به گزارش ایراسین، دستگیریهای اخیر در صنعت خودروی ایران اگرچه خبر از آغاز برخورد با فساد اقتصادی و سوء استفاده از موقعیت و مقام افراد میدهد اما در پس خود واقعیتی را نمایان میکند که بارها از سوی کارشناسان و گروهی از مسئولان مطرح شده است؛ اما گوش شنوایی در این زمینه وجود نداشته یا اینکه اصولا کسی قصد شنیدن نداشته است.
واقعیت مشکلات صنعت خودرویی ایران چه در بخش تولید و چه در زمینه سرمایهگذاریها این است که ساختار کار مشکل دار بوده و حتی اگر تمامی پرسنل و مدیران را هم تغییر دهیم طی مدت کوتاهی دوباره مشکل ایجاد شده و میبینیم هیچ دستاوردی جز هزینه برای کلان اقتصاد ایجاد نشده است. به راستی مشکل واقعی صنعت خودرویی ایران چیست؟ آیا ما اصولا نباید به سمت خودروساز شدن حرکت میکردیم؟
پاسخ این سئوال در بخش اول حضور پررنگ دولت و مدیریت دولتی در این صنعت است و درباره خودروساز شدن نکته این است که علاوه بر فعالیت متخصصان وطنی در این زمینه پتانسیلهای بالایی در زمینه مواد اولیه نیز در اختیار داریم. به این ترتیب هرچه در صنعت خودرویی ایران مشکل داریم مربوط به سایه سنگین دولت در مدیریت کلان خودروسازی کشورمان است.
این درحالی است که نه تنها قانون بلکه واقعیت اقتصاد تاکید براین دارد که دولت باید تنها شرایط فعالیت اقتصادی را تسهیل کرده و به قول معروف رگولاتوری کند نه اینکه در تعیین مدیران عامل و برخی مدیران میانی صنعت خودرویی کشورمان چراغ خاموش فعالیت داشته باشد چون حاصل همین میشود که تجربه میکنیم.
امروز اگرچه دولت تنها ۱۸ درصد از سهام دو خودروساز بزرگ کشورمان را در اختیار دارد اما واقعیت امر اینجاست که بسیاری از تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای صنعت خودرو با دخالت مستقیم دولت صورت میگیرد. این یک بام و دوهوای صنعت خودرو عاملی است که نهادهای کنترل کننده نتوانند براساس قانون نظارت دقیقی بر فعالیتهای این خودروسازان داشته باشند و در سوی دیگر حمایتهای سنگین دولت از این خودروسازان رانت و انحصار بالایی ایجاد کرده است.
از این رو حالا که حرکتی برای برخورد با مفاسد یا تخلفات صنعت خودرو آغاز شده و حتی طرحی هم برای تحول آن ارایه شده بهترین گزینه این است که دولت یکبار برای همیشه سایه خود را از صنعت و البته صنعت خودرو کنار بکشد تا زمینه رقابت سالم و فعالیت بخش خصوصی آغاز شود.
ارسال نظر