میزگرد تخصصی چالش‌های خصوصی‌سازی معادن ایران

میزگرد چالش‌های خصوصی‌سازی معادن در ایران با حضور پنج چهره شناخته شده از پیشگامان و فعالان حوزه معدن و فولاد کشور، به میزبانی پایگاه خبری تحلیلی ایراسین برگزار شد. بخش دوم مشروح این نشست تحلیلی با محوریت پیشینه خصوصی‌سازی در کشور را در ادامه می‌خوانید.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین- شیرین عظیمیان: بخش اول میزگرد تخصصی چالش‌های خصوصی‌سازی معادن ایران در پایگاه خبری ایراسین منتشر شد. در این بخش از میزگرد به تحلیل خصوصی‌سازی معادن توسط میهمانان برنامه پرداخته شد. بخش دوم این میزگرد که در ادامه آمده است پس از انتشار بخش اول میزگرد، رویداد خصوصی‌سازی با حضور سران سه قوه در سالن اجلاس سران در تهران برگزار شد که در این رویداد اهمیت موضوع خصوصی‌سازی و دیگر ابعاد آن مورد بررسی قرار گرفت. به بهانه برگزاری این رویداد، بخش دوم میزگرد تخصصی چالش‌های خصوصی‌سازی معادن ایران نیز منتشر می‌شود.

مهمانان این میزگرد عبارتند از:

سید داود یثربی، بنیان‌گذار شرکت سرمایه‌گذاری توسعه معادن و فلزات

محمدحسن عرفانیان آسیائی، مجری طرح فولاد مبارکه

بهرام شکوری، رئیس انجمن مس ایران و فعال اقتصادی در حوزه معدن

امیربیژن یثربی، مدیرعامل شرکت صنعتی معادن و فلزات ایده‌پردازان شریف و برگزیده بنیاد ملی نخبگان در علوم زمینی کشور

سید مصطفی فقری، مدیر استخراج مواد معدنی شرکت فولاد مبارکه

در ادامه، بخش دوم مشروح این میزگرد را می‌خوانیم:

مجری: بر اساس صحبت‌های پیشین بسیاری از مواقع دولت به جای اینکه حامی باشد، مانع است و بسیاری از اتفاقاتی که در اختیار دولت است به درستی انجام نمی‌شود. جناب آقای فقری، نظر شما به عنوان فردی که در جریان این قضیه هستید چیست؟

محمد حسن عرفانیان: یکی از دلایل انتخاب موقعیت جغرافیایی فولاد مبارکه نزدیک بودنش به معادن آهن است. فلات مرکزی ایران حجم زیادی از سنگ آهن را دارا بوده و هست. این طرح، یک طرح ملی بود و به این معناست که منافع آن به تک‌تک افراد برسد و از طرفی توسط دولت به این طرح توجه ویژه شود که بتواند تولیدکننده‌ای با سهم بالایی در کشور باشد.

طی این سال‌ها چالش‌هایی نیز پیش‌رو بوده است و بحث دولت و روابط متقابل آن با صنعت فولاد به شکل‌های مختلف اثرات سوئی بر این شرکت و سایر شرکت‌ها گذاشته است که نمونه آن بحث وضع عوارض صادراتی است.

اهلیّت در واگذاری معادن بسیار مهم است/ مشکل جدی تولیدکنندگان فولاد در تأمین مواد اولیه

با گذشت زمان و اجرا شدن اصل ۴۴، شروع چالش تأمین مواد اولیه در فولاد مبارکه آغاز شد. شرکت‌های معدنی خصوصی شدند و بعد از آن سهمیه خاصی برای فولاد مبارکه تأمین نشد. پس فولاد مبارکه برای تأمین نیازهای خود باید چه می‌کرد؟ این که به این بخش ورود کند و سهم‌هایی از این شرکت‌ها را بگیرد. در ابتدای کار بحث‌های اهلیتی کمتر مطرح بود چرا که شرکت‌های بزرگی همچون چادرملو و گل‌گهر و ... مطرح بودند.

اهلیت در واگذاری معادن این مورد بسیار مهم است ولی می‌بینیم در خیلی از واحدها این موضوع اتفاق نمی‌افتد و خیلی وقت‌ها اطلاعات نادرست داده می‌شود و شاهد آن هستیم که بعد از بازگشایی پاکت‌های قیمت‌گذاری در مزایده معدن در همان جهت خصوصی‌سازی خریدار می‌گوید بیایید مذاکره کنیم.

بهرام شکوری: برخی از بهره‌برداران با تعهد ۹۵ درصد قیمت سنگ آهن در مناقصه شرکت می‌کنند. از گذشته اینطور بود که یک کف و یک سقف در نظر گرفته می‌شد و می‌گفتند اگر از این عدد پایین‌تر به‌دست آمد یعنی پرتی و اگر بالاتر زدی یعنی امکان انجام آن را نداری؛ یعنی یک بازه‌ای تعریف می‌شد که در این بازه رقابت انجام می‌شد. وقتی عدد ۹۵ درصد اعلام می‌شود یعنی باید به عقل این آدم شک کرد چرا که رسیدن به این اعداد عملی نیست!

از پیش از انقلاب هم کسانی که در این دامنه معقول می‌توانستند بمانند رقابت می‌کردند و در غیر این صورت حذف می‌شدند اما متأسفانه امروز اینطور نیست.

سید مصطفی فقری: مدیریت نکردن در بحث قیمت‌گذاری‌ها که این روزها شاهد آن هستیم و در زنجیره فولاد نیز اثرگذار است از همین قیمت‌گذاری معدن شروع می‌شود که یک نفر تعهد ۹۵ درصد را اعلام می‌کند که این معدن را در اختیار بگیرد و ۹۵ درصد سنگ استخراج شده را به دولت بدهد و بالاخره این قضیه تأثیر می‌گذارد و قیمت سنگ را بالا می‌برد و این اتفاق می‌افتاد و جاهایی مانند فولاد مبارکه باید درصدی از ظرفیت گندله یا فولادسازی آن بخوابد؛ چون این روش خصوصی‌سازی اشتباه است.

اهلیّت در واگذاری معادن بسیار مهم است/ مشکل جدی تولیدکنندگان فولاد در تأمین مواد اولیه

بحث مزایده محدوده‌ها و چالش‌های سازمان‌های چهارگانه جای خود دارد اما موضوع این است که در این زنجیره جایی سود نامتوازن اتفاق می‌افتد. برای نمونه آهن اسفنجی در حال حاضر بالاترین سود را دارد و یک کارخانه فولادی که خطوط بالا دست را ندارد؛ فقط آهن اسفنجی مصرف می‌کند. و الان شاهد این هستیم که نزدیک به صد شرکت فولادی القایی داریم که بخش عظیمی از آن تولید ندارند.

نکته اینجاست که در این امور استراتژی در سیستم وجود ندارد تا مانع این به هم‌ریختگی شود و هر لحظه بحث صادرات پیش می‌آید و می‌گویند گندله را صادر کنید چرا که ظرفیت زیادی ایحاد شده است اما وقتی این گندله را صادر می‌کنیم یعنی حجم زیادی از کنسانتره و در نتیجه حجم زیادی سنگ آهن صادر می‌شود! و این منجر به به هم ریخته شدن زنجیره می‌شود.

سید داوود یثربی: اصل واگذاری واحدهای معدنی بزرگ، خلاف قانون است چرا که بر اساس قانون بورس شرکت‌هایی می‌توانند به بورس ورود کنند که تولیدات آن‌ها اعم از تولید خدمت یا مواد یا ... باشد و باید جنبه عام داشته باشند نه جنبه خاص. پس مصرف‌کننده باید مصرف‌کننده عام باشد، حال اینکه همه واحدهای معدنی که وابسته به فولاد بود و واگذار شد جنبه خاص داشت. بنابراین واگذاری این ها و ورودشان به بورس خلاف است و بورس باید شرکت‌هایی را بپذیرد که مصرف آن‌ها عام باشد.

اهلیّت در واگذاری معادن بسیار مهم است/ مشکل جدی تولیدکنندگان فولاد در تأمین مواد اولیه

سید مصطفی فقری: موضوع بورس که اوایل سال ۱۴۰۰، آقای نهاوندیان در دولت تصویب کردند و شیوه‌نامه‌ای زدند و مجلس هم پیش‌آمد. چون مجلس پیش آمد، دولت احساس کرد این موضوع به تأخیر افتاده و در نهایت اقدام کردند. حجم زیادی از محصولات در طول یک سال و نیم گذشته به بورس برده شد. تقریبا ۷۰-۸۰ درصد سنگ آهن و گندله و کنسانتره‌ای که وارد بورس شد فروخته نشد! چرا؟ چون قیمت پایه و زیرساخت‌ها درست نبود و زیر ساخت آن همین نحوه عرضه است. مگر می‌شود فولاد مبارکه را با عرصه ۲۰ هزار تنی در بورس اداره کرد؟ بحث حمل و نقل چالش اصلی است و بحث تأمین مواد را می‌توان دومی دانست.

اینطور می‌شود مدیریت و برنامه ریزی کرد؟ خیر!

پیشنهاد می‌دهیم که عرضه‌ها یا یک یا دو میلیون تنی ببندید تا ما پیش بیاییم، ما در خصوص این موضوع جلساتی گرفتیم و ایمیدرو به ما قول داده است که هفته دیگر انجام می‌شود و این هفته‌ها شاید حداقل ۲۰ هفته گذشته است و اتفاقی نیفتاده.

می‌خواهیم مسأله یک بنگاه اقتصادی ملی را حل کنیم اما دولت همراهی نمی‌کند و ظرفیت‌ها بسیار پایین می‌شود و تولیدات پایین می آید.

مجری: ارزیابی شما از خصوصی‌سازی در صنایع چیست و بخش خصوصی چه نقشی می‌تواند در اکتشاف معادن داشته باشد؟

امیر بیژن یثربی: واقعیت امر این است که خصوصی‌سازی امری خوب است که باید در کشور پیاده شود، کشور ما باید از بازار پول‌محور به بازار سرمایه‌محور تبدیل شود چرا که در این شرایط مردم صاحبان اصلی منابع ملی خواهند بود؛ کشوری که بخواهد بازار سرمایه محور داشته باشد باید بر اساس تولید و رقابت رفتار کند.

در شرایطی که پول را در خانه‌ها و زیر بالش خود نگه می‌دارند منجر به تولید نخواهد شد، ما باید شرکت‌هایی را خصوصی‌سازی کنیم که ضریب همبستگی‌شان نسبت به هم کمتر از ۴۰ درصد باشد.

اهلیّت در واگذاری معادن بسیار مهم است/ مشکل جدی تولیدکنندگان فولاد در تأمین مواد اولیه

خصوصی‌سازی‌ها در کشور روی ریل مناسبی انجام نشده و حاصل آن این است که امروز شرکت‌های فولادی نمی‌توانند سنگ آهن خود را تأمین کنند و علتش این است که معدن‌دار سنگ آهن مسئول نخواهد بود و وظیفه‌مند خواهد بود چرا که باید به سرمایه‌گذاران سود بدهد و از این رو به جای تأمین سنگ آهن، فولادسازان داخل تمایل به صادرات سنگ آهن دارد چرا که صادرات برای این فرد سودآوری بیشتری خواهد داشت؛ در نتیجه شرکت‌های ملی مانند ذوب آهن، فولاد مبارکه و ... دچار مشکل می‌شوند.

از سوی دیگر باید توجه داشت که برخی از شرکت‌هایی که خصوصی‌سازی شده‌اند، رفتار متناقص از خود نشان می‌دهند و در برخی از موارد دستوری اداره می‌شوند.

باید توجه داشت که صنایع معدنی بیشترین سوبسید صنعت و ورزش را پرداخت می‌کنند، سوبسید خطوط ریلی، تیم‌های سپاهان، ذوب آهن، فولاد خوزستان، مس کرمان، گل‌گهر و ... را شرکت‌ها و صنایع معدنی پرداخت می‌کنند.

ساختارهای ما در خصوصی‌سازی درست نیست و یا در واقع ساختاری موازی است و نمی‌دانیم با این کلاف سردرگم چکار انجام دهیم. همین اتفاق باعث شد که ما مدیری با تفکر مدیریت در این بخش‌ها نداشته باشیم و به همین علت است که با مشکلات زیادی به روبرو شده‌ایم.

ما فکر می‌کردیم تا ابد معادن ما کار می‌کنند، معادن روباز منیزیت در کشور رو به اتمام است، در برداشت‌های معادن زیرزمینی در کشور تجربه خوبی را نداریم، البته معادن ذغال‌سنگ را باید از ذهن خود پاک کنید چرا که داستان این معادن متفاوت است.

تنها در این زمینه معدن زیرزمینی منگنز ونارچ قم را داریم که شناسنامه‌ای ندارد و ما نمی‌دانیم چگونه کار می‌کند از سوی دیگر نیز تحریم به چالش بزرگی تبدیل شده، تجهیزات استخراج معادن زیرزمینی را به ما نمی‌دهند به گونهای که امروز مشکل بزرگ در سنگ آهن مگنتیت است و پیش‌بینی ما این است که در ۱۵ سال آینده این مشکل را در مس هم داشته باشیم.

اما در خصوص خصوصی‌سازی اکتشاف معدن باید توجه داشته باشیم که فولاد مبارکه و ذوب آهن در زمینه اکتشاف معادن ورود کرده‌اند که این فوق العاده خوب است، ما یک میلیون و ۶۹۸ هزار و ۱۹۵ کیلومتر مربع مساحت ایران است، بر اساس استانداردهای بین المللی ما باید یک درصد از خاک‌های کرده زمین را داریم و بر اساس استانداردهای بین المللی باید یک درصد از حفاری‌های عمیق دنیا را داشته باشیم، این عدد در حال حاضر در کشور بسیار کم است و با عمق متوسط ۲۲۰ متر انجام می‌شود.

افزایش قیمت مس در سال‌های اخیر منجر به افزایش عمق حفاری‌ها شد، البته باید توجه داشت که حفاری‌ها درست و حسابی نیست و دستگاه‌های حفاری ما قدیمی است و مطالعات ژئوتکنیک را انجام نمی‌دهیم و این امر ما را با خطا مواجه می‌کند.

ما در کشور ۶۸ ماده معدنی داریم که با این حساب رتبه ۱۲ جهان در زمینه تنوع مواد معدنی را داریم و اگر به سمت اکتشافات زیرزمینی حرکت کنیم رتبه ما از نظر نوع مواد معدنی ارتقا خواهد یافت. ما امروز درصدد ارتباط با طالبان برای دریافت مواد معدنی هستیم و این در حالی است که احتمال می دهیم این مواد در کشور موجود است.

ما حفاری را هزینه می‌دانیم و این در حالی است که در اصل اکتشاف و حفاری به نوعی سرمایه‌گذاری است و اینجاست که مجدد یادآور می‌شوم مدیر مناسب برای بخش خصوصی تربیت نکرده‌ایم و تنها مدیرانی را داریم که به فکر کنترل و کاهش هزینه‌ها هستند.

ورود فولاد به کشف معدن را به فال نیک می‌گیریم، از پروانه اکتشاف تا گواهی اکتشاف و اجرایی شدن این امر زمان بر است اما با توجه به اینکه فولاد مبارکه دارای پشتوانه مالی و تخصصی است می‌تواند به راحتی این امر را محقق سازد.

باطله‌های معادن ما ارزش بیشتری از خود معدن دارند، لجن مس قابلیت استحصال طلا و مس و سلنیوم را دارد، در جاهایی که معادن مس داریم سلنیوم را به عنوان مکمل غذایی استحصال خواهد شد، هر چه اکتشاف را بیشتر داشته باشیم و خطاهای تخمین را کمتر کنیم به قدرت بیشتری در زمینه مواد معدنی دست خواهیم یافت. باز هم تاکید می‌کنم باید در کشور به بحث استخراج معادن بیش از گذشته توجه شود و این در حالی است که هر کجا کسری بودجه پیدا می‌کنیم از بودجه سازمان زمین شناسی می‌کاهیم این در حالی است که در کشور معادنی داریم که می‌تواند محل درآمد اشتغال زیادی باشد.

سازمان زمین شناسی و اکتشافات معادن باید بودجه داشته باشد تا بتواند عملکرد درستی داشته باشد، در معاونان وزیر به نظر من ضعیف ترین بخش رئیس سازمان زمین شناسی کشور است و دلیل این امر نیز نبود اعتبار است.

در حال حاضر در شرایطی هستیم که منابع ما محدود است و به زودی با مشکل مواجه می شویم.

بهرام شکوری: کل سرمایه‌گذاری از بدو معدنکاری در ایران در زمینه کمتر از ۵۰ میلیارد تومان بوده است و اگر اعتبار بیشتری برای این بخش پرداخت می‌شد شرایط بهتری را داشتیم امروز نیازی نبود که فولاد مبارکه به بحث اکتشاف ورود کند.

متاسفانه حاکمیت اعتقادی به بخش توسعه ندارد، اگر بخشی از پول نفت در زمینه اکتشاف معدن هزینه می‌شد شرایط بهتری را داشتیم.

اگر در درازمدت بخش خصوصی را تقویت می‌کردیم امروز شرایط بهتری را داشتیم، در این شرایط افرادی که در بخش دولتی کارایی مناسب را نداشتند در بخش خصوصی کارآمد می‌شدند.

بیژن یثربی: اگر این عوارض از مواد معدنی و صنایع معدنی را می‌گرفتند به سازمان زمین شناسی کشور هم بدهند بسیار خوب است. البته هدفمند باشد.

بهرام شکوری: ما زمانی صندوق را پیشنهاد دادیم برای اکتشاف صنایع اما در عمل اتفاقی نیفتاد، در دنیا آثار مالیات در کشور دیده می‌شود و این در حالی است که مالیات در کشور بیشتر در زمینه هزینه های جاری دولت صرف می‌شود.

فولاد را در کشور وارد بورس کردید، گفتید اول نیاز کشور را تامین کند و بعد صادر شود، دیگر چه دغدغه ای وجود دارد؟ چرا سود را مصادره می‌کنید؟

مس و فولاد و حوزه معدن چگونه توسعه یافته، تولید ذغال سنگ چگونه به ۸۰ میلیون تن رسیده و تا سال ۱۴۰۴ باید به بیش از ۱۳۰ میلیون تن برسد؟

این امر چگونه باید تحقق یابد؟ نظام بانکی کشور امکان حمایت ندارد در هیچ کجای کشور نیز دولت منابعی برای حمایت ندارد و باید توجه داشت که توسعه از محل پول و ارزشی که حاصل می شود ممکن است، چرا جلوی سود را می گیرید؟

اهلیّت در واگذاری معادن بسیار مهم است/ مشکل جدی تولیدکنندگان فولاد در تأمین مواد اولیه

اگر سود بالا برود همه شریک خواهند بود در صورت ضرر کسی شریک نمی‌شود، اگر می توانستیم حمایت همه جانبه در هنگام سود و زیان داشته باشیم شرایط بهتری را خواهیم داشت، همانطور که در دیگر کشورها نیز این شرایط دیده شد و در کانادا شاهد پرداخت خسارات کرونا به صنایع توسط دولت بودیم.

از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم که همواره رفتار با صنایع در تحقق شعار سال و نامگذاری هر سال برعکس است، در سال مانع زدایی شاهد ایجاد موانع بودیم و مانعی از جلوی پای تولید برداشته نشد.

باید به سمت حمایت از فعالان اقتصادی برویم، چرا که هر آنچه آنها درآمد داشته باشند برای کشور سود آور خواهد بود، این جاده یک طرفه است، باید در مسیر توسعه حرکت کنیم و از نوآوری‌های جدید استفاده کنیم و در غیر این صورت محکوم به فنا هستیم.

حقوق ها افزایش یافته، تعرفه‌های واردات افزایش یافته، مواد اولیه افزایش یافته است همه اینها منجر به افزایش قیمت‌ها شده است و مدام می‌گویند قیمت ها کاهش یابد، امری که ممکن نیست.

بیژن یثربی: در اکتشاف کار اشتباهی که داشته ایم تکیه بر ایران مرکزی بوده است، در حوزه مس می گوییم کمربند ارومیه_دختر و سعی داریم بیشتر اکتشافات را در مرکز کشور انجام دهیم و این در حالی است که بیشترین منابع معدنی در آذربایجان غربی و سیستان و بلوچستان است که هر دو از مناطق محروم هستند و می تواند منجر به توسعه و کاهش آسیب های اجتماعی شود.

سید مصطفی فقری: ما در سیستان و بلوچستان رفت و آمدهایی را داشتیم اما نقش ضعیف حاکمیت منجر به این شده که هنوز نتوانسته‌ایم به این منطقه ورود کنیم، رفتارهای قومی و قبیله‌ای در این منطقه بسیار زیاد است و امنیت خوبی برای سرمایه‌گذاران وجود ندارد.

هزینه‌های پیشنهادی برای خرید معادن نیز بسیار بالا است و اشخاص درخواست حق دارند، حقوق دولتی در این منطقه در مسیر خود حرکت نکرده و وضعیت محرومیت در این منطقه با این شرایط ادامه دار خواهد بود.

نکته دیگر توازن است که از یک جایی معدنی‌ها به سمت فولاد رفتند و سازنده فولاد شدند، فولاد مبارکه در این زمینه خط دهی کرد و شرکت‌های دیگر نیز به این سمت حرکت کردند، گل گهر، چادرملو توسط بچه‌های فولاد مبارکه راه اندازی شدند و هنوز بحث فنی این شرکت‌ها توسط بچه‌های فولاد مبارکه پشتیبانی می‌شود.

ما در کشور آمار صحیح نداریم و خرده دانش داریم، نمی توانیم به طرح آمایش سرزمین استناد کنیم.

در کرمان محدوده‌هایی گذاشته‌اند برای مزایده و نمی‌توان ارزیابی کرد که این منطقه چه باری را در خود نهفته دارد، مختصات و اطلاعات نمی‌دهند و خواص هستند که این بخش را نیز در دست دارند.

مجری: به عقیده شما در حال حاضر وضعیت و شرایط بورس چطور است؟

داوود یثربی: به اعتقاد من ما باید تغییرات عمده ای در مسائل انتقال کشورها به بورس بدهیم و شکل و شمایل بورس را تغییر دهیم، باید بازار را بازارساز کنیم، بازار ساختارساز نداریم، باید ساختار را آماده بازارسازی کنیم و بعد بازار را باز کنیم؛ در بورس در بازه زمانی خاص بورس اوج گرفت و اگر ساختار آماده بازار بورس بود چنین اتفاقی را شاهد نبودیم و اگر در بین توده‌های مردم مسایل اقتصادی را باز کرده بودیم امروز شاهد این نبودیم که یکسری از خانواده‌ها برای ورود به بورس خانه خود را بفروشند با ریزش بورس امروز دیگر خانه‌ای برای زندگی ندارند.

ما در سال ۱۳۷۲ در وزارت معدن و فلزات در صدد آماده سازی ساختار و اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی بودیم، مشکل کشور این است که بدون ساختار سازی قوانین را اجرایی می کنیم، قانون می آید اما آئین نامه اجرایی درستی با توجه به زیرساخت‌ها ندارد.

برای اینکه بتوانیم بازار بخش خصوصی را فعال کنیم و این بخش را به معنای واقعی پیاده کنیم باید زیرساخت آن را در کشور فراهم کنیم، البته باید توجه داشت که آنچه که دنیا به ما تحمیل می‌کند اجازه ایجاد ساختارها را نمی‌دهد اما ما باید برای این امر فکری کنیم، مجموعه‌ای را ایجاد کنیم تا اتاق فکری باشد تا کشور را برای بازارسازی آماده کند.

وضعیت فعلی خوب نیست، فولاد مبارکه به دلیل نبود سنگ آهن با ظرفیت پایین فعال است و این در حالی است که سنگ آهن تبدیل به گندله و آهن اسفنجی شده و از کشور خارج می‌شود و دلیل این امر سود بیشتر در بورس است، اگر افت تولید فولاد مبارکه و ذوب آهن را حساب کنیم متوجه می شویم که این ضرر بیشتر از سود آن است.

برای ارزیابی خسارات نیاز به آدم، زیرساخت و سیستم داریم، آدم‌های زیادی را تربیت کردیم اما به دلیل نبود زیرساخت از کشور رفتند، به شرکت‌های دانش بنیان بها می دهیم تا فکر کنند و دانش خود را در اختیار صنایع قرار دهند.

امروز دانشجویان مهندسی حتی توان بستن یک پیچ را ندارند، نتوانسته‌ایم بچه‌هایمان را وارد بخش اجرایی کار کنیم، باید مشکلات را دسته‌بندی و طبقه‌بندی کنیم و برای حل هر بخش از مشکلات برنامه‌ریزی کنیم و از نیروهای انسانی استفاده کنیم.

ایران دارای ظرفیت‌های بالای طبیعی است، باید ایران در همه عرصه‌ها اول باشد و با دارا بودن منابع فراوان به هر آنچه باید برسد.

محمد حسن عرفانیان: دو تا بحث را به عنوان اشکال اساسی مطرح می‌کنم، یکی را به صورت عام و یکی را به صورت خاص مطرح می‌کنم، از آقای محلوجی پرسیدند که مهم‌ترین سیاست شما طی هفت سال وزارت چه بود، گفت بخشنامه کردم که هیچ کس حق بخشنامه کردن ندارد، چرا که بخش نامه ضدشعور است، شعور دانایی نیست بلکه دغدغه دانایی است، بیشعور کسی است که دغدغه دانایی ندارد، کسی که بخش نامه صادر می کند به این معناست که می داند و دیگران نمی دانند.

نکته دیگر این است که حاکمیت بعد از انقلاب از جنس فتوا است، این امر فقط برای ولی فقه ممکن است و وزیر و معاون وزیر و مدیرکل و کارشناس توان فتوا دادن ندارد. در این زمینه باید حکمرانی را مورد توجه قرار داد، ما دچار حکمرانی بد هستیم و در همه ابعاد این موضوع را شاهد هستیم و باید خودمان را اصلاح کنیم و این امر به این امر بر می گردد که دغدغه دانایی داشته باشیم و راه درست را برویم.

بهرام شکوری: حکمرانی اشکال کشور است و عارضه‌هایی هم که ایجاد می‌کند از همین امور سرچشمه می‌گیرد، یکی از اصول و شاخص‌های توسعه این است که انسان‌ها بدانند چقدر ناتوان هستند، تا زمانی که احساس ناتوانی و نیاز نشود دنبال چیزی نمی‌رویم و وقتی بگوئیم هیچ کس بهتر از ما مدیریت نمی‌کند و کار انجام نمی‌دهد پیشرفت نخواهیم کرد.

اگر نظام بانکی ما بی‌ربا است لطفا با ربا کنید تا اتفاقات خوبی بیفتد، بهره‌های بانکی امروز در ایران بیانگر ناکارآمد بودن بانک‌ها است، ما در کشور بسیاری از موارد را رعایت نمی کنیم و انتظار داریم اتفاقات خوبی بیفتد.

امروز اگر قصد راه اندازی کارخانه را داشته باشید باید همه چیز را خریداری کنیم، باید اداره مالیات توجه داشته باشد تا قبل از راه اندازی و تولید محصول تنها هزینه انجام می شود و مالیات باید در صورت رسیدن کارخانه به تولید و فروش ارزش افزوده را دریافت کند و این در حالی است که در ایران از ابتدا این امر اجرایی می‌شود.

در کشور سرمایه‌گذاران را تنبیه می‌کنند، اگر کسی ۱۰۰ درصد سرمایه گذاری برای احداث کارخانه داشته باشد بیشتر تنبیه می‌شود چرا که خواب مال بیشتری دارد و مالیات بیشتری را باید پرداخت کند و فردی که ۳۰ درصد آورده خود دارد و ۷۰ درصد وام بانکی دریافت می‌کند مالیات کمتری را می‌دهد در صورتی که در این زمینه با تغییر قانون می توان این مشکل را برطرف کرد و این در حالی است که عقلانیت در این زمینه حاکم نیست و تصمیم گیری‌ها بدون مشورت و مطالعات کارشناسی انجام می‌شود. این در حالی است که در دنیا مطالعات کارشناسی در اولویت است.

ریشه همه این اتفاقات تورم است، وقتی سرمایه‌گذاری می کنم سالانه ۱۰۰ درصد به سرمایه اضافه می‌شود و تورم ناشی از بی عقلی ما است و اگر درست حکمرانی شود رشد اقتصادی واقعی خواهد شد.

ما در کشور بیش از چهار میلیون نفر مدیر داریم، باید تصدی گری را کم کنیم، باید سیاستگذاری درست داشته باشیم تا مالیات درست پرداخت شود.

در بسیاری از کشورها خوداظهاری داریم اما گروه‌های ضربتی وجود دارد که در صورت نادرستی در خوداظهاری چالش‌های زیادی را تا حد نابودی به دنبال خواهد داشت.

ایران ذخایر خوب دارد، منابع انسانی تحصیل کرده و منابع و ذخایر خوبی داده و فقط نیاز به عقلانیت داریم، ما نباید کمیته امداد داشته باشیم و مردم مستحق داشته باشیم و اگر نیستند ما مشکل داریم.

باید فعالان اقتصادی را کمک کنیم، این نوع رفتار غلط است که دولت انجام داده و به عنوان نگاه درآمدی به آن نگاه می کند و این در حالی است که خدماتی را ارائه نمی‌دهد.

دولت فقط برای کسری بودجه پول می‌گیرد و خدماتی را ارائه نخواهد داد. امروز بورس را گذاشته‌اند و با محدودیت‌هایی که ایجاد شده صادرات هم ممکن نیست، دولت نگاه درآمدی دارد تا کسری بودجه را جبران کند، عملا با این کار جلوی توسعه را سد می‌کنند و این کار درستی نیست و نابودی بخش خصوصی را به دنبال خواهد داشت.

بیژن یثربی: درباره عوارض روی صادرات مواد و معدنی و فولاد، در سالی که ما آمدیم ۵۶ درصدحقوق و دستمزد افزایش یافت و پیش از آن نیز قیمت انرژی افزایش پیدا کرده ضمن اینکه باید زودتر به سمت آزادسازی قیمت انرژی و توسعه انرژی‌های تجدید پذیر حرکت می‌کردیم.

اهلیّت در واگذاری معادن بسیار مهم است/ مشکل جدی تولیدکنندگان فولاد در تأمین مواد اولیه

آزادسازی قیمت انرژی از تابستان سال گذشته در دستور کار قرار گرفته است. در یک بازه زمانی کوتاهی مدت انرژی افزایش قیمت داشته و حقوق و دستمزد هم افزایش یافته؛ این موضوع کسب و کارهای میانی را از بین خواهد برد. باید این افزایش قیمت به صورت پلکانی صورت می‌گرفت، نه اینکه در عرض ۲۴ سال اتفاق بیافتد. این عوارض سیاست عادی است و در همه دنیا رخ می‌دهد، اما ما همه کارها را سریع می‌خواهیم انجام دهیم.

در همه جای دنیا قیمت برخی از محصولاتی که حتی به ظاهر مرتبط نیستند را هم فولاد تعیین می‌کند! قیمت فولاد که افزایش یابد همه چیز گران می‌شود و سطح رفاه شهروندان پایین می‌اید. نباید با تصمیمات عجولانه سطح رفاه مردم را کاهش داد. دولت بسیار بزرگ است و تحریم‌های ظالمانه نیز مزید بر علت شده تا دولت کسری بودجه داشته باشد، اما این عوارض باید پلکانی اعمال میشد تا فشار کمتری به صنعت و مردم وارد شود.

در حال حاضر مسأله اصلی در عدم وجود توازن در زنجیره است که دلیل آن صدور مجوز و مصرف منابع است. در حال حاضر حدود ۱۷۰میلیون تن مجوز برای فولاد خام صادر شده و در سال‌های گذشته با ابطال برخی مجوزها این عدد به ۹۰ میلیون تن رسیده است. این منابع ملی است که صرف شده و از بین رفته است.

از طرفی بررسی و اقدام برای هرکاری که در ممکلت انجام می‌گیرد باید بر اساس یک پایگاه داده‌ای باشد، اما یا داده‌ای وجود ندارد و یا بر اساس داده های موجود تصمیم گیری نمی‌شود. وقتی بررسی اطلاعاتی و دیتا وجود ندارد، عوارض و پیامدها شناسایی نشده و برنامه‌ریزی دقیقی صورت نمی‌گیرد.

محمدحسن عرفانیان: اقای دکتر طیب‌نیا یک اصطلاح خوبی را به عنوان مأموریت فولاد مبارکه به کار بردند و از این شرکت به عنوان پیشران یاد کردند. پس از انقلاب قصد داشتیم فرهنگ خود را اصلاح و فرهنگ قرآنی را پیاده کنیم تا انسان شویم. در این جهت دو موضوع در دست فولاد مبارکه است، اولین آن که بسیار مدعی هستند صنعتی است. صنعت در تمامی کشور رفاه ایجاد می‌کند. دومین ابزار آهن است که در دست هیچکس نیست. آهن در دنیا یکی از اهرم‌های رشد پایدار و توسعه صنعتی است.

این دو ابزار در دست ما است برای رفاه و انسان شدن که بحث کل مملکت است. اگر به تاریخچه اولیه فولاد مبارکه مراجعه کرد، اولین شرکتی است که در سال ۱۳۶۳ پیشنهاد طرح ملی فولاد را داده که بر اساس آن باید در تمام این گربه ایران، این زنجیره چیده شود تا رفاه به شکل برابر توزیع شود. همچنین آهن در قرآن ابزاری است که برای قسط. جامعه ما از قسط خارج شده و باید از آهن برای قسط استفاده کرد.

بنابراین این پیشرانی یعنی اینکه این ابزار را مثل پول در جامعه چرخاند. آهن مثل جانشین پول باید نقش خود را ایفا کند. آهن در حقیقت وزنه تعادل است، در انسان، حیوانان و گیاهان نیز باید کنترل شود تا زنده بمانند. دو سوم وزن کره زمین آهن است و اگر آن را از کره زمین بگیرند از تعادل خارج می‌شود برای همین باید از این وزنه تعادل درست استفاده کرد.

پیشران بودن به این معناست که بتوانیم با استفاده از این موضوع اولین ها را رقم بزنیم و برای همین است که فولاد مبارکه پیشران است. امروز فولاد مبارکه می‌تواند تعاریف آب، برق، گاز، جاده، راه‌آهن، جایگاه نیروی انسانی و ... را داشته باشد چرا که آهن ابزاری برای اقامه قسط است. مدل ساختاری فولاد مبارکه طوری است که می‌توان گفت این شرکت تنها سازمانی در کشور است که در طول تاریخ و حتی بعد از انقلاب شغل‌محور و نه مدرک محور است؛ این در حالی است که همانطور که امروز مشاهده می‌کنیم در بسیاری از نقاط ایران جذب نیروی کار با شاخص مدرک و سابقه کار انجام می‌شود. اما فولاد مبارکه اهلیّت مطرح است. این موضوعی که به عنوان نظام هماهنگ برای جذب نیروی کار استفاده می‌شود بسیار غلط است. ساختار فولاد مبارکه به نحوی بود که از برخی نهادهای کشور حدود دو سال افرادی مأمور کردند تا همین نظامی که بر پایه اهلیّت تنظیم شده بود را استخراج نموده و دانش مربوط به آن را انتقال دهد. دانش‌هایی در فولاد مبارکه وجود دارد که می‌تواند در کشور خط‌دهنده باشد و حتی می‌توان برای حکمرانی نیز از آن‌ها استفاده کرد که این معنی پیشران بودن است. اما نکته اینجاست که بسیاری از این موضوع آگاه نیستند و این موضوع بر کارکنان فولاد مبارکه از مدیران تا دیگر پرسنل لازم است که این مفاهیم سازمانی را به میهمانان فولاد مبارکه، خانواده‌هایشان و همه مردم جامعه برسانند. باید این دانش در تمام کشور و به‌ویژه در پروژه‌های توسعه‌ای استفاده شود تا این دانش در کشور رواج یابد.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 7 =