به گزارش خبرنگار ایراسین، جانبازان، قهرمانان واقعی و همیشگی این مرز و بوماند. آنان سند زنده حقانیت انقلاب اسلامی و در واقع اسناد غیرقابل انکار حضور نیرومند جوانهای ارزنده و انقلابی ما در برابر دشمنان کشور هستند. جانبازان، انسان هایی ایثارگر و جان برکفاند که طی سالهای جنگ تحمیلی و تجاوز دشمن، در خطوط مقدم جبهه، قهرمانانه سینه خود را در برابر آتش دشمن سپر کرده و در راه حفظ کیان اسلام، سلامت خود را تقدیم داشتند. در کشاکش نبرد و جهاد، در هنگامی که آتش و گلوله بیداد میکرد و مردانگی و غیرت در جبهههای جنگ معنا مییافت و در روزهایی که آسمان از خون گلگون شهیدان به سرخی میزد، سلسلهدار انقلاب و امام دل ها فرمود: جانبازان، رهبران نهضتاند. از اینرو برآن شدیم با دکتر مهدی احمدیفر جانباز ۸ سال دفاع مقدس گفتوگویی داشته باشیم که در ادامه از نظر خوانندگان میگذرد.
برای آشنایی بیشتر مخاطبان ابتدا کمی درباره تحصیلات و سوابق کاری خود بیان کنید.
مهدی احمدیفر متولد ۱۳۴۴ هستم، فارغ التحصیل رشته پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان علاوه بر طبابت مسئولیتهای متعددی هم در جاهای مختلف داشتهام، درحال حاضر در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مشغول خدمت هستم.
شما کی به جبهه اعزام شدید؟ خانوادهتان چطور راضی شدند؟
در طول سالهای دفاع مقدس چند نوبتی توفیق حضور در جبهه داشتم که البته برای خانواده من بهویژه مرحوم مادرم خیلی سخت بود بدلیل اینکه همزمان یک برادر در جبهه بود و برادر دیگرم در عملیات رمضان به شهادت رسیده بود. با این حال هرطور بود رضایت اولیه را حاصل می کردم و اعزام می شدم.
تعریف شما از جنگ تحمیلی و هشت سال دفاعمقدس چیست؟
جنگ تحمیلی را باید از زوایای مختلف نگاه کرد. در واقع ۸ سال دفاع مقدس اوج دلاوری و استقامت یک ملت بود و اوج دشمنی و خباثت تمامی استکبار بر علیه یک ملت.اوج دشمنی استکبار جهانی در برابر اوج شجاعت و رشادت جوانان این مرز و بوم بود. اوج هراس و کینه شیطان و ایادی آن از انقلاب اسلامی بود و اوج تجلی قدرت تعالیم دینی و ولایت پذیری یک امت بود.
قدری از حال و هوای جبهه بگویید و بفرمایید هدف شما از رفتن به جبهه چه بود؟
به نظرم حال و هوای جبههها بهطور کامل قابل وصف نیست زیرا موقعیتی بود که مثل آن در طول تاریخ نبوده و دیگر تکرار نخواهد شد و از طرفی برای خیلیها قابل باور و تصور نیست. فضایی چند بعدی، میدان جنگ واقعی آمیخته با سختیهای فراوان و شرایط طاقت فرسا، اما قلبهای آرام و لبهای خندان و چشمان پرفروغ دوخته شده به دور دستهاست. شرایط جنگی و گلوله و خمپاره اما دلهای پر از آمال و آرزوهای معنوی و الوهی بود. جوانانی در جبههها بودند که با عشق آمده بودند و با صلابت میجنگیدند و با آرامش عبادت میکردند و به شوق شهادت روز و شب را گذران میکردند. در جبهه باید میبودید تا حال و هوایش را درک کنید.
گذشت و ایثار آنجا به معنای واقعیش دیده میشد شاید باور نکنید اما بچهها در جهت خدمت کردن به همدیگر، از هم سبقت میگرفتند حتی در کارهای روزمره .صبح که از خواب بیدار میشدی میدیدی تمام چکمهها تمیز، واکس زده و مرتب چیده شده است . گویا دیشب ملکی آمده و همه را مرتب کرده است.در طول عملیات ها و در خطوط جبهه ها بارها میشد که رزمندگان خودشان تشنه بودند اما آب قمقمه شان را به دیگری می دادند. این یک نمونه کوچک است از هزاران.
درعین حال جبهه و سنگر محراب و معراج بچهها بود . فرهنگ جبههها در یک کلام این بود، روزها خدمت به خلق خدا و شبها عبادت برای خدا.
در چه عملیاتهایی شرکت داشتید؟ و در کدام عملیاتها مجروح شدید؟
در عملیاتهای کربلای ۵، کربلای ۱۰ و بیت المقدس ۷ شرکت داشتم. در کربلای ۵ و بیت المقدس ۷ بر اثر ترکش خمپاره به دست و پا و ریه ها و صورت و گوش و سر آسیب دیدم و در عملیات کربلای ۱۰ بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی مشکل پیدا کردم.
اولین باری که مجروح شدم خیلی حس عجیبی داشتم فکر میکردم شهید شدهام .شدت صدای انفجار در نیم متری من باعث شده بود که هیچ صدایی نمی شنیدم و از طرفی هم سرم حالت گیجی و منگی داشت و بدلیل ترکشهای زیادی که خورده بودم و خون زیادی که از من رفته بود تکان نمیخوردم فقط چشمانم باز شد و آسمان را میدیدم.آن شب من آخر دنیا را دیدم اما افسوس که پایم به ابتدای آخرت نرسید.
چرا وقتی حرف از جنگ میشود نسل شما از معنویت جبهه میگوید؟
دلیل اینکه ما از معنویت جبهه میگوییم این است که مزیت برتر و عامل اصلی در دفاع مقدس ما اعتقاد دینی بوده و اعتقاد دینی در بالاترین مرتبه خودش کسب رضای پروردگار و رسیدن به لقای پروردگار است و هردو در جبهه فراهم بود.
وقایع دوران جنگ را چگونه دیدید؟
وقایع دوران جنگ مجموعهای از اتفاقات دارای آثار معنوی بود که در نوع خود منحصر به فرد و بینظیر جلوهگر شد. بهترین عبارت و توصیف هشت سال دفاع مقدس، سخن رهبر فرزانه است که فرمودند: «هشت سال دفاع مقدس گنجینه عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما می تواند از آن استفاده کند».
بارزترین وجه تمایز دفاع مقدس با سایر جنگهایی که در طول تاریخ و در نقاط مختلف جهان رخ داده است، میتوان به غلبه بُعد معنوی بر آثار مادی آن اشاره کرد که توانست معادلات کلاسیک صحنههای نبرد را بر هم زده و صحنههای غیر قابل محاسبه و شگفت انگیزی را خلق کند که در نتیجه آن، همه مشاهده کردن ملت ایران با دست خالی و علیرغم تمامی فشارهای سیاسی و اقتصادی و نظامی از سوی قدرتهای بزرگ جهانی با استعانت از ایمان قوی به خداوند متعال و اهداف عالیه خود پیروز میدان جنگ گردد.
الان اگر کسی که بخواهد روحیه شهدا را داشته باشد چه باید کرد؟
کسی که بخواهد مثل شهدا باشد باید مثل آنها عمل کند . یعنی هدفش خدا باشد و خود را نبیند بلکه وظیفه را ببیند و تلاش ایثارگرانه بدون چشم داشت داشته باشد.
به عنوان سخن آخر پیام شما چیست؟
فرهنگ دفاع مقدس همچون چراغی روشن مسیر را برای نسل آینده هموار میکند و با ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، فرهنگ دفاع مقدس را زنده نگهداریم.
ارسال نظر