به گزارش ایراسین، از زمان ملی شدن صنعت نفت و اهدای امتیاز اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری آن به دولت ایران، که به لحاظ تاریخی مصادف بود با ایامی که دولتها و ملتها گامهای خود را به سوی توسعه محکمتر برمیداشتند، رویهای در اقتصاد ایران شکل گرفت که اولین، ممتدترین و ماندگارترین رویه در اقتصاد ایران مدرن بود، رویهی اقتصاد نفتی و تک محصولی، استخراج نفت با زیرساختهایی که از پیش توسط دول همپیمان برپاشده بود زحمت چندانی نداشت و فروش نفت آنچنان سودآور و بی دردسر بود که خام فروشی رونق گرفت و شاکلهی اقتصاد نوین ایران با «نفت» نزج یافت.
این شرایط اما پایدار نماند، اگرچه هرگز عزم جدی و حرکت رو به رشد قابل ملاحظهای از سوی ایران برای توقف خام فروشی و یا نجات اقتصاد از چرخهی تک محصولی مشاهده نشد اما تحریم به مثابهی یک ضربهی مهیب، بر صادرات نفت که پاشنه آشیل اقتصاد ایران بود فرود آمد و هرآینه عرصه را بر کسب درآمد از طریق فروش نفت تنگتر میکند. در چنین شرایطی روی آوردن به اقتصاد غیرنفتی اجتناب ناپذیر است.
اما چه محصولی یا محصولاتی میتوانند جای نفت را در صادرات ایران پر کنند و این جایگزینها را از منظر چه ملاکهایی باید بررسید؟
بنظر میرسد شاخص زمان در این میانه مهمترین شاخص باشد، وقتی از زمان سخن میگوییم تولیداتی را مراد میکنیم که نیاز به زیرساخت سازی در بلندمدت ندارند و میتوانند به سرعت جایگزین نفت شوند.
هرچند باید برای نجات از گرداب اقتصاد نفتی برنامه ریزی بلند مدت کرد و صادرات را به صنایع و محصولات بیشتری تسری داد اما چنین راه حل بلند مدتی در فقدان یک راه حل جایگزین کوتاه مدت برای نفت، تنها عبور از تک محصولی را رویایی دور و دراز میکند. پس با نگاه جدی به زیرساخت سازی برای افزایش تنوع و تکثر صادرات، در شرایط تحریم باید بدنبال یک جایگزین دایمیتر، شکل یافتهتر و گستردهتر باشیم.
بازارهای نوینی مثل نرم افزار و رسانه و نیز بازارهایی مثل صنایع دستی و محصولات کشاورزی در مجموع میتوانند از تک محصولی بودن اقتصاد بکاهند اما هرگز جایگزینهای قطعی و مناسبی برای نفت نیستند. نخست آن که به زیرساختهای فراوانی نیازمندند و دوم آنکه خود نیز از تحریم آسیب میبینند.و بسیار تحت تاثیر ایدیولوژی و سیاست حاکم بر دولت وقت هستند.
آنچه جایگزین نفت میشود قطعا از گذار صنعت میگذرد، اما چگونه صنعتی؟
بنظر میرسد برای ایران صنایع معدنی بهترین گزینه باشند، نخست آن که مواد اولیهی آنها موجود است و لازم به واردات نیست و این خود تولید را تا حدود زیادی در برابر تحریم ایمن میکند، دوم آنکه با پیوند صنعت و معدن جلوی اتلاف ظرفیتهای معدنی با صادرات ناصحیح را میگیرند.
مزیت دیگر صنایع معدنی این است که غالبا زیرساختهای موجود فراوانی دارند. بزرگترین صنعت معدنی ایران که بزرگترین صنعت ایران نیز محسوب میشود صنعت فولاد است. صنایع فولادی ایران بزرگترین صنایع خاورمیانه محسوب میشوند که با تامین نیاز همسایگان حاشیهای امن برای اقتصاد، چه در زمینهی صادرات و چه در زمینهی اشتغال زایی ایجاد نمودهاند.
تکیه به صادرات فولاد در شرایط تحریم هم راهگشاست چرا که تحریم فولاد به آسانی امکانپذیر نیست. دیگر مزیت صنایع فولادی سودآوری بیشتر آنها و برگشت سود افزونتر نسبت به خام فروشی نفت است. از سوی دیگر صادرات فولاد هزینهی چندانی ندارد چرا که مصرف کننده های عمدهی آن کشورهای همسایه هستند، صادرات به همسایگان همچنین حاشیهای امن در مقابل تحریمهاست چرا که این کشورها اغلب از تحریمهای امریکا پیروی نمیکنند. زیرساختهای قوی و سالیان متمادی تجربهی اندوخته در زمینهی تولید فولاد، امروزه ایران را در جایگاهی قرار داده که تولید ۵۵ ملیون تن فولاد را در سال۱۴۰۴ هدفگذاری کند.
با یک بررسی اجمالی میان جایگزینهای اقتصاد نفتی میتوان دریافت گسترش صنعت فولاد به صرفهترین، بهترین و سود آورترین جایگزین نفت است که هم در زمینهی اشتغال و هم در زمینهی صادرات میتواند اقتصاد ایران را از شکنندگی تک محصولی بودن وارهاند.
ارسال نظر