یکی از موضوعاتی که امروز در جامعه بسیار مورد نقد و بررسی قرار گفته برنامه جامع همکاری25 ساله ایران و چین است. در یکی از بخشهای سند پیش نویس همکاری به عملیاتی کردن ظرفیتهای دو کشور در جهت اجرای پروژه های کلان صنعتی و معدنی اشاره شده است.
کیوان جعفری طهرانی در گفت و گو با "ایراسین" درباره این بند از برنامه جامع همکاری ایران و چین اظهار کرد: در مفاد تهیه شده برنامه همکاری 25ساله ایران و چین به عملیاتی کردن ظرفیتهای دو کشور در جهت اجرای پروژههای کلان صنعتی و معدنی تنها به عنوان یک تیتر اکتفا شده و توضیحی درباره چگونگی اجرای آن داده نشده است، اما در بندی دیگر از این پیش نویش، موضوع کمی بازتر شده و تشویق سرمایهگذاری در تولید ماشین آلات معدنی، اکتشاف و تجهیز و بهرهبرداری از معادن نیز آمده است. با این حال به نظر می رسد آنچنان که باید در زمان تنظیم این برنامه جامع به بخش معدن توجه نشده است.
تحلیلگر ارشد بازارهای بین المللی موادمعدنی و فولاد در ادامه سخنانش افزود: البته متاسفانه عدم توجه کافی به بخش معدن و اهمیت آن در بسیاری از امور اقتصادی و صنعتی وجود داشته و معدن در دل مسائل تجاری و صنعتی قرار گرفته است. در این همکاری مشترک نیز گویا فراموش شده است که در مدت 15 سال اخیر، عمده صادرات محصولات معدنی ایران در زمینه سنگآهن، کنسانتره، گندله، مس، محصولات فولاد میانی (موردی) به چین بوده و این کشور به عنوان بزرگترین و مهمترین مشتری و شریک تجاری در زمینه معدن برای ایران به شمار می آید.
به گفته وی، به نظر میرسد بیش از آنچه که امروز در خصوص بخش معدن در این برنامه همکاری به آن اشاره شده، باید پرداخته شود.
جعفری طهرانی ادامه داد: طی سالهای اخیر به دلیل قرارگرفتن در شرایط تحریم نیازهای کشور به ماشین آلات معدنی تامین نشده و اکنون بیش از 10 سال است که معادن کشور با ماشین آلات چینی آشنایی پیدا کردند و از آنها استفاده میکنند ( البته در ابتدا با احتیاط بیشتری به سمت استفاده از ماشین آلات چینی رفتند) اما اکنون با توجه به نیاز و کمبود ماشین آلات با برندهای جهانی بالاجبار از این ماشین آلات استفاده میکنند که در مجموع همه آنها پاسخگوی نیاز معادن نبودند. برای مثال بولدوزرهای چینی در معادن ایران کاربرد خوبی نداشتند، اما بیل های مکانیکی و لودرها کارآمد بودند.
تحلیلگر ارشد بازارهای بینالمللی مواد معدنی و فولاد در این باره افزود: اگر قرار است ماشین آلات و تکنولوژی در حوزه معدن از چین به ایران انتقال پیدا کند، باید در ابتدا کاربردی بودن آنها در معادن ایران اثبات شده باشد. زیرا این موضوع در زمینه سرمایهگذاری در پروژههای معدنی بسیار تاثیرگذار خواهد بود. چراکه کمبود سرمایه همواره در حوزه اکتشاف، استخراج و فرآوری به دلیل نبودن تجهیزات و ماشین آلات قابل اعتماد و کاربردی مطرح بوده است.
وی افزود: از سویی دیگر میبینیم که چین در حوزه فرآوری بسیار موفق بوده است. برای مثال برای فرآوری سنگآهن هماتیتی تکنولوژی به نام "اسلون" وجود دارد که چینی است و میتواند سنگ هماتیت با عیار زیر 35 درصد را به راحتی به کنسانتره تبدیل کند. بنابراین با توجه به اینکه در ایران نیز ذخایر فراوانی از این نوع سنگ آهن وجود دارد، میتوان امیدوار بود که با نهایی شدن این تفاهمنامه، ایران نیز بتواند از این نوع تکنولوژی فرآوری چینی ها استفاده راهبردی و کاربردی بیشتری داشته باشد.
در اکتشاف نیز میتوان روی دانش فنی چین حساب کرد. زیرا این کشور دارای بزرگترین ذخایر معدنی جهان است و همه اکتشافات خود را با اتکا به دانش فنی خود انجام داده است. برای مثال حدود 7-8 سال پیش که واردات سنگ آهن چین کمتر از امروز بود، این کشور یک میلیارد و 400میلیون تن سنگ آهن با عیار زیر 30درصد را استخراج و با فرآوری به 400میلیون تن کنسانتره تبدیل و مابقی نیاز خود را از دیگر کشورها وارد میکرد. اکنون نیز به دلیل کم شدن ذخایر سنگآهن، این کشور به سمت واردات رفته است، اما این حجم از عملیات در اوج استخراج سنگ آهن در سال 2013 که بیش از کل استخراج و صادرات کشورهای استرالیا و برزیل به عنوان تولیدکنندگان بزرگ سنگ آهن جهان است، نشان از قدرت این کشور در حوزه استخراج و فرآوری دارد.
وی ادامه داد: موضوع دیگری که در این برنامه جامع همکاری به آن پرداخته شده، حمل و نقل و جابهجایی ریلی است که برای بخش معدن بسیار مهم است. زیرا بسیاری از معادن کوچک و متوسط ایران مشکل اصلیشان عدم دسترسی به ریل است. حال اگر شبکه ریلی کشور بر اساس استانداردهای چینی توسعه پیدا کند بخش عمده ای از مشکلات حل میشود. زیرا شبکه ریلی ایران مطابق با استاندارد فرانسوی بوده و عرض ریل کمتر از ریل روسی و چینی است. افغانستان نیز چون مدتها توسط شوروی اشغال شده بوده و همسایه چین است، استاندارد ریلهای آن روسی- چینی است و در نتیجه ما نمیتوانیم به شبکه ریلی افغانستان و بعد ازآن به چین وصل شویم و امکان استفاده از پروژه جاده ابریشم جدید که نام جدیدش "ابتکار عمل کمربند و جاده" است استفاده کنیم.
به گفته وی، اکنون تنها یک جاده فرعی از ایران میگذرد و جاده اصلی از پاکستان عبور میکند، حال اگر جاده اصلی از ایران نیز عبور کند در نتیجه شبکه راه آهن ایران نیز توسعه پیدا میکند و با استفاده از این روش واگنها میتوانند به مرز ایران و افغانستان نزدیک شوند و با کوچکتر شدن عرض محور واگنها به صورت خودکار و مکانیزه، این واگن ها با لوکومتیو جدیدی وارد ایران شده و سپس به اروپا ترانزیت شوند.
وی ادامه داد: در مسیر برعکس نیز وقتی واگنها از اروپا به ایران وارد میشوند در لب مرز ایران و افغانستان میتوان این واگنها را تحویل گرفت و با استفاده از لوکوموتیوی که در آنجا منتظر است، وارد کشور افغانستان و سپس چین کرد. بنابراین اگر بتوانیم صادرات مواد معدنی را از طریق شبکه ریلی و از افغانستان به چین انجام دهیم صادرات خوبی به استانهای غربی چین نیز خواهیم داشت. زیرا در شرایط فعلی تنها صادرات ایران به استانهای شرقی چین که راه آبی دارند انجام می شود.
وی به تاسیس بانک ایران و چین نیز که در این برنامه جامع به آن پرداخته شده اشاره کرد و گفت: در شرایط تحریم، معضل اساسی برای مبادلات ارزی و مالی وجود دارد و اگر این بانک تاسیس شود بخش عمده ای از مشکلات مرتفع میگردد. اکنون کانتینرهای زیادی و همچنین چند فروند کشتی فله بر از محصولات پتروشیمی ، نفتی، معدنی و همچنین محصولات فولادی ایران که متعلق به کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران هستند در بنادر چین اجازه تخلیه ندارند. اتفاقات جدید نشان میدهد که چین به شدت تحت فشار امریکا و متحدان آنها است و مجبور شده تا تحریمهای علیه ایران را جدی تر دنبال کند. پس به جرات می توان گفت که اگر این تفاهمنامه همکاری به سرانجام نرسد حجم بسیار زیادی از صادرات معدن ، صنایع معدنی، پتروشیمی و ... ایران به چین متوقف می شود.
این تحلیلگر ارشد بازارهای بینالمللی مواد معدنی و فولاد، همکاری با چین در حوزه معدن را مثبت ارزیابی میکند و میگوید: ما متحد واقعی در منطقه در حوزه خلیج فارس ، اروپا، شرق و غرب ایران و جنوب شرق آسیا نداریم و اگر بتوانیم این تفاهمنامه را به سرانجام برسانیم و جزو کلونی کشورهای متحد چین قرار بگیریم از مزایای بسیاری بهره خواهیم برد.
وی ادامه داد: در چند سال گذشته که سازمان همکاری شانگهای شکل گرفت و ایران نیز عضو آن است، شاهدیم که به هیچ وجه چین از ایران حمایت کامل نکرده است و دلیل آن کنسل کردن تعداد زیادی از تفاهمنامه های میان ایران و چین در زمینه های مختلف اقتصادی است که با توافق برجام از سوی ایران انجام شد. اما بعد از شروع مجدد تحریمها که با آمدن رییس جمهور جدید آمریکا اجرایی شد، چین در مقابل ایران موضع بی تفاوت گرفت و حمایت لازم را از ایران نداشت. زیرا معتقد بود که در تحریمهای اعمال شده علیه ایران در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد، از ایران حمایت بالایی داشته است.
وی گفت: به نظر میرسد که با امضای این تفاهمنامه میتوان این کدورتها را از بین برد و شرایط مناسبی هم برای اقتصاد کشور ایجاد کرد.
ارسال نظر