حسین حقگو کارشناس اقتصادی در گفتگو با خبرنگار ایراسین به انتخاب وزیر جدید صمت و رویکرد این وزارتخانه اشاره کرد و گفت: برای تحلیل درست و عمیق تر باید منتظر تصمیم ها و انتصاب های آتی وزیر صمت باشیم، ولی با توجه به حکم رئیس جمهور برای وزیر جدید صمت، آنچه مشهود است این است که تمرکز بر روی بازرگانی و نظام توزیع است و بخش های دیگر خیلی در اولویت نیست. ولی متاسفانه باید گفت در وزارتخانه صمت همان دیدی هم که باید در مورد نظام توزیع و تجارت وجود داشته باشد وجود ندارد. اینکه پایانه هایی در گمرک ایجاد شود و ببینند در انبارها چه خبر است و...نگاهی سطحی و مقطعی است، در صورتی که نظام توزیع ما به لحاظ اقتصادی فلج است و حلقه های مفقوده ای در زنجیره های نظام توزیع وجود دارد و کل سیستم غلط چیده شده است . متاسفانه شما یک گزارش کامل درباره اینکه نظام توزیع چییت در این وزارتخانه نمی بینید. نظام توزیع به نظام تولید متصل است و وقتی در زنجیره توزیع شما شاهد این هستید که 13 درصد اتلاف انرژی وجود دارد یعنی تولید هم نمی تواند شکل بگیرد.

این تحلیلگر اقتصادی به نبود استراتژی صنعتی در کشور اشاره کرد و افزود: متاسفانه ما بعد از برنامه سوم و از سال 84 به بعد در کشور سیاست صنعتی و استراتژی صنعتی نداریم؛ قبل از سال 84 ما شاهد این بودیم که سیاست صنعتی در کشور وجود داشت. صنعت محور توسعه بود و نظام ارزی بر مبنای تولید تنظیم می شد. همینطور نظام مالیاتی و تعرفه ای بر اساس نرخ تولید و به نفع تولید تعریف می شد و خیلی از سیاست های موثر دیگر، ولی از سال 84 به بعد صنعت به چرخ پنجم تبدیل شدو برای بقیه بخش ها تعیین تکلیف کردند.

حقگو در ادامه به خسارت های ناشی از نبود استراتژی توسعه صنعتی پرداخت و گفت: وقتی شما سند استراتژی صنعتی نداشته باشید نمی توانید سیاست صنعتی داشته باشید و وقتی سیاست صنعتی نداشته باشید نمی توانید اولویت صنعتی داشته باشید و در کل چرخه نمی توانید به نظام توسعه اقتصادی خود فرم و شکل بدهید. شما الان می بینید نظام پولی و ارزی است که به صنعت حکم می کند. امروز آقایان به خاطر اینکه قیمت ارز را کنترل کنند در مورد واردات و صادرات تصمیم می گیرند و این صنعت نیست که به نظام ارزی خط بدهد که به خاطر بقای من نرخ ارز باید چگونه باشد و این فاجعه است.

این کارشناس اقتصادی در خاتمه صنعت را بخش مهمی از توسعه اقتصادی معرفی کرد و ادامه داد: توسعه صنعتی موضوعی است که دکتر نیلی بارها به آن اشاره کرده اند و فصل الخطاب است، نظام توسعه صنعتی زیرمجموعه از توسعه اقتصادی نیست بلکه خودش بخشی از توسعه اقتصادی است. شما می بینید که در ادبیات توسعه حرف از صنعتی شدن زده می شود مثلا می گویند هفت کشور صنعتی جهان؛ یعنی صنعت می شود مرحله ای از توسعه اقتصادی ولی وقتی شما این را کوچک کردید و صنعت را در قالب چند بنگاه دیدید و اینکه چند خط تولید راه بیفتد این هیچ ربطی به توسعه صنعتی و نظام صنعتی ندارد. وقتی می توانیم از توسعه صنعتی صحبت کنیم که نظام ارزی کشورر،سیاست خارجی کشور، تجارت خارجی کشور و سیستم مالی کشور در خدمت صنعت باشد. یک بخشی از این صنعت کارخانه است، یک بخشی از آن حمل نقل است، بخشی از آن بانک و بیمه و...است و صنعت در بخش مفهوم فراگیر خودش باید به گونه ای باشد که سایر اجزا در خدمت آن باشد.