بورس تهران در پایان هفتهکاری نیز مثبت بود و روز چهارشنبه با رشد ۳۵/ ۰ درصد تا یک میلیون و ۱۰۹ هزار واحد پیشروی کرد. نکته مهم معاملات پایان هفته بورس تهران اما سبزپوشی شاخص کل هموزن بود. این نماگر که نشانی از اثرگذاری یکسان نمادها دارد، پس از ۱۰ روز نزولی، بالاخره جامهای سبز به تن کرد. با وجود این سبزپوشی یک سوم از نمادهای معاملاتی اما متغیرهای دیگر چنگی به دل نمیزد. ارزش معاملات خرد همچنان نازل است و خروج سرمایههای حقیقی نیز از این بازار ادامه دارد. روندی که مدتهاست بورس درگیر آن است و تا به اینجا کار نیز راهی برای عبور از آن نیافته است. حالا ۴۳ روز کاری از سال ۱۴۰۰ میگذرد و در این مدت با وجود ۱۲ روز سبز اما شاخص کل افت بیش از ۱۵ درصدی را ثبت کرده است و حقیقیها تنها دو روز در نقش خریدار ظاهر شدند و در باقی روزها فروشنده بودند. سهامداران در تمامی صنایع بورسی متضرر شدهاند و باید دید آیا میتوان به تغییر مسیر قیمتها امیدوار بود.
روند خروج پول حقیقی از بازار سرمایه از ابتدای سال تاکنون تداوم داشته و در این مدت نوسان منفی قیمت سهام در بسیاری از نمادها کاهش قابلتوجه قیمت را رقم زده است. این در حالی است که همین افت یاد شده با نگاهی به آمار ورود و خروج پول حقیقی و ارزش معاملات خرد قابل توجیه است و از رویگردانی فعالان بازار سرمایه نسبت به این بازار حکایت میکند. بر این اساس نخستین هفته خرداد در حالی خاتمه مییابد که افت شاخص بورس از ابتدای سال تاکنون از ۱۵ درصد فراتر رفته و ۱۲ هزار و ۹۴۰ میلیارد تومان از پول سهامداران حقیقی از گردونه معاملات این بازار خارج شده است.
در شرایطی که نه خبری از گشایشهای محسوس برجامی هست و نه اقتصاد کشور تاکنون سیگنالی سازنده در زمینه رشد و رونق را به خود دیده، جو بدبینی به آینده معاملات سهام در هفته گذشته نیز تداوم یافت تا مسیر پیش روی بورس و فرابورس نیز در اذهان عمومی سمت و سوی فعلی را حفظ کند. اینطور که به نظر میرسد در فضای افت قیمت سهام در روزهای گذشته سرمایهگذاران از آمادگی بیشتری برای مواجهه با رویدادهای بد برخوردار شده اند. از طرفی هم شاخص بورس برای بار چندم در ماههای اخیر راه خود را به سطوح پایینتر کج کرده و حتی موقتا وارد ابرکانال یک میلیون واحدی شد و هم از طرفی دیگر روند ادامه دار فروش در بسیاری از نمادهای بازار، حتی نمادهای بزرگ به طور میانگین توانسته برای کاهش قیمت به سطوح پایینتر راه باز کند.
در حال حاضر شکی نیست که بازار سرمایه بعد از گذر از هفت خوان دخالتهای دستوری و ریسکهای بسیار، جان چندانی برای آغاز یک روند صعودی پر قدرت ندارد، با این وجود به دلیل آنکه افت زیاد قیمت توانسته بهای بسیاری از سهام را تا زیر ارزش بنیادی کاهش دهد، توجیه منطقی لازم برای افزایش قیمت در وضعیت فعلی وجود دارد. با این حال مشکل اینجاست که وضعیت رفتاری بازار و اشباع فروشی که به طور کلی در چند ماه گذشته و بهخصوص طی روزهای اخیر بهویژه در میان نمادهای کوچک اما پر تعداد در بازار سهام مشاهده شده است، وضعیت را به گونهای رقم زده که خیل عظیم متضرران بازار سرمایه را به ناچار مجاب به فروش میکند. در این میان دامنه نوسان که از روزهای پایانی اردیبهشت نیز دوباره به محدوده ۵ درصد بازگشته اگرچه نسبت به محدودیت ۲درصدی و ۳درصدی کاهش قیمت که تا قبل از آن استفاده میشد، اثر بیشتری بر متعادل شدن بازار گذاشت اما تا کنون در مواجهه با فشار عرضه در بازار سهام از کارآیی لازم برخوردار نبوده و تنها توانسته دامنهشکلگیری صفهای فروش را افزایش دهد.
حجم مزاحم مبنا
تمامی اینها به کنار، کاهش حجم مبنا هم به شکل هماهنگ و برای تمامی نمادهای بورسی انجام شد اما نتوانست به تنهایی کمک شایان توجهی به بهبود اوضاع معاملات و تسریع تعدیل قیمتها بکند. شاید بتوان دلیل این امر را در کاهش هماهنگ این حجم به محدوده ۵/ ۱ میلیارد تومان جست و جو کرد. در حالی که برای نمادهای بزرگ بازار سهام این تغییر بسیار راهگشا بود و در برخی نمادها حتی حجم مبنا را به ۱/ ۰ حالت قبلی کاهش داد؛ در نمادهای کوچک به دلیل آنکه تعداد کل سهام قابل معامله در یک روز ممکن است حتی به نصف حجم مبنای مصوب نرسد، در عمل راهی دراز را برای تعدیل قیمتها باقی گذاشت. همین امر سبب شده تا عدم تقارن تغییرات قیمت در بورس تهران که طی ماههای قبل نیز مشاهده میشد در این بازار همچنان ادامه یابد. در حال حاضر بهرغم تمامی تغییرات رخ داده در بازار سهام، عامل حجم مبنا سبب شده تا همچون گذشته و زمان دامنه نوسان نامتقارن دو درصدی صفهای فروش در بازار سهام بدون تقاضا بمانند؛ عاملی که خود نقدشوندگی در بخش مهمی از بازار را تحدید کرده و در عمل باعث میشود تا به دلیل حذف تقاضای بالقوه ناشی از آزادسازی سرمایه در نمادهای کوچک، سهام بنیادی با سهام غیربنیادی در ضعف کنونی تقاضا همراه شود.
بازتاب ناامیدی در اعداد و ارقام
اما از بررسی عوامل کیفی که بگذریم، اعداد و ارقام به ثبت رسیده در بازار سرمایه طی دو ماه و نیم گذشته به خوبی میزان رویگردانی فعالان بازار سرمایه را از این بازار به تصویر میکشند. یکی از این اعداد که به طور پیوسته از ابتدای سال جاری تاکنون روندی منفی داشته، ارزش معاملات خرد است. این رقم که از کسر ارزش معاملات بلوکی نسبت به ارزش معاملات بورس به دست میآید، با اینکه در هفتههای اخیر چندباری نیز صعودی شده با این حال همچنان نتوانسته از روند نزولی فاصلهای امیدوارکننده بگیرد. بر این اساس سال جاری در حالی شروع شده که ارزش معاملات خرد در نخستین روز معاملاتی آن حدود ۴۵۰۰ میلیارد تومان بوده است. اما در ادامه نزول کرد و حتی به کمتر از هزار میلیارد تومان کاهش یافت. به رغم آنکه بعدها کمی افزایش یافته نتوانسته است خود را به رقم ثبت شده در ابتدای سال برساند. هفته جاری نیز در شرایطی به اتمام رسیده که با وجود فاصله گرفتن از رکورد اندک معاملات ۲۹ فروردین همچنان نسبت به میانگین ۱۰ هزار میلیارد تومانی سال ۹۹ و نخستین رقم ثبتشده در سال جاری فاصلهای قابلتوجه دارد. با توجه به ارزش بالای بازار سرمایه نسبت به سالهای گذشته بسیاری از کارشناسان انتظار دارند که نشانههای خروج بورس از بحران با افزایش قابلتوجه ارزش معاملات خرد همراه باشد.
فرار پول حقیقیها
نکته قابلتوجه دیگر در اعداد و ارقام بهثبترسیده طی هفتههای اخیر وضعیت نابسامان نسبت خالص خرید حقوقی است که در واقع میزان اقبال یا عدم اقبال به خرید سهام در کلیت بازار سرمایه را نیز نشان میدهد. بررسی این نسبت نیز حکایت از آن دارد که در تمامی روزهای سپریشده از ابتدای سال ۱۴۰۰ تاکنون به جز دو روز در سایر نوبتهای معاملاتی سرمایه فعالان حقیقی بازار سرمایه از طریق فروش سهام آنها به حقوقیها از چرخه معاملات خارج شده است. با این حال مساله اصلی اینجاست که حتی تزریق ۲۰۰ میلیون دلار از منابع صندوق توسعه ملی نیز نتوانست روند نزولی این بخش از آمار بازار سرمایه را متوقف کند. در واقع هفته جاری در حالی خاتمه مییابد که نخستین روز معاملاتی آن رکورددار بیشترین خروج پول حقیقی از بورس است. در روز شنبه ۸۰۰ میلیارد تومان از پول فعالان خرد بازار، از بورس خارج شد که از ابتدای سال تاکنون بیسابقه بوده است. بر این اساس هفته جاری در حالی خاتمه خواهد یافت که خالص خرید حقیقی در بازار یادشده به میزان ۱۲ هزار و ۹۴۰ میلیارد تومان منفی است. همین امر نشان میدهد که تا بازگشت این نسبت به محدوده صفر تا چه میزان باید شرایط بازار سرمایه تغییر کند تا با بازگشت اقبال عمومی شاهد رونق بورس باشیم.
با توجه به ثبت چنین ارقامی در مورد کلیت بازارها میتوان بهراحتی حدس زد که وضعیت در مورد نمادها نیز چندان رضایتبخش نیست. بررسی ارزش تغییر مالکیت صنایع از ابتدای سال تاکنون نشان میدهد که به جز گروه دستگاههای برقی و منسوجات که در عمل وزن اندکی نسبت به کلیت بازار سرمایه دارند، سایر صنایع از گروههای اطلاعات و ارتباطات و کاشی و سرامیک گرفته تا بانکها فلزات اساسی و... شاهد خروج نقدینگی حقیقی بودند. میتوان گفت که خروج پول سرمایهگذاران خرد از صنایع بانکی، فلزات اساسی و محصولات شیمیایی که بیشترین عملکرد منفی را در این زمینه به ثبت رساندهاند، دور از انتظار بوده است. این سه گروه به ترتیب ۲۷۱۴، ۱۴۹۳ و ۱۴۶۵ میلیارد تومان خروج پول حقیقی را از ابتدای سال ۱۴۰۰ تا پایان هفته جاری ثبت کردهاند. همچنین در طول همین مدت از مجموع ۳۴۰ نماد معاملهشده در بورس تهران تنها ۲۸ نماد توانستهاند نقدینگی حقیقی را به خود جذب کنند و سایر نمادها یعنی چیزی در حدود ۳۲۰ نماد در این زمینه عملکرد صفر یا منفی داشتهاند.
جای خالی سود
از ابتدای سال تاکنون در زمینه بازدهی نیز کارنامه بورس تهران چندان رضایتبخش نبوده، در حالی که طی دو ماه و چند روز گذشته در برخی از روزها شاهد افزایش تقاضا در برخی نمادها بودهایم و از این بابت سودهای کوتاهمدتی نیز برای سرمایهگذاران حاصل شده است. با وجود این اگر بخواهیم سرمایهگذاری را در بازه میانمدت مورد قضاوت قرار دهیم باید بگوییم که بازار سهام یکی از بدترین دورههای خود را میگذراند. هفته جاری در حالی به پایان میرسد که بازدهی همه گروهها منفی بوده است. بر این اساس از میان ۳۹ گروه صنعت، گروه استخراج سایر معادن که تکنماد «کماسه» را در خود جای داده است با ثبت بیشترین افت قیمت به میزان ۳۶ درصد در رتبه نخست صنایع با بیشترین کاهش قیمت قرار گرفت. سایر گروههایی که پس از گروه یادشده به ثبت رسیدند گروههای استخراج نفت و گاز به جز اکتشاف خدمات فنی و مهندسی فرآوردههای نفتی و حملونقل بودند.
با توجه به کاهش قابلتوجه قیمت سهام در سال ۹۹ در ابتدای سال ۱۴۰۰ کمتر کسی میتوانست تصور کند که با گذشت دو ماه از شروع این سال هیچ گروهی موفق به کسب بازده مثبت در بازار سرمایه نشده باشد. با وجود این بورس در طول ماههای اخیر ثابت کرده که هم در روند پرقدرت صعودی و هم بههنگام کاهش شدید قیمت، عرصه تحقق غیرممکنها است.
در شرایطی که انتظار میرفت با ثبات قیمت ارز روند نزولی بازار سهام نیز اندکی آرام بگیرد، این پیشفرض نیز محقق نشده و مسیر افت قیمتها در بازار سرمایه تاکنون آهسته و پیوسته تداوم یافته است. بررسی عملکرد بورس تهران تا به اینجای کار نشان میدهد که از ابتدای سال تاکنون میانگین وزنی قیمتها بیش از ۱۵ درصد کاهش یافته است. در شرایطی که افت مداوم قیمتها در بازار سهام توانسته همه پیشبینیها را یکی پس از دیگری خنثی کند، نشانههای بدبینی تا آنجا پیش رفته که توجه به بازار پرریسکی مانند بازار رمز ارزها در حال حاضر نسبت به بورس نزد مردم بیشتر است. حال باید صبر کرد و دید که کشمکش عرضه و تقاضا در این نزول فرسایشی در نهایت بازار سرمایه و فعالان آن را به کدام سو میبرد.
منبع: دنیای اقتصاد
ارسال نظر