• ۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۹
  • کد خبر: 37845
  • readingTime: ۳ دقیقه
سود

سودآوری در یک بنگاه، یک شبه به وجود نمی‌آید و نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و اتخاذ استراتژی‌ها و سیاست‌های گوناگون است و نباید پیشرفت سازمان را به افزایش نرخ ارز یا تورم گره زد.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین: بر کسی پوشیده نیست که یکی از اهداف و آرزوهای مدیران یک بنگاه اقتصادی یا تولیدی، رسیدن به بیشترین میزان سوددهی و ارزش‌آفرینی است. افزایش سود موجب می‌شود تا همه ذی‌نفعان یک مجموعه اقتصادی از آن رضایت داشته باشند و در یک زنجیره بهم پیوسته مخصوصا در جریان شرکت های تولیدی این اقتصاد و صنعت کشور است که از سودآوری بنگاه‌های کوچک و بزرگ بهره‌مند می‌شوند. به طور مثال اشتغال‌زایی یکی از اتفاقات خوبی است که با شکل‌گیری بنگاه‌های اقتصادی، تقویت آن‌ها و حمایت از سوی دولت می‌تواند به حل مشکلات معیشتی مردم جامعه کمک نموده و بسیاری از معضلات اجتماعی را به حداقل برساند.

البته سودآوری این روزها موضوعی است که که توسط یک جریان فکری و رسانه ای مذموم جلوه داده میشود و به راحتی تلاش های مدیریتی، دانشی، زیرساختی مجموعه های موفق کشور کنار گذاشته می شود و سوآوری آنها را به قیمت ارز گره می زنند و آن را بادآورده می خوانند!

اما فارغ از این هیاهوی بی اساس برای سودآور شدن یک بنگاه اقتصادی، در علم اقتصاد و مدیریت، روش‌هایی پیشنهاد شده که مدیران بنگاه‌ها در قالب استراتژی‌ها و سیاستگذاری و برنامه‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت می توانند برای سوآوری بیشتر بنگاه ها بر روی آن برنامه ریزی انجام دهند و هر چه این اقدامات دقیق‌تر باشد، سودآوری بنگاه‌ها را بیشتر می‌کند.

با بررسی بنگاه‌های موفق دنیا، گوشه‌ای از مهم‌ترینِ این سیاست‌ها و استراتژی‌ها را در ادامه بیان می‌کنیم:

  1. هر سازمان به ویژه هر کارخانه تولیدی، ظرفیتی مشخص از تولید محصولات یا ارائه خدمات دارد. به طور مثال در خطوط تولید، مفهومی به نام ظرفیت اسمی وجود دارد که بهره‌برداران همیشه تلاش می‌کنند تا میزان تولید خود را در این میزان نگه‌دارند. با توجه به اینکه بسیاری از هزینه‌های تولید ثابت است، استفاده حداکثری از ظرفیت‌های موجود در خطوط تولید یکی از نکاتی است که می‌تواند به سودآوری بیشتر برای سازمان کمک کند. اتخاذ این سیاست نیازمند پیشتیبانی، برنامه‌ریزی فنی و بسیاری از اقدامات دیگر در این حوزه برای کاهش توقفات، تعمیرات برنامه‌ریزی نشده و... است.
  2. سرمایه‌های انسانی، ثروت‌های یک سازمان هستند که تلاش آن‌ها، تأثیراتی به مراتب مهم‌تر از تجهیزات، قطعات و مواد اولیه دارد چرا که پیشرفته‌ترین دستگاه‌ها نیز بدون هنر و نبوغ نیروی انسانی متعهد و متخصص قابل استفاده نیستند. در این بین توسعه منابع انسانی با آموزش‌های مختلف در حوزه فردی، فنی - تخصصی و حتی آموزش‌های خانوادگی برای کارکنان و خانواده‌هایشان می‌تواند در ارتقاء نیروی انسانی و در نتیجه افزایش سودآوری سازمان بسیار مؤثر باشد.
  3. زنجیره تولید، مفهمومی مهم در حوزه مدیریت تولید است. بدیهیست هر شرکتی که بتواند زنجیره تولید محصول خود را از ابتدا تا انتها به دست بگیرد می‌تواند سودآوری بیشتری داشته باشد. تصور کنید تا رسیدن به محصول نهایی، روی ماده اولیه، ۵ مرحله فرایند انجام شود تا تبدیل به محصول شود. اگر یک سازمان تمام این چرخه را در اختیار داشته باشد و حداقل از هر کدام سود ۵ درصدی کسب کند، حداقل ۲۵ درصد نسبت به سایر رقبایی که از واسطه‌های مختلف مواد اولیه خود را تهیه می‌کنند سودآوری بیشتری دارد.
  4. صنایع بزرگ دنیا با سرمایه‌گذاری و روی‌آوردن به فناوری‌های جدید یا ارتقاء فناوری‌های قدیمی و نوآوری، هزینه‌های تولید خود را کم نموده و به میزان تولید هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی می‌افزایند. به همین خاطر است که نام‌های آشنای بین‌المللی و سازمان‌های جهان‌تراز، همواره در حال تولید محصولات جدید و با ارزش افزوده بالا هستند.
  5. کاهش ضایعات، افزایش بهره‌وری و به طور کلی توجه به مفاهیمی نظیر اقتصاد چرخشی، یکی از اتفاقاتی است که باعث افزایش چرخه طول عمر محصول می‌شود که همین موضوع می‌تواند به نوبه خود افزایش حاشیه سود را با کاهش هزینه‌ها، رقم بزند. این مفهوم به حدی مؤثر است که برای آن استاندارد BS ۸۰۰۱:۲۰۱۷ برای پیاده‌سازی در سازمان طراحی شده است.

سرمایه‌گذاری برای سودآوری

هرچند این اقداماتی بدیهی به نظر می‌رسند ولی همانطور که گفته شده نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و راهبردی دارند.

پیاده‌سازی این مفاهیم ساده گاهی نیازمند سرمایه‌گذاری در سازمان است ولی هم در کوتاه‌مدت و هم در بلندمدت می‌تواند باعث تحولی شگرف در آن شده و سودآوری قابل توجهی را رقم بزند.

در پایان ذکر این نکته ضروری است که نسبت دادن پیشرفت‌های یک سازمان و بنگاه اقتصادی موفق که توانسته در طول سالیان متمادی سودآور باشد و چراغ اشتغال و امیدآفرینی را روشن نگه دارد؛ به تورم و افزایش نرخ ارز نتیجه یک جریان فکری انحرافی است که میخواهد در سالی که به نام رشد تولید نامگذاری شده دقیقا یا از روی جهالت یا عناد مقابل تولید بایستد. چرا که در شرایطی اقتصادی برابر برای همه بنگاه ها شرکتی که سودآور نبوده است باید مواخذه شود نه شرکتی که توانسته در این شرایط سخت و بحرانی چراغ تولید را با مدیریت و برنامه ریزی درست و اتکا به توان متخصصان داخلی روشن نگه دارد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 9 =