پایگاه خبری ایراسین_ فرضعلی سالاری: یکی از موارد مهم در توسعه و رشد مناطق، تبین قلمرو، حدود قلمرو و ایجاد سلسه مراتب فضایی و توجه به عرصههای عمومی، نیمه عمومی و خصوصی در سکونتگاههای زیستی است.
مفهوم قلمرو و حدود تصرف و توسعه مناطق صنعتی به منزله یکی از عوامل تاثیرگذار در پایداری و ماندگاری سکونتگاهها میتواند بر کیفیت فضای زیستی، مورد توجه قرار گیرد. فعالیتهای صنعتی با اثر گذاری در محیط پیرامونی خود از جمله تملک، نوع فعالیت اقتصادی و عملکردها میباشد. همچنین مجموع صنعت که به صورت زنجیره وار قلمرویی از فعالیتها و عملکردها برای خود تعریف مینماید که در آن تنوع زیستی، فرهنگی و اجتماعی جامعه میزبان مورد توحه قرار نداده و تمامی قلمرو جامعه میزبان و خدمات و فعالیتهای آن به انحصار خود در آورد.
مناطق صنعتی که با محوریت تولید و فعالیت اقتصادی، صنعتی و درآمدی با مرکزیت جدید خارج از سکونتگاههای موجود منطقهای و بر اساس مقتضیات خود صنعت شکل گرفته است.
قلمروهای صنعتی با حجمی گستردهای از فعالیتها و مالکیت و استفاده انحصاری مربوط به خود است. (عرصه خصوصی و صنعتی حتی در بهره گیری از عرصههای عمومی سواحل).
قلمروهای ثانویه: نقش پیرامونی و توسعهای داشته و به صورت گسترده و متمرکز در اختیار شرکت نفت وگاز زیر نظر آن ساخته و مورد استفاده قرار گرفت که این قلمرو با محدودهای شهری و روستایی، فضای زیستی قدیمی و اراضی مردم تداخل دارد.
قلمروهای عمومی: فضاهای قابل دسترس در منطقه میباشد که بیشتر خط ساحلی شامل میگردد.
خواستهها و تقاضای جامعه محلی: از جمله عوامل اصلی و بسیار مهم در فرآیند توسعه پایدار که در تمام مراحل پروژههای صنعتی از شکل گیری تا بهره برداری و استقرار و حدو قلمروهای صنعتی موثر بوده و باعث پدید آمدن هویت اجتماعی صنعتی با محوریت مهاجرپذیری و کوچ صنعتی در قلمرو سنتی و تقابل رفتارهای اجتماعی در فضای توسعهای و قلمرو عملکردی صنایع بوده است.
عوامل کالبدی: نقش اقتضائات صنعت را میتوان در ساختار کالبدی و نظم فیزیکی و تعیین ضوابط در ساخت و ساز عاملی مهم و متغیری که در فضای قلمرو سرزمینی صنعتی و جامعه پیرامونی در شکل و کارکرد کالبدی و عملکرد معماری، نظم و ساخت و ساز منطقهای مؤثر میباشد.
عوامل کارکردی: یکی از اساسیترین پدیدههای شکل گرفته در قلمرو میباشد. در منطقه عسلویه و کنگان عوامل کارکردی صنعت باعث به وجود آمدن یک نظام سلسله مراتبی در عرصه بندیهای شهر نشده است.
عوامل جغرافیایی: در این تحلیل منظور از عوامل جغرافیایی ویژگیهایی مانند ابعاد، اندازه و وسعت قلمرو میباشد که به نوعی بر فعالیت در هر قلمرو تاثیر میگذارد.
شکل فضایی متراکم صنعتی با چالشهای گوناگونان ایمنی و زیستی و کیفیت زیستی روبرو میباشد، هر چند در ساختار ظاهری منسجم میباشد اما در عملکرد زیستی ناپایداری نامطلوب و ناسازگاری در پی داشته است.
توسعه کالبدی صنعتی و بهره وری گسترده محیطی با ظهور آسیبهای گسترده که نمود عینی آن مشعلهای در حال سوزاندن و افزایش گرما و آلودگی محیطی با شکل و زیست جدید به وجود آورده است. برای نظارت زیست محیطی و جلوگیری از تشدید چندگانگی آن در ساختار زیست محیطی منطقه به ارتقای تولید توجه شده و بهبود تواناییهای محیطی و بومی و افزایش مهارتهای عملی برای پایداری زیستی و انسجام اجتماعی این اجزای نوظهور صنعتی در کل منطقه نیاز ضروری میباشد.
برای نیل به این هدف، شفافسازی اهداف و اقدمات زیست محیطی و توانمندسازی و بهبود کیفیت زیستی جامعه محلی، انسجام عملیاتی اقدامات زیستی و اجتماعی کل منطقه مبتنی بر قضایای نظری و وجوه کیفی میباشد. و این اقدامات مستمر و مکمل گرا از طریق رویکردهای وحدتگرایی در اهداف توسعه، کلگرایی، سازمندگرایی، زیست گرایی، ساختارگرایی و زمینهگرایی و کیفی گرایی امکان پذیر میباشد.
ارسال نظر