردی که به هیات رئیسه ارایه میشود اقدام میکنیم. بنابراین دراین زمینه آن بخش از مشکلات که توسط دولت برای آن راهکاری ارایه شود قطعا به آن رسیدگی میکنیم ولی آنچیزی که کمیسیون یقین داشته باشد که الزامی است و دولت برای آن موضوعی مطرح نکرده مستقیم به هیات رئیسه ارایه و رسیدگی و در صورت تصویب ابلاغ میشود.
ارسال نظر