• ۳۰ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۳
  • کد خبر: 30130
  • readingTime: ۱۳ دقیقه
مسئولیت اجتماعی

مسئولیت اجتماعی شرکتی مجموعه وظایف و تعهداتی است که یک شرکت باید در جهت حفظ، مراقبت و کمک به جامعه‌ای که در آن فعالیت می‌کند، انجام دهد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ایراسین: دهه‌هاست که شرکت‌ها از مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) برای بازپرداخت به جامعه و درعین حال تقویت اعتبار برند استفاده می‌کنند. این مفهوم مدیریتی که امروزه می‌شناسیم، عمدتاً محصول قرن بیستم است که در اوایل دهه ۱۹۵۰ شکل گرفت. با این حال، تاریخ مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها تاریخچه‌ای است که در واقع بیش از دو قرن را دربر می‌گیرد.

دهه ۱۸۰۰ و تولد سازمان‌های مسئول

درحالی که اخیراً محبوبیت CSR افزایش یافته است، شواهدی از نگرانی کسب‌وکارها برای جامعه را می‌توان به شیوه‌هایی که از انقلاب صنعتی سرچشمه می‌گیرد، ردیابی کرد. در اواسط تا اواخر دهه ۱۸۰۰، نگرانی فزاینده‌ای در مورد رفاه و بهره‌وری کارگران در میان صنعتگران وجود داشت.

انتقادات فزاینده‌ای از سیستم کارخانه‌های نوظهور، شرایط کار، و اشتغال زنان و کودکان به ویژه در ایالات متحده آشکار شد. اجماع میان اصلاح‌طلبان این بود که شیوه‌های فعلی اشتغال به مشکلات اجتماعی، از جمله فقر و ناآرامی‌های کارگری کمک می‌کند. با این حال، بهبود صنعتی و جنبش‌های رفاهی در آن زمان به عنوان ترکیبی از بشردوستانه و هوش تجاری تلقی می‌شد.

همچنین ظهور در اواخر دهه ۱۸۰۰ ظهور بشردوستی بود. اندرو کارنگی صنعتگر، که بیشتر ثروت خود را در صنعت فولاد به دست آورد، به دلیل اهدای بخش زیادی از ثروت خود به اهداف مربوط به آموزش و تحقیقات علمی مشهور بود. به دنبال کارنگی، غول صنعت نفت، جان دی. راکفلر نیز بیش از نیم میلیارد دلار به اهداف مذهبی، آموزشی و علمی کمک کرد.

مسئولیت اجتماعی، مفهومی با قدمت یک قرن

شاید مسئولیت اجتماعی شرکتی مدت زیادی نباشد که در رسانه‌های فارسی زبان مورد توجه قرار گرفته است، اما در دنیا این مفهوم قدمت زیادی دارد. در اواسط دهه ۱۹۳۰ میلادی بود که دو پروفسور رشته حقوق بحث در مورد مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتی را شروع کردند و مطالعاتشان را روی این مسئله متمرکز کردند. آنها به بیان این مسائه پرداختند که مدیران ارشد شرکت‌ها چگونه می‌توانند سیاست‌هایی اجرا کنند که توجه مردم و جامعه را به خود جلب کند، سیاستی که باعث افزایش فروش و درآمد آنها می‌شود و در مقابل بخشی از این درآمد هم با عناوین مختلف به جامعه وارد شود.

“ای برلی” یکی از این اساتید رشته حقوق بر این باور بود که باید قوانینی قابل اجرا که منافع زیادی برای نیروی کار و مشتریان شرکت داشته باشد وضع شود در حالی‌که “مریک داد” استاد دیگر رشته حقوق که روی این مفهوم بسیار جدی کار می‌کرد بر این باور بود که قدرت بالای مدیران ارشد شرکت‌ها می‌تواند زمینه را اجرا شدن سیاست‌های مرتبط با مسئولیت‌های اجتماعی فراهم کند و در نهایت اعتماد به شرکت را افزایش دهد.

اما تلاش‌های این دو نتوانست نتیجه مطلوبی به همراه داشته باشد و تنها زمینه را برای شناخته‌تر شدن این مفهوم فراهم کرد. مطالعات نشان می‌دهد از اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی این مفهوم در دنیا بیشتر مورد توجه قرار گرفته است و هر یک از کسب و کارها و سرمایه‌داران دنیا تعریف خاصی از مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها ارایه می‌دادند. عدم وجود توافق نظر در مورد این مفهوم باعث شد تا نتواند در جامعه جهانی جلب توجه کند و شرکت‌ها هم به مسئله مسئولیت اجتماعی مانند امروز توجه نداشته باشند. سال‌ها گذشت تا دنیا دقیقا متوجه اهمیت انجام مسئولیت اجتماعی توسط شرکت‌ها شد.

کاتالیزور برای مسئولیت اجتماعی شرکتی مدرن

اگرچه شرکت‌های مسئول بیش از یک قرن قبل وجود داشتند، اما اصطلاح مسئولیت اجتماعی شرکتی رسماً در سال ۱۹۵۳ توسط هاوارد بوون، اقتصاددان آمریکایی در نشریه‌اش «مسئولیت‌های اجتماعی تاجر» ابداع شد. به این ترتیب، بوون اغلب به عنوان پدر CSR شناخته می شود. با این حال، اوایل دهه ۱۹۷۰ بود که CSR واقعاً در ایالات متحده شروع به اوج گیری کرد. در سال ۱۹۷۱، مفهوم “قرارداد اجتماعی” بین مشاغل و جامعه توسط کمیته توسعه اقتصادی معرفی شد. این قرارداد این ایده را مطرح کرد که شرکت‌ها به دلیل رضایت عمومی فعالیت می کنند و وجود دارند و بنابراین، تعهدی برای کمک به نیازهای جامعه وجود دارد. در دهه ۱۹۸۰، CSR اولیه همچنان به تکامل خود ادامه داد زیرا سازمان های بیشتری شروع به ترکیب منافع اجتماعی در شیوه‌های تجاری خود کردند و در عین حال پاسخگوتر به سهامداران بودند.

پذیرش همگانی مسئولیت اجتماعی شرکت

دهه ۱۹۹۰ آغاز تایید گسترده CSR بود. در سال ۱۹۹۱، دونا جی وود، استاد دانشگاه پیتسبورگ، سند بازبینی شده عملکرد اجتماعی شرکت را منتشر کرد که با ارائه چارچوبی برای ارزیابی تأثیرات و نتایج برنامه‌های CSR، مدل‌های اولیه CSR را گسترش داد و بهبود بخشید. در همان سال، نویسنده مدیریت بازرگانی و استاد دانشگاه جورجیا Archie B. Carroll مقاله خود را با عنوان هرم مسئولیت اجتماعی شرکت منتشر کرد. کارول در مقاله خود، حوزه‌هایی را که معتقد بود در اجرای CSR در یک سازمان حیاتی است، گسترش داد. در اوایل دهه ۲۰۰۰، CSR به یک استراتژی ضروری برای بسیاری از سازمان‌ها تبدیل شد و شرکت‌های چند میلیون دلاری مانند Wells Fargo، Coca-Cola، Walt Disney و Pfizer این مفهوم را در فرآیندهای کسب‌وکار خود گنجانده بودند.

لزوم شناخت هرم مسئولیت اجتماعی

در نهایت “بندیکت شیهی” یکی از اساتید رشته مدیریت در دانشگاه ییل در اوایل قرن بیست و یکم میلادی، تعریفی جامع از مسئولیت اجتماعی شرکتی ارائه کرد. طبق تعریف او مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها یک قانون داخلی شرکت‌ها است که باعث منفعت جامعه و شرکت می شود. در ابتدا این طور بیان می‌شد که مسئولیت‌های اجتماعی شرکت‌ها به معنای فدا کردن بخشی از سود شرکت برای شناخته‌تر شدن در جامعه است اما امروزه این طور بیان می‌شود که در نتیجه چشم‌پوشی از بخشی از درآمد شرکت برای انجام مسئولیت اجتماعی، بیشترین سود نصیب شرکت می‌شود و میزان درآمد و حاشیه سود شرکت هم افزایش پیدا می‌کند.

“شیهی” مسئولیت‌های اجتماعی شرکت‌ها را یک مفهوم اقتصادی _ قانونی می‌دانست و تعریفی فراتر از آن برای این مفهوم درنظر نمی‌گرفت. مسئله مهم این است که تعریف ارائه شده توسط او اولین تعریفی بود که در مجامع علمی مورد توجه قرار گرفت اما به تدریج این مفهوم تکمیل شد و امروزه در مورد جوانب مختلف این مفهوم در مقالات علمی و در رسانه‌ها صحبت می‌شود.

مطالعه تاریخی مفهوم مسئولیت‌های اجتماعی شرکت‌ها

میلتون فریدمن اولین کسی بود که مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها را مطرح کرد اما به دیده انتقاد به آن نگریست. مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها ظرف دو دهه اخیر در دنیا مورد توجه قرار گرفته است. قبل از آن این مفهوم در دنیا مطرح شده بود و مطالعاتی هم در این زمینه انجام شده بود اما تعداد مطالعات و مباحثی که مورد بررسی قرار می‌گرفت، قابل مقایسه با وضعیت فعلی نبود.

طبق مطالعه انجام شده توسط «مارینا دابیک» در مورد سیر تحولات مطالعات انجام شده در حوزه مسئولیت‌های اجتماعی در دنیا که نشریه امرالد اینسایت ان را منتشر کرده است، میلتون فریدمن اولین کسی بود که این مفهوم را مطرح کرد اما به دیده انتقاد به آن نگریست. او در سال ۱۹۶۴ میلادی رسما اعلام کرد شرکت‌ها تنها در برابر سرمایه‌ها و سهام‌داران‌ خود مسئول هستند و باید سرمایه‌ها را به گونه‌ای سرمایه‌گذاری کنند که بالاترین سود را به دست آورند.

این دیدگاه طی سالیان از بین رفت. اصلی‌ترین و مهمترین منتقد این نظریه که بسیاری او را پدر دیدگاه‌های مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها می‌دانند، ادوارد فریمن بود که در سال ۱۹۸۴ میلادی بیان کرد شرکت‌ها باید به گونه‌ای اداره شوند که منافع حاصل از کار آنها نصیب افراد، شرکت‌ها و جامعه‌ای که در آن فعالیت می‌کنند، شود.

اصلی‌ترین تلاش دنیا برای تشریح مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها

در سال ۱۹۹۱ آرچی کارول این دیدگاه را توسعه داد و مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها را به عنوان مسئولیت‌هایی معرفی کرد که شرکت‌ها در مقابل جامعه دارند. او مفهومی با نام «هرم مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها» را مطرح کرد که دارای چهار بخش مهم اقتصادی، قانونی، اخلاقی و بشردوستانه است. این هرم دارای ابعادی است که نشان‌دهنده خواسته‌های جامعه از شرکت‌ها است.

هرم کارول را می‌توان اولین و اصلی‌ترین تلاش دنیا برای تشریح مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها دانست که البته انتقاداتی هم به آن وجود دارد. به عنوان مثال کارول عنوان کرده است شرکت‌هایی که منابع مالی کمتری دارند، در مسئولیت‌های اجتماعی مشارکت کمتری دارند.

این در حالیست که در مطالعات جدید مشخص شده است هرچه شرکت‌ها در بخش مسئولیت‌های اجتماعی فعال‌تر باشند، امکان کسب درآمد و رشد بیشتری را در اختیار دارند، به همین دلیل است که در کشورهای صنعتی در سال‌های اخیر شمار بیشتری شرکت‌ها در این عرصه فعالیت می‌کنند زیرا بر این باورند انجام مسئولیت اجتماعی باعث معرفی شدن آنها و محصولاتشان به بازار می‌شود و می‌تواند بستر رشد بیشتر شرکت را فراهم کند. امروزه از انجام مسئولیت‌های اجتماعی توسط شرکت‌ها به عنوان یک بازی برد_برد برای شرکت و جامعه نام می‌برند و عقب ماندن در این عرصه را به معنای ضعف در پیگیری اهداف اقتصادی شرکت می‌دانند.

مسئولیت اجتماعی شرکت مفهومی برای ساختن جامعه بهتر

مسئولیت اجتماعی شرکت برای اولین بار در قرن بیست میلادی مطرح شد، اما به دلیل رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت، نتوانست به عنوان یک موضوع جدی تا دهه ۱۹۵۰ میان رهبران کسب و کار جایگاهی بیابد. مدل‌های اولیه مسئولیت اجتماعی شرکت در دهه ۱۹۶۰ ظاهر گشت که جنبه” اجتماعی “مسئولیت اجتماعی شرکت را به طور مستقیم به مسئولیت‌هایی بالاتر و ورای مسئولیت‌های اقتصادی و قانونی ربط می‌داد. سازمان‌های بین‌المللی همچون سازمان ملل متحد، بانک جهانی، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه نه تنها پژوهش و ترویج مسئولیت اجتماعی را تائید کردند بلکه دستورالعمل‌ها و واحدهای دائمی کاری را به وجود آوردند.

مسئولیت اجتماعی شرکت مفهومی است که بر اساس آن شرکت‌ها به طور داوطلبانه تصمیم به مشارکت در ساختن یک جامعه بهتر و محیط پاکیزه‌تر می‌گیرند. مفهومی که با توجه به آن شرکت‌ها، نگرانی‌های اجتماعی و زیست محیطی را در فعالیت‌های عملیاتی کسب و کار در تعامل با گروه‌های ذینفع خود درنظر می‌گیرد.

مسئولیت و تعهد اجتماعی در حوزه‌های مختلف جامعه

مسئولیت و تعهد اجتماعی در حوزه‌های گوناگون دارای تعاریف فراوانی بر اساس حوزه فعالیت است. مثلا در حوزه شرکت‌ها و یا بنگاه‌ها که این مسئولیت به اختصار به CSR شناخته می‌شود، بندهای مختلفی برای این منظور تعریف شده است که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

تعهد در قبال حفظ محیط‌زیست و اکوسیستم که خود برای مراکز صنعتی یک گزینه بسیار مهم است.

تعهد در قبال رعایت عدالت و شایسته سالاری در استخدام نیروهای موردنیاز

تعهد در قبال برآورده کردن تمام نیازهای ضروری کارمندان و خانواده‌های آنها

تعهد در قبال ارائه محصولات کاملا سالم و بدون هیچ‌گونه مضرات برای انسان

تعهد در قبال صرف درآمدها در راه‌های غیرخلاف و غیرقانونی و در مسیر پیشرفت و توسعه

تعهد در قبال رفتار درست و انسانی با تمام افراد مرتبط

تعهد در قبال رعایت حقوق مصرف کنندگان در صورت تولید کالا یا ارائه خدمت

مسئولیت اجتماعی از نگاه شرکت‌های بزرگ در دهه اخیر

مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها در دهه اخیر به پارادایم غالب و مسلط حوزه اداره شرکتها تبدیل شده است و شرکت های بزرگ و معتبر جهانی مسئولیت در برابر اجتماع و محیط اجتماعی را جزیی از استراتژی شرکتی خود می بینند. این مفهوم، موضوعی است که هم اکنون در کشورهای توسعه یافته و کشورهایی با اقتصاد باز به شدت از سوی حکومتها، شرکت‌ها، جامعه مدنی، سازمان‌های بین المللی و مراکز علمی دنیا دنبال می‌گردد.

با گذشت بیش از ۶۰ سال از ورود مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها به ادبیات مدیریت شرکت‌ها و کسب و کارها، هنوز این مفهوم در فضای کسب و کار ایران جایگاه شایسته‌ای پیدا نکرده است. طرح و توسعه این مفهوم در شرایط بحران فعلی اقتصاد ایران می‌تواند راهگشای بسیاری از مشکلات اقتصادی واجتماعی جامعه خصوصاً حوزه اشتغال و بهره‌وری نیروی کار شود.

تعقیب اهداف اجتماعی در سازمان‌ها

در طرف دیگر این طیف، این بحث که مسئولیت اصلی سازمان‌های تجاری، تعقیب اهداف اجتماعی است احتمالاً به طور مشابه غیرعملی است. با گسترش گفته آدام اسمیت که می‌گوید: “توقع ما برای غذا خوردن از خیرخواهی قصاب، یا نانوا نیست بلکه از توجه آنها به منافع فردی خود است”، احتمالاً اگر قصاب به یک فعال حقوق حیوانات تبدیل شود، و نانوا در سازمان وی واچرز ثبت‌نام کند هیچ‌یک از ما امیدی به خوردن غذا نداریم.

بنابراین منطقه ثبات، جایی بین این طیف قرار می‌گیرد که در آن سازمان‌ها تجاری با الزامات محیط اجتماعی و طبیعی خود همسو هستند، اما هدف تجاری خود یا نیاز به بقای مالی خود را کنار نگذاشته‌اند. تعدادی از دستاوردها در ادبیات مدیریت به ما امکان می‌دهد تا این منطقه ثبات واسطه را به صورت دقیق‌تر تعریف کنیم و ملاحظاتی را مطرح کنیم که باید تعقیب مسئولیت اجتماعی را هدایت کند.
ملاحظه اصلی در اینجا بقاء از طریق انطباق است. استدلال کارایی مربوط به مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR)، بنگاه را درون اکوسیستم محیط‌های اجتماعی و طبیعی آن می‌داند که نشان دهنده سازگاری بین منابع بنگاه و منافع اکوسیستم پشتیبان است.

بنابراین طبق گفته آری دو گئوس، مدیرعامل سابق شرکت شِل، شرکت‌های بادوام، شرکت‌هایی هستند که جوامعی قوی می‌سازند، دارای یک حس هویت قوی هستند، به یادگیری تعهد دارند و نسبت به دنیای پیرامون خود حساسیت دارند. به طور خلاصه، آنها درک می‌کنند که ارگانیزم‌های زنده‌ای هستند که طول عمر آنها به انطباق اثربخش با یک محیط درحالی تغییر بستگی دارد.

این دیدگاه درباره بنگاه را (که همزمان منافع فردی و منافع اکوسیستم خود را دنبال می کند) مایکل پورت و مارک کرامر برای یک رویکرد متمرکز و عملی برای CSR به صورت دستورالعمل ایجاد کرده‌اند. فارغ از دلایل اخلاقی (آنچه آن ها به عنوان “الزامات اخلاقی” می‌نامند)، آن ها سه دلیل را بیان می‌کنند که چرا مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR) می تواند به نفع یک شرکت باشد: ثبات (CSR به دلیل منافع دوجانبه در حفظ اکوسیستم، به نفع بنگاه‌ها است)؛ شهرت ( CSR شهرت بنگاه را برای مشتریان و سایر گروه‌ها افزایش می‌دهد) و مجوز فعالیت (بنگاه‌ها برای انجام کسب و کارهای خود به پشتیبانی نهادهایی نیاز دارند که به آنها وابسته هستند). وظیفه خطیر در انتخاب این که کدام یک از اقدامات مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR) باید دنبال شود شناسایی فصل مشترک بین منافع بنگاه و منافع جامعه است (یعنی پروژه‌ها و فعالیت‌هایی که مزیت رقابتی برای بنگاه ایجاد می‌کنند و درعین حال نتایج اجتماعی مثبتی برای جامعه دربر دارند) چیزی که آنها به عنوان مسئولیت اجتماعی استراتژیک می‌نامند.

فصل مشترک بین منافع شرکتی و اجتماعی

پورتر و کرامر پس از آن در مقاله‌ای تحلیل خود را از این فصل مشترک بین منافع شرکتی و اجتماعی ارائه می کنند که با عنوان ارزش مشترک می‌نامند: “ایجاد ارزش اقتصادی به طوری که برای جامعه نیز ارزش آفرینی شود”. آنها معتقد هستند که ارزش مشترک به معنای توزیع مجدد ارزش از پیش ایجادشده نیست؛ بلکه به معنای توسعه کل مجموعه ارزش اقتصادی و اجتماعی است.

برای مثال، تجارت عادلانه به معنای توزیع مجدد ارزش از طریق پرداخت قیمتی بالاتر به کشاورزان بابت محصولات آنها است در مورد پرورش دهندگان کاکائو در ساحل عاج، این روش درآمد آنها را بین ۱۰ تا ۲۰% افزایش می‌دهد. در مقابل، تلاش خریداران عمده برای بهبود کارایی کشت کاکائو که از طریق روش‌های کشت بهبودیافته، کنترل کیفیت بهتر و زیرساخت بهتر کشت می‌شود می‌تواند درآمد کشاورزان را تا ۳۰۰% افزایش بدهد. ایجاد ارزش مشترک مستلزم بازتعریف مرزهای بنگاه و روابط آن با محیط پیرامونش است.

بنگاه به جای این که خود را به عنوان موجودیتی مجزا درنظر بگیرد که با محیط بیرونی معامله می‌کند، درک می‌کند که این نوعی وابستگی متقابل و مشارکت نزدیک با محیط و سازمان‌ها و افراد درون آن است. این موضوع، سه نوع فرصت را برای خلق ارزش مشترک فراهم می‌کند: بررسی مجدد محصولات و بازارها، بازتعریف بهره‌وری درون زنجیره ارزش و ایجاد خوشه‌های محلی تأمین‌کنندگان، توزیع کنندگان و کسب و کارهای مرتبط در جایی که بنگاه فعالیت می‌کند.

مفهوم ارزش مشترک در اقدامات پایین هرم قرار دارد، پتانسیل شرکت‌های چندملیتی برای ایجاد کسب و کار سودآور و افزایش توسعه اجتماعی و اقتصادی از طریق خدمت‌رسانی به فقرای جهان اساساً چهار میلیارد نفر با کمتر از دو دلار در روز زندگی می‌کنند. همچنین، نکته کلیدی، تغییر برداشت است: اگر شرکت‌های چندملیتی به جای درنظر گرفتن افراد فقیر به عنوان قربانی یا سربار، آنها را به عنوان مشتریان بالقوه، کارگران انعطاف‌پذیر و کارآفرینان خلاق ببینند آنگاه دنیای کاملی از فرصت‌ها پدیدار می‌شود.

وضعیت مسئولیت اجتماعی شرکتی در ایران

مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها در دهه اخیر به پارادایم غالب و مسلط حوزه اداره شرکت‌ها تبدیل شده است و شرکت‌های بزرگ و معتبر جهانی مسئولیت در برابر اجتماع و محیط اجتماعی را جزئی از استراتژی شرکتی خود می‌بینند. این مفهوم، موضوعی است که هم اکنون در کشورهای توسعه یافته و کشورهایی با اقتصاد باز به شدت از سوی حکومت‌ها، شرکت‌ها، جامعه مدنی، سازمان‌های بین‌المللی و مراکز علمی دنیا دنبال می شود.

با گذشت بیش از سالها از ورود مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها به ادبیات مدیریت شرکت‌ها و کسب‌وکارها، هنوز این مفهوم در فضای کسب و کار ایران جایگاه شایسته‌ای پیدا نکرده است. طرح و توسعه این مفهوم در شرایط بحران فعلی اقتصاد ایران می‌تواند راهگشای بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه خصوصاً حوزه اشتغال و بهره‌وری نیروی کار شود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 0 =