به گزارش ایراسین اجلاس سراسری مدیران ارزش آفرین در تحول و توسعه کسب و کار کشور شب گذشته در مرکز همایش های بین المللی رایزن برگزار شد. در این مراسم که با حضور دکتر اربابی، معاون توسعه منابع انسانی سازمان برنامه و بودجه، دکتر عمرانی، معاون قضائی دادستان کل کشور، دکتر تابش، معاون وزیر صمت و مدیر عامل سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، مهدی اخوان بهابادی، مدیریت همراه اول و جمعی از مدیران نمونه کشوری برگزار شد، مسائل مهمی در حوزه ارزش آفرینی در حوزه مدیریتی و توجه به آن مطرح شد.
دکتر ایمان مصدری ریاست مجمع مدیران ایران در یک پنل تخصصی به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: اگر قرار است در کشور ساختار مدیریتی موفقی تحقق پیدا کند باید مدیران متخصص در آن حضور داشته باشند لذا تمرکز رییس جمهور هم باید بر روی مدیران متخصص باشد.
ارزش آفرینی پله بعد از کار آفرینی است
او با بیان اینکه مهمترین معضل ما به دلیل عدم شکل گیری ساختار ارزش آفرین است گفت: چیزی که در کسب و کار برای ما با اهمیت است باورهای است که تبدیل به ارزش می شود. اما ارزش آفرین کیست؟ کسی است که بتواند این کار مناسب را به فردی هدیه دهد.
مصدری گفت: ارزش آفرینی پله بعد از کار آفرینی است و چند پله از آن بالاتر است چرا که فضای خلق را ارزش می دهد.
او در ادامه به مثالی درباره تداعی ارزش در اذهان اشاره کرد و گفت: اگر می خواهید معیاری را برای یک ارزش آفرین بیاورید، اسم یک برند را در ذهن خود تداعی کنید و اولین چیزی که در ذهنتان متبادر می شود همان ارزشی است که برا خود در جامعه ایجاد کرده اید.
چقدر باید در حوزه مدیریت کشور شاهد آزمون و خطا باشیم؟
مصدری در ادامه به تداوم آزمون و خطا در حوزه مدیریت انتقاد کرد و گفت: چقدر باید در حوزه مدیریت کشور شاهد آزمون و خطا باشیم؟ در کشور دائما در حال آزمون و خطا هستیم و معلوم نیست کی قرار است ارزش ها برجسته شوند.
او تاکید کرد: هر زمانی که به بخش خصوصی نگاه کردیم، نتیجه آن را دیدیم و باید این فرصت را به بخش های خصوصی بدهیم.
تعامل مدیر با کارکنان باید از جنس مربیگری باشد
در ادامه این پنل دکتر نصیری به صفت های مدیران هزاره سوم که لازم است مدیران ما در خود پرورش دهند اشاره کرد و گفت: دوران کسب و کارهای سنتی به سر آمده و نسل های جدید اگر قرار است در محیط پر تلاطم باقی بمانند لازم است رویکرد تغییر پیدا کند.
نصیری گفت: در هزاره سوم نحوه تعامل مدیر یک مجموعه با کارکنان و معاونین باید از جنس مربیگری باشد. روش دستوری و سنتی در این هزاره جواب نمی دهد و باید رویکرد در برخورد با پرسنل زیرمجموعه از نسل مربی گونه باشد و تجربیات زیسته را در اختیار پرسنلی قرار دهید که قرار است در جایگاه مدیریت قرار گیرد.
او اشاره کرد: از طرفی سازمان های هزاره سوم باید از ظرفیت های اطلاعاتی استفاده کنند.
رویکرد غالب مدیریت در کشور واکنشی است
او گفت: در عصر حاضر رویکرد 80 درصد مدیران واکنشی است و پس از ایجاد تحول در بدنه شرکت نسبت به آن تحول واکنش نشان می دهند اما مدیران موفق در هزاره سوم رویکرد فعال دارند و به استقبال تغییرات می روند و با این رویکرد سعی می کنند خودشان تغییر را ایجاد کنند.
نصیری افزود: مدیران واکنشی بیشتر دنبال مقصر هستند و به دنبال پاسخ و راه حل نیستند. اکنون جریان اطلاعات دچار تغییر فاحشی شده است و میزان تولید اطلاعات در دنیا بسیار رشد کرده است و اگر میخواهید خودر ا در دنیای کسب و کار حفظ کنید باید مرتبا خود و سازمان خود را رصد کنید.
طراحی گروه مشاوران
او در ادامه با اشاره به صفت دیگری که باید یک مدیر هزاره سوم داشته باشد گفت: طراحی گروه مشاوران بسیار حائز اهمیت است. بوستن می گوید مدیر موفق آماده تحول است و خودشان زمینه تحول می شوند. در بسیاری از سازمان ها در برابر تغییر و تحول مقاومت داریم که خروجی آن چیزی جز عدم پیشرفت شرکت نیست.
نصیری گفت: متاسفانه در درون سازمان ها از نظر فرهنگ سازمانی استراتژی خوبی نداریم. اگر بستر فرهنگی مارکتینگ ها در سازمان فراهم نباشد آن بستر خوب عمل نمی کند.
شرکت های ایرانی اکثرا برنامه دقیقی برای توسعه سازمان ندارند
در ادامه این پنل دکتر مجتبی پیرزاد به ایراد سخنانی پرداخت و گفت: ما در یک بازه زمانی بالغ بر ۳ هزار کمپانی را در ۶۰ گروه در کلینیک تخصصی سازمان ایرانی ارزیابی کردیم و در این سازمان ها به ۸ حقیقت رسیده ایم.
او در ادامه به این 8 حقیقت درباره شرکت های ایرانی اشاره کرد و گفت: شرکت های ایرانی و مدیران ایرانی به دنبال ارزش های کمی و کیفی هستند اما هیچ استراتژی را در سازمان خود ندارند و تنها به دنبال حرکت و ساختن و درآمد هستند اما برنامه و پلنی برای سازمان ندارند که بتوانند در توسعه سازمان از آن استفاده کنند.
پیرزاد با اشاره به حقیقت و یا عارضه های دیگر گفت: سازمان ها ساختار مالی عریض و طویل دارند و استراتژی برای واحد مالی ندارند. شرکت ها درون سازمان زیبایی ندارند اما تبلیغات زیبا و عریض و طویلی دارند در صورتی که محتوای تبلیغاتی ضعیفی دارند.
او افزود: شرکت ها درآمد و سود دارند اما سازمان برکت ندارد و باید به بعد معنوی توجه کرد. هزینه های سربار، سود خالص و ناخالص مشخص نیست و بعد می گویند چرا هرچه در می آوردم برکت ندارم. خیلی از مدیران ارزش آفرین از شرایط و اوضاع ناراضی هستند و نباید این حد از نارضایتی برای یک مدیر ارزش آفرین وجود داشته باشد.
تنها به فکر خرید مشتری هستیم
پیرزاد در ادامه به مشتری اشاره کرد و گفت: شرکت ها انتظار دارند مشتری هیچ کاره باشند و هیچ خدماتی را برای آنها در نظر نمی گیرند و تنها به فکر خرید مشتری هستند. از طرفی تفکر کمی در ایران عارضه دیگر است که در کسب و کار ایران ارزش آفرین نیست چرا که تفکر کیفی در آن جایگاهی ندارد.
او اظهار کرد: اصالت بر عمل به جای تفکر سیستیمی غلبه دارد در حالی که اگر بر روی تفکر سیستمی کار نکنید شما باخته اید.
ارسال نظر