مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین‌شناسی-رضا شهبازی

مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین‌شناسی، زیست‌محیطی و مهندسی سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات‌معدنی کشور معتقد است در خوزستان همیشه آب جریان داشته و رخدادهای چند سانتی‌متری، کیلومترها پژواک خواهد داشت که عمده‌ترین دلیل آن تغییر اقلیم است؛ از این رو این استان در بزنگاه تغییر اقلیم قرار دارد و در صورتی که برای مواجهه و سازگاری آماده شویم، پیروز این نبرد هستیم، در غیر این صورت زور طبیعت از زور انسان بیشتر است.

به گزارش ایراسین به نقل از روابط عمومی سازمان زمین شناسی، رضا شهبازی گفت: مدتی است که تصویر یک سامانه بارشی که از جنوب غرب، جنوب یا جنوب شرق وارد کشور می‌شود برای مخاطبین پیش‌بینی‌های هواشناسی آشنا شده؛ به ویژه از اسفند ۱۳۹۷ و شروع بارش‌های سیلابی نامتعارف که پس از یک دوره خشکسالی تقریبا ۲۰ ساله، توازن بارش را در کشور به سمت معمول یا بالاتر از آن کشانده است.

وی ادامه داد: از سویی در تابستان‌ها رکورد بیشینه دماهای تازه‌ای ثبت می‌شود و از سوی دیگر این نوع سامانه‌های بارشی در حضور نابهنگامشان رکوردهای تازه‌ای از بارش را ثبت می‌کنند و سهمیه یک سال بارش تنها در چند ساعت تحویل داده می‌شود!

شهبازی این پدیده‌ها را مصداق ناهنجاری‌هایی ناشی از پیامدهای تغییر اقلیم دانست که تقریبا همه جای کشور را کم و بیش متاثر کرده است و یادآور شد: اینکه این رویه پایدار است یا مقطعی، هنوز چندان روشن نیست؛ ولی آثار آن حتی در زمان کوتاه قابل ملاحظه است. البته جلگه خوزستان داستان خود را دارد. یک جلگه بسیار هموار و کم ارتفاع و تشکیل شده از ده‌ها متر رسوبات ریز دانه "سیلت" و "رس" که با شیب ملایمی به دریا ختم می‌شود.

مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین‌شناسی، زیست محیطی و مهندسی سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات‌معدنی کشور با بیان اینکه جدال طبیعت در جنوب جلگه خوزستان برای تصاحب یک "صفر" است، اظهار کرد: صفر ارتفاعی (سطح اساس) در ساحل خلیج فارس و دلتای اروندرود (فاو) بوده که مبنای "صفر" توپوگرافی در سایر بخش‌های کشور نیز است.

وی با تاکید بر اینکه نیروهای درونی زمین به نفع خشکی‌زایی عمل می‌کنند و این نیروهای زمین‌ساختی دائم جلگه خوزستان را بالا می‌برند، افزود: ۴ رودخانه بزرگ "کارون"، "کرخه"، "جراحی" و "زهره" حدود ۱۰ درصد از مساحت کشور را زهکشی می‌کنند که علاوه بر آب، حجم قابل توجهی از رسوب را وارد این جلگه می‌کنند. رسوبگذاری در سطح دشت نیز تلاش دیگری برای بالا نگهداشتن تراز جلگه است و باید در نظر داشت که فرایند مشابهی در بین النهرین عراق و تحت تاثیر جریان آب و رسوب "دجله و فرات" نیز در جریان است و تالاب "هورالعظیم" یا "هور الهویزه" محل تلاقی آنها است.

شهبازی دلایل دشواری زهکشی شهرهای جنوبی در شرایط بارش را این گونه توصیف می‌کند:

به این ترتیب جلگه ساحلی خوزستان در بندرهای "آبادان"، "خرمشهر"، "بندر امام خمینی" و "ماهشهر" با تراز ارتفاعی ناچیز ولی مهم، در حد ۳ تا ۶ متر از دریا برتری جسته و در جاهای دورتر از ساحل مانند "اهواز" هرچند که تراز ارتفاعی تا ۲۰ متر می‌رسد ولی درمجموع شیب جلگه بسیار کم بوده و به ندرت از نیم متر در هزار متر (۰.۰۵ درصد)  فزونی می‌گیرد.

جلگه خوزستان بسیار گسترده با شیب بسیار اندک است که هرگونه طراحی هیدرولیک را با چالش مواجه کرده و کار را برای تخلیه و زهکشی دشت و شهرهای ساخته شده در آن، حتی در شرایط معمول سخت می‌کند چه برسد به زمان بارش‌هایی این چنینی. ولی ساکنین آن از زمان‌های بسیار دور علاوه بر آشنایی با ظرفیت‌های آن که سبب شکل گیری یکی از تمدن‌های پیشگام در دنیا شده، با محدودیت‌ها نیز آشنا بودند.

سازه‌های آبی شوشتر با سابقه ۱۷۰۰ ساله که برای مهندسین، آب یک آزمایشگاه بزرگ واقعی است و یا سامانه گسترده توزیع آب در مخروط آبرفتی "جراحی" قبل از تخلیه آب به تالاب "شادگان" که همه آنها چه از جنبه سازه‌ای و چه از جنبه سامانه‌ای و مدیریت منابع آب، همچنان در حال ارائه خدمات هستند. ابتکاراتی که به لحاظ قدمت و ارزش هم‌سنگ قنات‌ها هستند، ولی معمولا کمتر به آنها پرداخته شده است.

در دوره معاصر نیز بزرگترین سدهای کشور یا گسترده‌ترین شبکه‌های آبیاری و زهکشی کشور، مشرف به این جلگه یا درون آن طراحی و ساخته شده‌اند. اینها جای تردیدی نمی‌گذارد که دانش و تجربه آب شناسی و مهندسی آن در همه ابعاد در این منطقه به خوبی شناخته شده است، پس واقعا جای پرسش است که چرا سیل و آبگرفتگی؟ آن هم در خوزستان!

تا اینجا همه چیز در خشکی و بالای "سطح اساس" در دلتای اروند بود، ولی شاید باید از زاویه دیگری نیز به خوزستان نگریست. جلگه خوزستان در بخشی از ساحل شمالی خلیج فارس گسترده شده است. خلیجی که خود حاصل ذوب شدن یخ‌ها و بالا آمدن آب دریا از حدود ۱۴ هزار سال پیش است.

وی یادآور شد: تخمین زده می‌شود که حدود ۹۲۰۰ سال پیش آب به ساحل کنونی می‌رسد (شهبازی و همکاران ۱۳۹۴ ) و از آن هم فراتر می‌رود. یعنی حدود ۷ تا ۵ هزار سال پیش، دریا بخش جنوبی جلگه خوزستان و آن سوی جلگه در عراق یعنی جنوب بین النهرین را پوشانده است و دشت‌های ساحلی آن نیز، تالاب‌هایی انباشته از آب بوده‌اند (بیتمن و همکاران ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵)

مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین‌شناسی سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات‌معدنی کشور اضافه کرد: در این زمان در برخی دیگر از پهنه‌های ساحلی در دنیا مانند سواحل "فلاندرین" در شمال بلژیک و هلند، سواحل "لوییزیانا" و "نیواورلئان" در جنوب آمریکا و دلتای "نیل" در مصر نیز همین اتفاقات رخ داده است. در واقع اینها مناطقی مشابه جنوب جلگه خوزستان هستند که تعدادشان هم زیاد نیست.

وی با تاکید بر اینکه در اسناد تاریخی، این بازه زمانی را مصادف با رخداد سیل و طوفان بزرگ می‌دانند، توضیح می‌دهد: رخدادی که در کتیبه‌های "سومریان" (ساکنین جنوب بین‌النهرین در حدود ۵۰۰۰ سال پیش) به عنوان پیشینه این قوم، مشابه با روایات طوفان نوح، آمده است که بخشی از آن به شرح زیر است:

"خداوند به زیسودرا گفت: حرف مرا گوش بده و به دستوراتم عمل کن. سیل بزرگ این سرزمین را در برخواهد گرفت تا نسل بشر را نابود کند."......پس از آن: "طوفان و سیل هفت شبانه روز همه جا را فرا گرفت و قایق بزرگ توسط طوفان بر روی پیکره آبی به هر سو کشانده می شد." (برگرفته از کتاب UNDERWORLD اثر هانکوک ۲۰۰۲)".

وی ادامه داد: به هرحال جذابیت تاریخی، کشاورزی، منابع نفتی و صنعت در جلگه خوزستان در ایران موجب شده تا مطالعات زمین‌شناسی و باستان‌شناسی آن چنان غنی باشد که پیشینه آن به حدود ۲۰۰ سال پیش می‌رسد. از این مطالعات که بگذریم، به سادگی می‌توان با یک نگاه به نقشه توپوگرافی دریافت که این منطقه در واقع ادامه بخشی از شمال خلیج‌فارس است که با درنظر گرفتن تراز سه متری مد اکبر (Tide High) در شرایط کنونی نیز اگر سازه‌های محافظ نباشند، مساحت قابل توجهی از آن زیر آب می‌رود؛ پدیده ای که ساکنین منطقه به خوبی می‌شناسند و حالت معمول آن هر روز در جنوب جاده "آبادان" به "ماهشهر" تکرار می‌شود.

وی چنین ادامه می‌دهد: از ۵۰۰۰ سال پیش به این سو یعنی زمانی که سومریان و مصریان باستان شروع به ساخت تمدن خود کردند، به تدریج و به کمک فرایندهای زمینی (زمین ساختی و رسوبگذاری) خشکی بر دریا غلبه کرد و به تراز صفر کنونی رسید. ولی اینکه آیا دوباره ممکن باشد که همچین وقایعی تکرار شود، آن هم با توجه به تغییرات اقلیمی که نشانه‌های آن بر شمرده شد، حتما جای تامل دارد.

آن چنان که گفته شد در یک دشت هموار که تخلیه آب در شرایط معمول نیز چالش برانگیز است، حال اگر تنها چند سانتی‌متر آب دریا بالا بیاید، سدی بزرگ در مقابل رودخانه‌ها ایجاد می‌کند؛ سدی از جنس خودشان یعنی "آب".

سطح اساس که بالا آمده، باعث سرریز شدن رودخانه‌ها در دشت می‌شود. در شهرها نیز همین اتفاق به صورتی دیگر رخ می‌دهد. کلانشهرها به اندازه یک رودخانه معمولی یا کوچک، فاضلاب تولید می‌کنند. معادله ساده ای‌ است؛ ورودی‌ها یعنی بارش سیلابی مستقیم نامتعارف، "بده" یا "دبی" آب رودخانه‌ها و جریان دائم فاضلاب با تخلیه هماهنگ نیستند. نتیجه می‌شود آبگرفتگی در شهر در اثر محاسبات نادرست ساختگاه، ترازیابی و ابعاد خروجی‌ها (کانال یا لوله) و در دشت به صورت طبیعی است.

در خوزستان همیشه آب جریان داشته و حیات آن به آب وابسته است، نه فقط برای شرب، صنعت یا کشاورزی و بلکه این سیلاب‌ها بوده‌اند که دشت را درست کرده‌اند. این طبیعت خوزستان است که آن را ویژه کرده و خواستگاه تمدن‌های کهن. خوزستان در بزنگاه(Momentum )تغییر اقلیم قرار دارد. کوچکترین تغییری، آثار و پیامدهای بزرگ به جای می‌گذارد و رخدادهای چند سانتی متری، کیلومترها بازتاب و پژواک خواهند داشت (Amplification Environment).

اینجا جایی است که تغییرات خود را نشان می‌دهند و انسان هم دیگر بخشی جدا نشدنی از این طبیعت است. هر جامعه‌ای که بتواند بهتر بشناسد و سریع‌تر تصمیم بگیرد و خود را برای مواجهه و سازگاری آماده کند، پیروز این نبرد می‌شود، در غیر این صورت زور طبیعت از زور انسان بیشتر است.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 1 =