پایگاه خبری تحلیلی ایراسین -احسان چلونگر: با تعدیل ساختار سیاسی و اقتصادی جهان و تغییر در چینش صنعت، سیستم بینالمللی قیمتگذاری کالاها نیز دائما در حال تحولند. در سالهای اخیر، توضیح نوسان قیمتهای جهانی کالاها با قانون عرضه و تقاضای کالاها دشوار بوده و بیشتر ویژگیهای مالی آن را نشان میدهد. در سیستم تجارت جهانی کالا که به طور فزایندهای «مالی میشود»، قدرت قیمتگذاری کالاهای عمده بینالمللی نه تنها بین خرید و فروش فیزیکی وجود دارد، بلکه در دست معاملهگران آتی نیز وجود دارد. این امر به این دلیل است که موسسات مالی در معاملات آتی بیشتر از پوشش ریسک برای جستوجوی تفاوت قیمت شرکت میکنند، که نه تنها نسبت بین مقیاس معاملات آتی کالا و مقیاس معاملات فیزیکی کالا را تغییر میدهد، بلکه ساختار معاملات آتی کالا را نیز تغییر میدهد. این همچنین باعث میشود که مکانیسم قیمتگذاری آتی کالاهای دیگر کاملا به رابطه عرضه و تقاضای کالاهای فیزیکی وابسته نباشد. از سوی دیگر، مکانیسم قیمتگذاری یک کالا ارتباط نزدیکی با قدرت قیمتگذاری مالک آن دارد. بنابراین میتوان گفت، قدرت قیمتگذاری هسته اصلی مکانیزم قیمتگذاری است.
یکی از ویژگیهای کالاهای فلهای آن است که وارد زنجیره خرده فروشی نمیشود. بنابراین این صنعت برای عموم مردم چندان شناخته شده نیست، اما این بدان معنا نیست که وضعیت کالاها مهم نیست. در میان ۵۰۰ شرکت برتر جهان، شرکتهایی که در زمینه استخراج، تولید، فرآوری و تجارت کالاهای فله فعالیت دارند، حدود ۱۶درصد را تشکیل میدهند، اما بسیاری از آنها ناشناخته هستند. در این میان، جهش قیمت فلزات خام مانند فولاد و آلومینیوم به کالاهای صنعتی نیز منتقل میشوند. افزایش هزینه تولید کود به این معنی است که هزینه تولید غلات فصل آینده نمایان میشود و افزایش قیمت مصالح ساختمانی به بهای ساخت مسکن منتقل میشود. از دیگر سو، کنترل بیرویه قیمت در دوره تورم وخامت اقتصاد را تشدید خواهد کرد. اگر تغییر قیمت تأثیرمنفی زیادی بر تقاضا نداشته باشد، شرکتهایی که قدرت قیمتگذاری دارند میتوانند به آرامی هزینههای افزایشیافته خود را بدون تأثیر بر تقاضا، به پایین دستی منتقل کنند. به خصوص زمانی که محصولات آنها تقاضای زیاد و انحصاری باشند. در جنگهای مدرن بین ملتها، قدرت قیمتگذاری کالا معادل یک «سلاح» است. امروزه رقابت بین کشورها بیشتر بر «قدرت نرم» متکی است. قدرت قیمتگذاری کالا مانند قدرت علمی، فناوری و منابع طبیعی است و شاخص مهمی از «قدرت نرم» یک کشور محسوب میشود.
قدرت قیمتگذاری کالاهای فله با امنیت، اقتصاد و معیشت مردم مرتبط است. انحصارطلبی و آشفتگی واردات تهدیدهای اقتصاد یک کشور هستند. درحوزه کالاهای بینالمللی، رقابت حول محور منافع ملی عمدتا در کنترل منابع و تسلط قدرت قیمتگذاری منعکس میشود. دو روش اصلی قیمتگذاری بینالمللی در تجارت کالاهای عمده وجود دارد: اول، تعیین قیمت تجارت بینالمللی بر اساس قیمت قرارداد آتی بازار بینالمللی به عنوان مرکز قیمتگذاری جهانی و دیگری مذاکره برای تعیین قیمت.
بسیاری از کشورها فاقد اهرم منطقی در هر یک از مدلهای قیمتگذاری هستند. چین دومین اقتصاد دنیا هم با چنین مشکلی مواجه است. بهعنوان مثال چین که بزرگترین واردکننده سنگآهن دنیاست با «طوفانهای وارداتی و قیمتهای بالای» فراموش نشدنی مواجه شده است. در سالهای ۲۰۰۵-۲۰۰۶، افزایش قیمت سنگآهن به رشد قیمت تاریخی ۷۲درصد رسید. فولادسازان چینی هزینههای بالایی را برای این کار پرداخت کردهاند. ۸۰درصد از منابع سنگآهن جهان توسط سه غول بزرگ معدنی جهان به نامهای واله برزیل، بی اچ پی بیلیتون استرالیا و ریوتینتو بریتانیا کنترل میشود. از آنجا که حجم واردات سنگآهن سال به سال به میزان قابل توجهی افزایش یافته است، شرکتهای چینی به تدریج به اهمیت موضوع قدرت قیمتگذاری پیبردهاند. در فوریه ۲۰۲۲، ناگهان اوضاع در روسیه و اوکراین تغییرکرد. در این شرایط، بازارهای مالی آشفتهتر شدند. برای رقابت بر سر قدرت قیمتگذاری در بازار جهانی کالا، بهترین استراتژی باید به حداکثر رساندن نقاط قوت و اجتناب ازنقاط ضعف به شرح ذیل است:
اول: تقویت همکاری بین بازارهای داخلی و معاملهگران کالاهای بزرگ داخلی و خارجی و نوآوری درمدلهای معاملاتی کالاهای عمده در بورس و خارج از بورس و ابزارهای مدیریت ریسک.
دوم: ایجاد مکانیسم جمعآوری و اشتراک اطلاعات کالاهای انبوه. توصیه میشود بازرگانان خارج از کشور و انجمنهای مرتبط با صنعت نقش جمعآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل به موقع اطلاعات تولید و معاملات کالاهای فله داخلی و خارجی را بهتر ایفا کنند. ارائه اطلاعات به موقع برای بازار معاملات عمده کالا، ضمن بهبود شفافیت بازار، موجب بهبود تحقیقات و پیشبینی شرایط بازار و سطوح کنترل ریسک توسط معاملهگران داخلی میشود. در عین حال، ایجاد یک پلتفرم انتشار اطلاعات با مراجعه به نهادهای بینالمللی مربوطه برای اطمینان از قابلیت اطمینان عینی اطلاعات بازار که برای توسعه پایدار بازار کالاهای فله اهمیت زیادی دارد، توصیه میشود.
سوم: تسریع در پرورش استعدادهای تجارت کالاهای داخلی و مدیریت ریسک، تقویت آموزش سرمایهگذاران، افزایش آموزش پرسنل داخلی درگیر در تجارت کالاهای عمده و کنترل ریسک، به منظور بهبود توانایی کشور توصیه میشود.
چهارم: رصد فعالانه بازارهای جهانی باهدف متنوع کردن منابع تامین و تدارکات.
منبع: ماهنامه تحلیلی کارخانه
ارسال نظر