• ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۹
  • کد خبر: 42850
  • readingTime: ۵ دقیقه
تمدید استخراج از معدن مس روباز «چوکوئیکاماتا» تا یک سال دیگر

منابع رسمی عربستان سعودی در حالی از آغاز بهره‌برداری از معدن مس و روی خنیقیه خبر داند که ارزش تقریبی ذخایر این معدن بیش از ۱.۳ تریلیون دلار برآورد شده است.

به گزارش ایراسین به نقل از بازار، منابع رسمی عربستان سعودی در حالی از آغاز بهره‌برداری از معدن مس و روی خنیقیه خبر دادند که ارزش تقریبی ذخایر این معدن، بیش از ۱.۳ تریلیون دلار برآورد شده است.

تغییر ذائقه جهانی از سوخت‌های فسیلی به سمت منابع انرژی پاک همچون گاز طبیعی، برق و هیدروژن به ویژه پس از امضای معاهده آب و هوایی پاریس، منجر به ایجاد تغییرات ژئواکونومیکی در کشورهای نفتی به ویژه منطقه خاورمیانه شده است.

از سوی دیگر، برخی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی، چشم‌اندازهای بلندپروازانه‌ای برای سال‌های آتی خود در نظر گرفته‌اند که بخشی از اقدام آن‌ها جهت یافتن منابع درآمدهای غیرنفتی ملی، به همین موضوع برمی‌گردد. به عنوان مثال، در سند چشم‌انداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی، از فلزات و مواد معدنی به عنوان سومین رکن اساسی درآمدهای ناخالص این کشور یاد شده است که بر همین اساس، ریاض قصد دارد به هاب توزیع و صادرات بخش معادن خاورمیانه تبدیل شود.

ریاض به دنبال تبدیل شدن به هاب فلزات منطقه

بر اساس آخرین آمار منتشر شده از سوی شرکت‌های چینی فعال در زمینه معدن‌کاری عربستان سعودی، این کشور تاکنون بیش از ۱.۳ تریلیون دلار ذخایر معدنی فلزات در اختیار دارد که البته باید گفت تحقیقات شرکت‌های چینی برای کاوش بیشتر در صحراهای عربستان سعودی هنوز ادامه داشته و به همین دلیل این رقم نهایی به نظر نمی‌رسد.

معدن مس خنیقیه، امید عربستان برای تبدیل شدن به هاب فلزات خاورمیانه

معدن مس خنیقیه، از جمله اکتشافات مهم عربستان سعودی در حوزه فلزات اساسی مهم به ویژه مس محسوب می‌شود که دقیقا در ۲۰۰ کیلومتری غرب ریاض واقع شده است. این معدن علاوه بر مقادیر قابل توجه مس، دارای ظرفیت نسبتا قابل توجهی از روی است که این فلز مهم در کنار لیتیوم، از جمله عناصر تشکیل‌دهنده باتری‌های قابل شارژ کاربردی در خودروهای الکتریکی به عنوان نسل آینده خودروها و جایگزین‌های خودروهای با سوخت فسیلی محسوب می‌شوند. به همین دلیل تبدیل شدن عربستان سعودی به هاب توزیع و صادرات فلزات اساسی به ویژه مس و روی، می‌تواند جایگاه ویژه‌ای برای بازار آینده این کشور در زمان کم اهمیت شدن نفت ایجاد کند.

برآوردهای اولیه نشان می‌دهند که معدن خنیقیه در فاز نخست خود که قرار است تا سال ۲۰۲۵ راه‌اندازی شود، ظرفیت تولید ۱۰۰ هزار تن مس و ۱۰۰ هزار تن روی در سال را دارد؛ منابعی که به گفته شرکت بریتیش ماینینگ به عنوان بهره‌بردار مورد تایید قرار گرفته‌اند. با این حال، این حجم از استخراج مس با منابع مس شیلی به عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده مس جهان قابل قیاس نیست و تمامی حجم مذکور تنها برابر با ۱۸ ساعت خروجی معادن مس این کشور محسوب می‌شود.

هدف عربستان از اکتشاف و توسعه معادن فلزات

بر اساس ارقام منتشر شده از حجم منابع مورد استخراج مس و روی عربستان، این مقدار تنها می‌تواند پاسخگوی بخشی از نیاز داخلی این کشور در صنایع مختلف باشد و جوابگوی بخش صادرات نخواهد بود اما باید به این نکته توجه داشت که معدن یانبو واقع در حاشیه دریای سرخ نیز باید به این آمار اضافه شود. همچنین شرکت معادن المناره وابسته به خاندان سلطنتی آل سعود، ماه گذشته طی قراردادی سه میلیارد و ۴۰۰ هزار دلاری، اقدام به خرید نیمی از سهام شرکت بزرگ تولید مس واله برزیل کرد که به نظر می‌رسد با بهره‌برداری و اکتشاف معادن مس خنیقیه و یانبو در ارتباط باشد.

بر اساس هدف عربستان سعودی در خصوص توسعه معادن فلزات و فعال شدن در این بازار به عنوان راهبرد اساسی سند ۲۰۳۰ بن سلمان و همچنین برخورداری این کشور از ماشین‌آلات پالایش سنگ‌های معدنی پیشرفته و به‌روز، به نظر می‌رسد ریاض به دنبال واردات سنگ‌های معدنی و پالایش آن‌ها بوده تا از این طریق بتواند شمش‌های خالص‌سازی شده را با سود بسیار بالا برای صادرات آماده‌سازی کند. البته این موضوع تنها در خصوص معادن داخلی این کشور صدق کرده و در خصوص معادن برزیلی باید به چشم صادرات فراسرزمینی به آن نگاه کرد.

با این حال، در صورت توسعه بخش پالایش سنگ‌های معدنی بخش فلزات، این کشور می‌تواند بخش واردات سنگ‌های معدنی از کشورهای همسایه همچون ایران را راه‌اندازی کرده و شمش‌های تخلیص شده را به چند برابر قیمت صادر کند؛ موضوعی که در خصوص سنگ معدن تیتانیوم نیز صادق بوده و در حال حاضر به همین شکل عمل می‌شود.

اکنون سوال اینجاست که نقطه قوت عربستان سعودی در قیاس با دیگر کشورهای خاورمیانه در زمینه تجارت خارجی چیست؟ به نظر می‌رسد به‌کارگیری موازنه در سیاست خارجی از دوران روی کار آمدن محمد بن سلمان در این کشور بسیار راهگشا بوده است؛ در حالی که تا پیش از دوران بن سلمان، عرستان سعودی همواره متحد سنتی غرب به ویژه آمریکا و پیش از آن نیز بریتانیا محسوب می‌شد اما طی سال‌های گذشته، این کشور ارتباطات موفق و خوبی با بلوک شرق و مشخصا دو کشور روسیه و چین ایجاد کرده است. به عنوان مثال، در زمینه اکتشاف معادن، عربستان سعودی قراردادی ۲۰۷ میلیون دلاری با مرکز زمین‌شناسی چین به امضا رسانده است تا بر اساس آن، این مرکز نسبت به بررسی دقیق سرزمین عربستان و کشف معادن زیرزمینی آن اقدام کند.

از سوی دیگر، پیمانکاران روسی نیز در بخش‌هایی از کلان پروژه شهر هوشمند نئوم مشغول به‌کار بوده که اتفاقا قطار باری روسیه به مقصد عربستان سعودی که هفته گذشته با عبور از مسیر ترانزیتی ایران به سمت این کشور حرکت کرد نیز برای حمل مواد اولیه مورد استفاده در همین پروژه راه‌اندازی شد. البته ریاض هم‌زمان مشتری تسلیحات و جنگنده‌های آمریکایی نیز محسوب می‌شود.

این سیاست، شبیه به همان چیزی است که دهلی نو در دوران جنگ سرد به نحو شایسته‌ای از آن استفاده کرد و در حال حاضر نیز به آن وفادار است؛ در حالی که بزرگ‌‎ترین کارخانه مونتاژ جنگنده‌های سوخویی و بخشی از موشک‌های بالستیک روسیه (مانند برهموس به عنوان محصول مشترک هند و روسیه) در حوالی دهلی نو قرار دارد. هند هم‌زمان بزرگ‌ترین متحد تجاری آمریکا در جنوب آسیا نیز محسوب می‌شود.

از دیگر مزایای دیگر این موازنه، به دست آوردن بیشترین سهم از بازارهای بین‌المللی برای عربستان سعودی است. دو کشور آمریکا و چین در حال حاضر پروژه‌های بزرگ و گسترده زیرساختی در کشورهای مختلف خاورمیانه از امارات متحده عربی تا آفریقا را در اختیار دارند. بدیهی است با راه‌اندازی خطوط تولید شمش‌های فلزات اساسی به ویژه موارد کاربردی در فناوری جدید مانند تولید باتری‌های خودروهای برقی، هر دو بلوک شرق و غرب رقابتی گسترده برای خرید محصولات معدنی تولید ساخت عربستان را شکل خواهند داد؛ رقابتی که برنده‌ای جز ریاض نخواهد داشت.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =