امیرمحمد گلوانی، اقتصاددان در گفتوگوی اختصاصی با ایراسین اظهار داشت: صنایع کوچک و متوسط پتانسیلهای بالقوهای دارند که هنوز بالفعل نشده است؛ مادامی که یک دولت و اقتصاد آن در شرایطی قرار بگیرد که صنایع کوچک و متوسط بیشترین لطمه را متحمل شوند، این اقتصاد احتمالا رشد اقتصادی آینده را قربانی مسائل دیگری میکند. صنایع کوچک، بخش خصوصی غیرحاکمیتی و غیردولتی است که در اندازههای کوچک و متوسط فعالیت میکند و مالکیت خصوصی در آن قابل توجهتر است. همین مسئله حکمرانی اقتصادی هوشمندانه و با بهرهوری بالا را در اقتصاد ایجاد میکند، به نحوی که اگر صنایع کوچک مورد حمایت قرار میگرفتند یا با موانع کمتری مواجه میشدند، میتوانستیم شاهد افزایش سهم بخش خصوصی در ۳ دهه آتی باشیم.
بانکهای کوچک برای صنایع کوچک
او ادامه داد: اگر در نظام بانکداری توجه بیشتری به ایجاد بانکها یا موسسات اعتباری محلی کوچک میکردیم، این موضوع میتوانست به صنایع کوچک کشور کمک کند. نمونههای موفقی در دنیا داریم که در حجم های پایین مثلا کمتر از ۵۰ میلیارد تومان وام میدهند که این محدودیت سبب میشود مشتریان آن بانک عموما صنایع کوچک و خرد با منابع مالی کمتر باشند.
وی پیرامون مسائل این حوزه افزود: صنایع کوچک قدرت تبدیل شدن به صنایع بزرگ را در بسیاری مواقع از دست میدهند و زمانیکه اقتصاد کشور از از رشد مثبت بلندمدت به سمت رشدهای منفی حرکت میکند و تولید ناخالص داخلی در حال کاهش است، صنایع کوچک بیشترین لطمه را متحمل میشوند؛ چرا که در مراحلی از فرآیند توسعه خود هستند که توان مالی و اقتصادی بالایی ندارند، بعضا به رانتهای اقتصادی متصل نیستند و در نتیجه نواسانات اقتصادی، آسیب بیشتری به آنها وارد میکند.
پارادوکس وثایق سنگین و دارایی اندک صنایع کوچک/تامین مالی، پَر!
این مشاور و تحلیلگر اقتصادی تصریح کرد: از سوی دیگر نیز، موضوع تامین مالی بانک محور و عدم توسعه سایر روشهای تامین مالی از اصلیترین موانع امروز صنایع کوچک است. بانکها وثایق سنگینی برای ارائه وام طلب میکنند و در عین حال همانطور که از نام این صنایع مشخص است ترازنامه و دارایی قابل توجهی در اختیار ندارند؛ در نتیجه در تامین مالی با مشکل جدی مواجه میشوند؛ بالاخص زمانیکه در دوران شوک ارزی که تامین سرمایه در گردش به تهدید اصلی بدل میشود. میتوان از ابزارهای نوین تامین مالی، مانند تامین مالی جمعی که فلسفه آن حمایت از صنایع کوچکتر است، مانع زدایی کرد. این امر سبب میشود سرمایه خرد جذب و گرهگشای صنایع کوچک شوند.
گِرِهی به نام بوروکراسی/صنایع کوچک برق و اینترنت پر سرعت ندارند!
گلوانی تکمیل کرد: گرههای بوروکراسی، مسئلهای قدیمی است که نیازمند مقررات زدایی در این حوزه هستیم. تلاشهای دولت سیزدهم در این زمینه قابل تقدیر است اما باید ادامهدار باشد تا صنایع کوچک به استاندارهای روز دنیا و حتی برخی کشورهای همسایه مثل آذربایجان، گرجستان و امارات نزدیک شود. از سوی دیگر نیز تامین زیرساخت، مشکل دیگر صنایع کوچک است. بعضا زیرساختها حتی در محلهای مخصوصی نظیر شهرکهای صنعتی با چالش همراه است و برای مثال حتی تامین برق و اینترنت پرسرعت با موانع مواجه هستند.
وی عنوان کرد: بهرهوری، نوآوری و امکان ایجاد تولید با ارقام مالی کمتر، مزیت صنایع کوچک محسوب میشوند. اگر در کشوری صنایع کوچک نداشته باشیم و اقتصاد کشور عموما از بنگاههای بزرگ تشکیل شود، در این وضعیت بخش خصوصی یک مانع ورود جدی خواهد داشت، افراد و سرمایههای خرد به کل از فرآیند تولید محروم و ناامید میشوند و احتمالا حکمرانی دولتی بر اقتصاد مسلط شود که این امر به تنهایی باعث کاهش بهرهوری، رشد اقتصادی و رقابت در سطح بین المللی میشود.
رشد اقتصادی میانبر ندارد
این اقتصاددان عنوان کرد: در نهایت صنایع کوچک از کلیت اقتصاد جدا نیستند؛ زمانیکه اقتصادی در یک دوره زمانی حدودا ۱۲ ساله در شرایط رونق نباشد، صنایع کوچک باتوجه به فاصله از مبادی رسمی گمرکی و ریلی بیش از سایر بخشها دچار آسیب میشوند؛ علیالخصوص که به دلیل تحریمها و کاهش منابع مالی در دست دولت توسعهی زیرساختی و ریلی و حمل و نقلی در این سالها مورد توجه نبوده است. اگر بخواهیم رشد اقتصادی مثبت و پایداری داشته باشیم، راهی جز حمایت از بخش خصوصی واقعی در اقتصاد نداریم. یکی از بحرانهای اصلی ۲۰ ساله ما، رشد منفی و صفر بهرهوری است. مادامی که این مسئله حل نشود در شرایط فعلی اقتصاد امیدی به افزایش بهرهوری نخواهیم داشت.
گلوانی در پایان پیشنهاد کرد: میتوان تشویقهایی نظیر تخفیفات مالیاتی قابل توجه و معاف کردن کارگاههای کوچک از قانون حداقل دستمزد و بعضا بیمه برای صنایع کوچک در نظر گرفت. چرا که این صنایع اغلب در اثر مشکلات بانکی، بیمهای و مالیاتی راکد شدهاند.
ارسال نظر