سواد رسانه ای

دیگر تفاوتی ندارد که یک کسب و کار خانگی باشید، یک شرکت کوچک، یک کارخانه بزرگ صنعتی یا یک هلدینگ چند منظوره، سواد رسانه‌ای حالا در تمام بنگاه‌های اقتصادی نه یک خواسته، بلکه یک الزام قطعی به حساب می‌آید.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، مهنور گیتی‌فر: در حالت کلی مدیران بنگاه‌های اقتصادی متوجه بحث سواد رسانه‌ای برای مدیران، کارکنان و حتی خانواده پرسنل خود نیستند و بیشتر بر روی فروش، درآمد، هزینه‌ها و در نهایت سودآوری متمرکز هستند. اما با کمی تأمل و بررسی عمیق دنیای فناورانه و تکنولوژی امروزی متوجه می‌شویم که دانستن و به کار بردن مهارت سواد رسانه‌ای از واجبات زندگی امروزی برای هر فردی به ویژه صنایع و شرکت‌هاست.

مدیران می‌توانند از رسانه‌ها برای برندسازی و رهبری فکری کمک بگیرند و علاوه بر آن کسب و کار خود را بهبود و رونق دهند و حتی شرایط روحی کارکنان یا کارگران و خانواده‌های آنها را بهبود دهند. اما مدیران اغلب متوجه این موضوع نیستند که رسانه‌های اجتماعی می‌توانند در عین فرصت‌سازی، تهدیدی جدی برای شرکتشان باشد. به طور مثال جعل هویت، تصاحب حساب و فیشینگ اجرایی نگرانی اصلی برای صنایع و شرکت‌های بزرگ در دنیا است.

شرکت‌ها به راه حل‌های نرم افزاری نیاز دارند که بتواند حداکثر محافظت را بدون محدود کردن آزادی رسانه‌های اجتماعی مدیران ارائه دهد. اسکات ویندفلدر در مقاله‌ای در اوایل سال ۲۰۲۱، ۶۰۰ مدیر و رهبر شرکت را با این هدف بررسی کرد که چگونه کسب‌وکارها از مدیران خود در حوزه دیجیتال محافظت می‌کنند و چگونه به تهدیدات رسانه‌های اجتماعی فکر می‌کنند. در تحقیق او ۱۰۰ درصد از مدیران گفتند که رسانه‌های اجتماعی را به عنوان یک ابزار تجاری پذیرفته‌اند. ۳۹ درصد از آنها از پلتفرم‌هایی مانند لینکدین و شبکه ایکس (توئیتر) استفاده می‌کردند. ۳۲ درصد از فضای مجازی برای نشان دادن رهبری فکری خود استفاده می‌کردند. ۵۶ درصد از پاسخ دهندگان پیش بینی می‌کردد که رسانه‌های اجتماعی به عنوان ابزاری برای ارتباطات اجرایی اهمیت فزاینده‌ای پیدا خواهد کرد و آن را به یک اولویت اصلی برای سرمایه گذاری‌های آتی تبدیل می‌کنند. ۴۸ درصد از مشاغل در حال حاضر ۵۰ تا ۱۰۰ ساعت در ماه را برای اهداف ارتباطی اجرایی در رسانه‌های اجتماعی صرف می‌کنند.

شرایط فعلی به نحوی است که تمام ارکان یک سازمان و بنگاه اقتصادی باید با مفاهیم ابتدایی سواد رسانه‌ای آشنا باشند در غیر این صورت هر یک ممکن است به نوبه‌ای در دام تهدیدهای مختلف در این زمینه گرفتار شوند. چند سال پیش افرادی با جعل هویت ایلان ماسک مدیرعامل تسلا و شبکه ایکس، هزاران دلار ارز دیجیتال به دست آوردند. این تنها یک نمونه برجسته از جعل هویت در فضای مجازی است که اگر ساختار مناسبی برای آن اندیشیده نشده باشد، می‌تواند به یک برند آسیب جدی وارد کند.

در ایران نیز که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی در بین سازمان‌ها و شرکت‌ها تکلیف مشخصی ندارد، ممکن است به نام مدیرعامل، معاونین یا افراد کلیدی شرکت، حساب جعلی ساخته شده و پیام نادرستی منتقل شود. در این راستا آموزش کارمندان و حتی مدیران برای شناسایی حملات احتمالی از طریق رسانه‌های اجتماعی و واکنش فوری می‌تواند به محافظت از سازمان در برابر انواع تهدیدهای رسانه‌های اجتماعی برای مشاغل کمک کند.

آنچه باید به آن توجه نمود آن است که در ایران صاحبان صنایع و شرکت‌ها برای آموزش خود و پرسنلشان در موضوعات محدود و خاصی هزینه می‌کنند و از تهدیدات و حملات سایبری در فضای مجازی و رسانه‌ها که می‌تواند با حجم و پیچیدگی فراوانی همراه باشد تا حدی غافل هستند. طبق نظرسنجی که از شرکت‌های مختلف در دنیا انجام شده، ۳۲ درصد از مدیران بزرگترین خطر رسانه‌ای را برای شرکتشان جعل هویت می‌دانستند و برای کارکنانشان آموزش‌های قابل‌توجهی برنامه‌ریزی کرده‌اند.

کمی درنگ کنیم؛ ما در ایران چقدر به مساله سواد رسانه‌ای در حوزه کسب و کار توجه کرده‌ایم؟ در برنامه‌های استراتژی و تجاری شرکت و صنایع به جز مباحث IT، فروش، منابع انسانی و غیره چقدر به این مهارت مهم که بخشی از دوازده سواد اصلی از نظر یونسکو هست تمرکز نموده‌ایم؟



ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 14 =